جریان قومگرا طی چند دهه اخیر با روشها و ابزارهای گوناگون در پی دستیابی به اهداف خود بودهاند. این جریانها دارای راهبرد حرکت گام به گام میباشند و حرکت هوشمندانه یکی از شگردهای همیشگی این نوع جریانها میباشد. از این رو مسئله این نوشتار این است که موضوع اصل پانزده قانون اساسی در این بستر چگونه قابل بررسی است و آیا اصل پانزده برای جرایانهای قومگرا هدف است یا وسیله؟ مروری بر مجموعه تلاشها و اقدامات صورت گرفته پیرامون تقاضاها و پاسخهای داده شده به این نوع درخواستها گویای آن است که تقاضاهای طرح شده از سوی نخبگان قومگرا بیشتر به صورت گام به گام است تا رسیدن به یک هدف خاص مانند اجرای اصل پانزده، برای نمونه در دهه هفتاد موضوع ایجاد شبکههای تلویزیونی به زبانهای قومی بشدت طرح و پیگیری میشد و با آنکه به آن عمل شد بدون اینکه این اقدام حکومت از سوی جرایانهای قومگرا مثبت ارزیابی شود، به مرحله بعدی یعنی طرح اجرای اصل پانزده قانون اساسی وارد شدند. البته این به معنی آن نیست موارد دیگری مانند ایجاد احزاب قومی، فدرالیسم، فرهنگستان و…. مغفول بماند، بلکه مسئله اولویت بندی و طرح و پیگیری دومینو وار مطالبات به اصطلاح قومی است.
از اینرو به نظر می رسد تقاضاهای اجرای اصل پانزده جدا از اینکه یکی از مصادیق استفاده ابزاری این جریان بدون اعتقاد به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی است در میدان بازی دومینوی جریانهای قومگرا میباشد و حد پایانی جز رسیدن به مرزهای تجزیه طلبی مرزهای آن نخواهد داشت، همچنین رویه دیگری از یک بازی دومینو در میان گروههای زبانی خاموش را هم مطرح خواهد کرد. بدیهی است در نبود امکانات لازم برای اجرای اصل پانزده در مورد چنین زبانهایی به احساس محرومیت و در نهایت به سیاسی شدن آنها نیز کمک خواهد کرد.و تشدید واگرایی و در نهایت روپاشی و تجزیه ایران منجر خواهد شد.
واژگان کلیدی: اصل پانزده قانون اساسی، بازی دومینو، تجزیه طلبی