«گلستان» نام عهدنامهای که با وساطت انگلستان در قریه ای به همین نام بین دو کشور ایران و روسیه امضا شد، یکی از ننگینترین عهدنامههای تحمیلی بر ملت ایران در طول تاریخ این کشور است. همان طوری که در وصیتنامه پطرکبیر آمده است «… کشور گرجستان و سرزمین قفقاز رگ حساس ایران است. همین که نوک استیلای روسیه به آن رگ برسد، فوراً خون ضعف از دل ایران جاری میشود و هیچ پزشک حاذقی نمیتواند آن را بهبود بخشد…»
اتخاذ چنین سیاستی از سوی روسیه همچنان که در ابتدای بحث نیز گفته شد، مقدمه تعدی روسیه به سرحدات ایران از جمله گرجستان و در ادامه باعث جنگهایی شد که سرانجام به تصرف برخی ایالتهای ایران و انعقاد عهدنامه گلستان منتهی گشت.
دور اول مخاصمات ایران با روسیه تزاری به چند دلیل شروع شد که از مهمترین آنها میتوان به حمله ژنرال سیسیانف به ایروان بدون اعلان جنگ و در ادامه پناهندگی تهمورث، پسر گرگین خان حاکم گرجستان، به تهران و در نتیجه اعلان حمله به سپاه روس از طرف فتحعلی شاه اشاره کرد. به طور کلی بهانه دور اول جنگهای روس علیه ایران را میتوان در انقلابات داخلی گرجستان و علت اصلی جنگ را تصرف ناحیه گرجستان توسط هر دو طرف دانست.
با قتل سیسیانف توسط حسینقلیخان، حاکم باکو، گودویچ در روسیه فرماندهی سپاه را برعهده گرفت و در سال۱۲۱۸ (۱۸۰۳م) به ایروان حمله و گنجه را تصرف کرد. عباس میرزا ولیعهد ایران از رود ارس عبور کرده و طی درگیری با قوای روس آنها را شکست داده و به عقب راند. روسها دو سال بعد از طریق دریای مازندران به بندر انزلی حمله کردند اما از سوی نیروهای ایرانی تلفات سنگینی به آنها وارد آمد. روسها در پی چند شکست اخیر از سپاه ایران، نمایندهای برای اعلام صلح به ایران گسیل داشتند که فتحعلی شاه تخلیه کامل اراضی اشغالی ایران را شرط پذیرش صلح دانست. صلحی اتفاق نیفتاد ولی در ادامه، اتحاد انگلستان و روسیه در سال ۱۸۱۲ میلادی مسیر جنگ را به نفع روسها تغییر داد. به دنبال خروج نیروهای انگلیسی از ایران، روسها حمله گسترده ای علیه ایران را آغاز کردند. اصلاندوز جایی بود که سپاه عباس میرزا شکست سختی از روسها خورد. تبریز به تصرف روسها درآمد و این بار نیز فتحعلی شاه دست به دامان انگلستان شد. عهدنامه گلستان با وساطت سرگور اوزلی، سفیر انگلستان در ایران، میان دو کشور امضا شد.
طی قرارداد گلستان که در یازده فصل و یک مقدمه به ایران تحمیل شد، ولایتهایی همچون قراباغ، گنجه، خوانیننشین شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان، گرجستان و محال شورهگل و آچوقباشی و گروزیه و منگریل و آبخاز و تمامی اولکا و اراضی که در میانه قفقاز و سرحدات معینهالحالیه بود و نیز آنچه از اراضی و اهالی قفقاز که به سواحل دریای خزر متصل است از ایران جدا و به روسیه محلق شد.
اما با توجه به اینکه در قرارداد گلستان سرحدات جدید ایران و روسیه به طور دقیق مشخص نشده و تعیین مرزها توسط نمایندگان دو کشور به آینده موکول شده بود، و همچنین به دلیل احساسِ تلخِ شکست از سوی ایرانیان، طولی نکشید که آتش دومین دوره جنگهای روسیه علیه ایران شعله ور شد.