سفينه تبريز؛ گنجينه نويافته شعر و ادب ايران
abbasi
سپتامبر 27, 2018
مقالات
1,353 بازدید
اشاره
آذربايجان در تاريخ و فرهنگ و ادب ايران جايگاه مهمي داشته و خواستگاه و رستنگاه پرارج هويت ايراني است. آذربايجان چه در تاريخ قبل از اسلام و چه ايران بعد از اسلام به دلايل عديده علاوه بر نقشآفريني در آفرينش هويت ملي در حفظ و صيانت از هويت ايراني حماسههاي بسياري در نشر تاريخ خود دارد.[1] فرهيختگان آذري در تاريخ، فرهنگ، ادب، و علوم ديني، تجربي… ايران[2] آثار بسياري خلق كردهاند كه احصا و بازشماري نام و نشان اين آثار فرصت و مجال فراخي ميخواهد.
از جمله آثار پر ارجي كه اخيراً كشف و منتشر گرديده كتاب گرانقدر «سفينه تبريز» است. اين سفينه بسيار ارزشمند، از جنبههاي گوناگوني واجد اهميت و توجه ميباشد.[3] در اين مقاله برآنيم تا زاويهاي ديگر از وجوه اهميت اين كتاب سترگ را بازگو نماييم. اميد آنكه گروه ادبيات دانشگاه تبريز توجه ويژهاي به اين سفينه پرارج داشته و اقدام عملي براي انتشار رسايل ادبي آن به صورت متون انتقادي آغاز نمايد.
سفينه تبريز
سفينه تبريز ،گردآوري و به خط ابوالمجد محمد بن مسعود تبريزي ،تاريخ کتابت 3- 721 قمري چاپ عکسي از روي نخسه خطي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي ، با مقدمه هاي عبد الحسين حائري و نصرالله پور جوادي تهران ، مرکز نشر دانشگاهي ،1381 ،تعداد 1000 نسخه
يکي از نويسندگان پر کار تبريز به نام ابوالمجد محمد بن مسعود تبريزي در اوايل قرن هشتم هجري مجموعه اي گرانبها از آثار موجود در کتابخانه اش رادر مجموعه به نگارش در آورد که اينک شايسته تحقيق و پژوهش مضاعف توسط دانش پژوهان و محققان آذربايجاني است . اين ميراث گرانبها به کمک و تلاش استاد فرزانه جناب آقاي عبدالحسين حائري براي کتابخانه مجلس شوراي اسلامي در سال 1374 خريداري گرديد که پس از آن مقدمات چاپ عکسي آن توسط رياست محترم اين کتابخانه و آقاي نصراله پور جوادي در مرکز نشر دانشگاهي فراهم شد .
براي نخستين بار جناب استاد حائري مقاله ارزشمندي در معرفي و فهرست مطالب سفينه تبريز در نامه بهارستان سال دوم شماره 2 دفتر 4 به نگارش در آورده اند . در مقدمه نصرالله پور جوادي در اهميت اين نخسه منحصر به فرد عنوان شده است :
نسخه هايي که از آثار مختلف در اين مجموعه آمده است هم به دليل قدمت آنها و هم به دليل با سواد بودن کاتب مجموعه از اهميت و ارزش برخوردار است . آثار بکري که در اين مجموعه آمده است افق هاي جديدي در عالم تحقيق به روي ما خواهد گشود . نسخه هاي آثاري شناخته شده نيز مسلما در تصحيح مجدد آن متون ميتواند بسيار مفيد باشد . متون نظم و نثر فارسي در اين مجموعه مسلما به غناي ادبيات موجود خواهد افزودعلاوه بر اين ” سفينه تبريز” خود آيينه اي است از وضع فرهنگي تبريز در با شکوهترين دوران حيات فرهنگي آن يعني درنيمه دوم قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري در اين آيينه است که مي توان ديد چه دانشمندان و ادبا و شعرايي در تبريز به سر مي بردند
اهل علم و ادب تبريز به چه کتاب هايي علاقه داشتند و چگونه از متون عربي و فارسي استفاده مي کردند و به زبان فارسي و لهجه فهلوي شعر مي گفتند در اين مجموعه مطالبي آمده است که از خلال آنها به روابط شخصي و اجتماعي بعضي از دانشمندان و فظلا و ادبا و عرفان شهر مي توان پي برد .
سفينه گران بهاي تبريز شامل 209 رساله و مطالب مستقل است در 368 برگ چهار ستوني در قطع رحلي بزرگ . بنا به نوشته استاد حائري نخسه شناس زير دست ايرانِي “
به نظر مي رسد گرد آوردنده و کاتب براي درج رساله ها ترتيب موضوعي ويژه اي در نظر داشته که شايد با توجه به برخي از ملاحظات از رعايت آن صرف نظر کرده است ترتيب موجود از اين قرار است : حديث ، اخلاق و تصرف اصول فقه ،کلام ، فرهنگ قران و تفسير ،تاريخ پيامبر (ص) ، تاريخ ايران و سلاطين، مدايح منظوم رسول الله صلي الله عليه و آله ، فرهنگ عربي به فارسِ ،نحو ،صرف، عروض، فلسفه ،متون ادبي ،اعم از نظم و نثر (غالبا گزيده ) ملل و نحل ،عرفان نجوم و اختيارات ، رمل ،حساب ،پزشکِي ، منشات ، دفتر داري، جفر، تاريخ انبياو سلاطين ، اشعار کشکول رباعيات ،فرهنگ فارسي ،موسقي کائنات جو ،جغرافي ،منابر ،مولفات سهروردي، احمد غزالي،ادبيات ، تاريخ و ادب و حديث ،سند تاريخي . ” ( مقدمه سفينه تبريز ، صفحه پنج)
سفينه تبريز گنجينه نويافته شعر و ادب ايران
بخش مهمي از سفينه پر ارج تبريز متون ادبي است. از نظر متون ادبي سفينه تبريز ويژگيهايي دارد از آنجمله نويسنده ابوالمجد محمّد بن مسعود تبريزي در نظم و نثر دستي توانا داشته است و اين توانايي وي را در گزينش آثار برتر شعر معاصرانش كمك بسيار كرده است.[4]
با چنين ويژگي مهمي آثاري ادبي كه نويسنده اديب و دانشمند سفينه تبريز در مجموعه خود گردآوري و نگاشته است از اهميت ويژهاي برخوردار خواهد بود. بخشي از رسايل ادبي و فارسي سفينه تبريز مناظراتي است كه فهرست آن چنين ميباشد:
مناظره گل و مُل، ابوسعيد ترمذي (رساله 45)
مناظره سرو و آب، قاضي نظامالدين اصفهاني (رساله 46)
مناظره شراب و حشيش، سعدالدين بن بهاءالدين معروف به سعد بهاء (رساله 47)
مناظره شمشير و قلم، از گويندهاي ناشناخته (رساله 49)
مناظره زمين و آسمان، از گويندهاي ناشناخته (رساله 50)
مناظره النار و التراب، امينالدين ابوالقاسم الحاج بله (رساله 51)
مناظره السمع و البصر، ابوالمجد محمّد بن ملك مسعود تبريزي كاتب سفينه (رساله 52)
مناظره نظم و نثر، ابوالمجد محمّد بن ملك مسعود تبريزي كاتب سفينه (رساله 53)
بخش ديگر از رسايل ارزشمند سفينه تبريز گزيده ديوان شعراي همعصر و متقدم ابوالمجد محمّد بن مسعود تبريزي است. ارزشي كه اين گزيدههاي ارزشمند دارند در آن است كه ديوان برخي از شعرا از ميان رفته و به دست ما نرسيده است و اين مجال مغتنم است تا ميراث ارزشمند آنها احيا گردد:
– غزليات جلالالدين عتيقي تبريزي از شعراي معاصر مؤلف سفينه (رساله 117)
– ديوان ظهير فارابي (رساله 118)
– ديوان ملك محمّد تبريزي از شعراي معاصر مؤلف سفينه تبريز كه وي به گردآوري اشعارش پرداخته و نسخه از ديوانش در دست نيست. (رساله 119)
– ديوان مجدالدين تبريزي، پدر كاتب سفينه تبريز كه اثري از ديوانش نيست. (رساله 120)
– قصه مناظره آهو، مثنوي از جلالالدين عبدالحميد عتيقي تبريزي (رساله 121)
– صحبتنامه مثنوي از همام تبريزي كه از آن فقط نسخه از آن در پنجاب وجود دارد. (رسال 122)
– عشقنامه مثنوي از ملكالشعرا عزالدين عطايي تبريزي كه با نام عشاقنام به نام فخرالدين عراقي منتشر گرديده است. (رساله 123)
– نور الحديقه لاهل الحقيقه كه انتخابي از حديقه سنايي است. (رساله 125)
– ويس و رامين فخرالدين اسعد گرگاني (رساله 126)
– خسرو و شيرين، ليلي و مجنون، هفتپيكر كه انتخابي است از نظامي گنجوي (رساله 127 تا 129)
– شاهنامه فردوسي انتخاب سه داستان از شاهنامه فردوسي (رساله 130)
– رباعيات اوحدي كرماني (رساله 132)
از رسايل ارزشمند و مهم سفينه تبريز كه شايسته تصحيح و تنقيح و انتشار علمي است «خلاصه الاشعار» اثر گردآورنده سفينه است. (رساله 133) استاد حائري در اين مورد نوشته است:
«شامل 500 رباعي از شاعران مشهور و غير مشهور در 50 باب از مجدالدين ملك محمود (عمّ مؤلف) و مجدالدين محمّد (پسر عمّ پدر او) نيز چند رباعي دارد. مدرك يگانهاي است براي نمونه شعر جمعي از شاعران و عارفان كه غالباً از تبريز بودهاند و در جاي ديگر ياد نشدهاند.»[5]
علاوه بر رسايل برشمرده رسايل ديگر عرفاني، ديني و… به فارسي و عربي نيز وجود دارد كه شايسته دقت و توجه است مثل لغت فُرس، كلمات شيخالاسلام انصاري، پندنامه انوشيروان و…
ويژگي مهم ديگر سفينه تبريز كه شايسته دقت و توجه بيشتر اديبان و زبانشناسان است، اشتمال بر نمونههاي متعدد از فهلويات- آذري- زبان بومي مردم تبريز در قرن هفتم و هشتم هجري قمري ميباشد. در آذربايجان دو زبان محلي و ملي وجود داشته است. زبان ملي و همگاني چون ساير نواحي ايران فارسي بوده و آثار ادبي، ديني و علمي به آن نگاشته ميشده است. با اين حال زبان بومي و محلي هم در ميان مردم مورد استعمال بوده كه آن را آذري و فهلوي گفتهاند. از آنجايي كه كاربرد ديني، يا سياسي نداشته آثار اندكي از آن پس از رواج زبان تركي آذري بر جاي مانده است.[6]
خوشبختانه در سفينه تبريز در رسالهاي كه شامل افادات امينالدين حاج بله كه مؤلف از وي شنيده و يادداشت كرده با نام امالي امينالدين و يا اللطايف الثاني ، تعدادي از فهلويات را نقل كرده است، استاد حائري تصريح ميكند:
«امينالدين در اين امالي به نكتههاي مهم تاريخي و ادبي و عرفاني پرداخته است. تعدادي از فهلويگويان را نام ميبرد و ابيات و قطعات- گاه ده بيتي- فهلوي را ميآورد. در شرح تاريخي واژه «فهلوي»، «شروانيان»، «اورانان»، «شبستان»، «سر و وكيل» نكاتي گفته و از ماجراي ملاقات و جلسه سماع خاقاني و اشيرالدين اخسيكتي، مذاكرات خواجه نصير با خواجه كريمالدين كيشي و نيز ماجراهايي از زندگي فخررازي كه در هيچ تاريخي بازگو نشده، ملاقات رازي با فقيه زاهد تبريزي و سخني از فقيه به فهلوي در پاسخ پرسش رازي درباره مسأله حدوث و قدوم سخن رفته است.»[7]
اين سند ارزشمند گواه روشني از زبان محاورهاي مردم تبريز در قرن هشتم هجري قمري به حساب ميآيد. علاوه بر اين به استناد ديگر رسايل سفينه ارزشمند تبريز وعاظ و خطيبان در منابر به فارسي با مردم سخن ميگفتهاند.در تاييد اين گفته می توان به منابر عتيقي عنوان رساله 167 از مجموعه رسايل سفينه تبريزاشاره داشت :
«ابوالمجد محمّد بن ملك مسعود (گردآورنده نسخه) كه از كودكي از محبت جلالالدين عبدالحميد عتيقي برخوردار بود، «چون آن مخدوم مدّظله بر منبر فائده و تذكير ميفرمود» وي سخنان عتيقي را در خاطر ميگرفت و در خانه بر اوراق ثبت ميكرد. تعداد اين منابر 66 و تاريخ اول آن رمضان 715 تا 13 شوال 718 است.»[8]
و آخر اينكه
كشف وانتشار سفينه بر ارج تبريز آن هم به صورت عكسي (فاكسميله) اقدام و تلاش قابل ستايش استاد عبدالحسين حائري و دكتر نصرالله پورجوادي بود[9] كه به جهت اهميت و ويژگيهاي مختلفي كه اين اثر دارد به ويژه در عرصه شعر و ادب فارسي و فهلوي شايسته دقت و توجه بيشتر و تصحيح، تنقيح و انتشار علمي است، به عبارت ديگر سفينه تبريز آئينه هويت ايراني و ويژگيهاي ديني، مذهبي، ادبي، علمي… تبريز است كه ميبايست تكتك رسايل آن بررسي غُبارروبي و در قالبي پژوهشي به جامعه علمي و ادبي ايران ارايه گردد.که اين وظيفه مهم را جزاز دانشگاه تبريز و گروه ادبيات نمی توان توقع داشت.
[1]. استاد منوچهر مرتضوي بزرگمرد شعر و ادب و عرفان ايران در سالهايي كه در دانشگاه آذرآبادگان مستقر بود با كتاب پرارج و قيمت «چهره آذرآبادگان در آئينه تاريخ ايران» نخستين تلاشها جهت بازشناسي نقش آذربايجان در فرهنگ ادب و تاريخ ايران يا به تعبير ديگر هويت ايراني را در مؤسسه «تاريخ و فرهنگ ايران» آغاز نمود.
[2]. ر ك به: نقش آذربايجان در هويت ايران، به كوشش رحيم نيكبخت، تهران، وزارت علوم و تحقيقات و فنآوري، 1387.
[3]. بر اساس اين كتاب علاوه بر يك همايش در تبريز كه به همت دوست دانشپژوه آقاي حسن اسدي كه در دانشگاه آزاد اسلامي برگزار شد، مقالههايي تدوين و نگارش يافته است. از آن جمله:
– نصرالله پورجوادي، عرفان اصيل اسلامي در سفينه تبريز، نامه بهارستان پاييز و زمستان 1379.
– منيژه صدري، رحيم نيكبخت، سفينه تبريز و رسميت تشيع در ايران، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، شمارهي 111.
– رحيم نيكبخت، سفينه تبريز كشفي بزرگ در تاريخ و فرهنگ آذربايجان، منتشر شده در سايت www.historyLib.com و سايتهاي متعدد
[4]. سفينه تبريز، مقدمه استاد عبدالحسين حائري، ص هفت.
[5]. حائري، پيشين، ص هجده.
[6]. از آن جمله ميتوان به فهلويات شمس مغربي اشاره كرد.
[7]. همان، ص هفده.
[8]. همان، ص بيست.
[9]. اميد است بزرگان و مسؤولين مراكز علمي و ادبي تبريز در تجليل و قدرداني از زحمات ايشان اقدامي شايسته مبذول دارند.