۱ ـ در آزادی و استقلال
۱ ـ اولین لازمه شرافت یک ملت، استقلال است.
۲ ـ استقلال ملتها را فقط فضایل و اخلاق عالیه میتواند محفوظ داشت.
۳ ـ حافظ و نگهبان استقلال هر ملتی شجاعت و قهرمانی اوست.
۴ ـ هرگاه میخواهید آزاد باشید باید پرستش حقیقت را پیشه خود سازید.
۵ ـ بدون حقیقت، آزادی میسر نیست.
۶ ـ یک ملت نمیتواند بدون معارف آزادی خود را محفوظ دارد.
۷ ـ در راه زندگی شرافتمندانه باید از جان و مال گذشت.
۸ ـ زندهباد ملتی که برای زندن داشتن آزادی، زندگی را دوست دارد.
۹ ـ آزادی مستلزم مساواتست، در مقابل قانون همه برابریم.
۱۰ ـ هیچ نوع آزادی را نمیتوان تصور کرد که به ما اجازه دهند الی الابد خطاکار باشیم.
۱۱ ـ عطر گلاب، جعلها را سراسیمه میکند، عطر آزادی را در مملکت نشر نمایید تا جعلهای استبداد از میان بروند.
۱۲ ـ آزادی عقیده در بالای سر هر سیاست حاکم است.
۱۳ ـ شما هر قدر آزادیخواه باشید هستند جماعتی که از شما آزادیخواهترند.
۱۴ ـ ایران را ایرانی باید آزاد کند.
۱۵ ـ در عین آزادی باید مقید باشی.
۱۶ ـ روح ملت فدای هیچ کس نیست، ارواح خادمین ملت باید فدای ملت شود.
۲ ـ در تجدد و ترقی
۱۷ ـ اولین وسیله ترقی، داشتن روح تجدد است.
۱۸ ـ یک ملت زنده و بیدار و هوشیار باید همیشه به طرف تجدد رهسپار گردد.
۱۹ ـ بر ضد زمانه راه رفتن غلط و محال است.
۲۰ ـ باید زمانه ما را به هر کجا که لازم است برویم هدایت کند.
۲۱ ـ چنان که زمانه ملتها را سوق میکند و میروند ما هم نباید به زمان خودمان عاق بشویم.
۲۲ ـ باید ترقی کردن را واجب دانست، ترقی نکردن مردن است.
۲۳ ـ هر ملتی که ترقی را با نظرهای لاقید و بیعلاقه ملاحظه نماید دچار هلاکت خواهد شد.
۲۴ ـ ما اولاد قرن حاضریم و عاق قرن خود نخواهیم شد.
۲۵ ـ اولین دشمن یک متجدد، آمال (ایدهآل) زمان اوست.
۲۶ ـ جهال، مرگ را بر تغییر عادت ترجیح میدهند.
۲۷ ـ آنچه امروز یک امل مبجل و مرغوبی است ممکن است فردا منفور و مردود باشد.
۲۸ ـ عوام یک علاقه صمیمی با عادات خودشان دارند و عادات مانع ترقی و تجدد است.
۲۹ ـ عقل و منطق عوام در چشم اوست.
۳۰ ـ کلاه امروزی شما به قد کلاه دیروزی پدران شما نیست و فردا هم کلاه امروزی را در سر نخواهید داشت.
۳۱ ـ همان قوه که در موقع خود به شکل آتش و حرارت متجلی میگردد بعد از این باید به شکل کار و حرکت به بروز آید و چرخهای تمدن و تکامل را راه بیندازد.
۳ ـ در فلسفه اجتماعی
۳۲ ـ عوام تابع تلقینات است و هرگاه مدیران او قابل و صاحب حسننیت باشند ممکن است نتایج حسنه از عوام گرفت.
۳۳ ـ یک فرد بیعلاقه به جامعه خود کمتر از حیوان است.
۳۴ ـ عدم علاقه بر حیات اجتماعی دلیل بر عدم زندگی است.
۳۵ ـ در حیات سیاسی و اجتماعی آنان که علاقهمند نیستند به مثابه امواتی هستند که حیات از آنان رو گردان و گریزان است.
۳۶ ـ مردگانند اشخاصی که برای خاطر اغراض و اسقام شخصی خود به اتفاقات مخالف عقیده و مسلک تن در میدهند.
۳۷ ـ ترحم بر غاصبین حقوق جماعت، خیانت بر جماعت است.
۳۸ ـ در میان دو نظریه متفاوت باید به زودی عقل خود را به کار انداخته یک قرار قطعی اتخاذ نمود.
۳۹ ـ یک نادان در یک لحظه ممکن نیست دانا بشود.
۴۰ ـ شخصی که در تاریکی زیست کرده است در پیش یک روشنایی آنی چشمش خیره و یا کور میشود.
۴۱ ـ کسی که به تکالیف اجتماعی خود عمل نکند حقوق خودش را فاقد میگردد.
۴۲ ـ مجازات و مکافات نباید لاعن شعور باشد.
۴۳ ـ هیچ کار بزرگ بدون فکر انجام نمیگیرد.
۴۴ ـ از افکار غیر متجانس و متضاد نمیتوان نتیجه گرفت.
۴۵ ـ هر زمانی تقاضایی دارد که با میزان علم و معرفت بشر تغییرپذیر است.
۴۶ ـ اعمال جماعت آنی و غیر ارادی است مثل یک زلزله ناگهانی عالمی را به هم زده خود نیز از میان میرود.
۴۷ ـ عوام وقتی که میخوابد کاملاً میخوابد و وقتی که بیدار شد دیگر فعالیت تدریجی را قبول نمینماید.
۴۸ ـ عوام بیاراده و اختیار است و تابع جریان و تلقینات.
۴۹ ـ تمایل عوام به موهومات است، معرکه و افسانههای یک درویش بیشتر از کنفرانسهای یک دانشمند او را جذب میکند.
۵۰ ـ در تعیین عیار و قیمت ملتها سجیه بالاتر از همه چیز است.
۵۱ ـ یک حرکت عمومی، تمام بشر متمدن را به جانب یک سر منزل تکامل پیش میبرد.
۵۲ ـ به نام هر اکثریتی نمیتوان حکم قطعی داد.
۵۳ ـ هر دوره تاریخی که در حیات یک هیئت اجتماعیه رخ میدهد با قلم یک نفر مورخ و یا به فرمان یک زمامدار امور تعیین و تحدید نمیشود.
۵۴ ـ حادثات اجتماعیه محصول و نتیجه عوامل طبیعیه است.
۵۵ ـ نه ممکن است تاریخ را فریب داد و نه ممکن است زمان را از سیر سریع خودش باز داشت.
۴ ـ در شرایط موفقیت
۵۶ ـ انتظام و انضباط یک شرط عمده موفقیت است.
۵۷ ـ مقتدرترین فرقههای سیاسی اروپا فقط به انتظام و دیسیپلین خودشان امتیاز دارند.
۵۸ ـ انسان باید در حیات طوری مشغول کار شود که گویا هیچ نخواهد مرد.
۵۹ ـ ما فدائیان اولاد خودمان هستیم ما خواهیم مرد تا آنان زنده بمانند.
۶۰ ـ باید فداکاری کنید تا آتیه شما و اولاد شما تأمین شود.
۶۱ ـ اندوختن سهل است و نگهداری مشکل.
۶۲ ـ برای گذشتن از یک حالت موجود به یک حالت جدید، قدرت و متانت جوهری لازم است.
۶۳ ـ هرگاه صمیمیت و صداقت شما به درجه کفایت و کمال باشد هیچ قوه متصور نیست که بتواند بر شما غلبه جوید.
۶۴ ـ اضطرابات در حیات افراد و جماعات یک عامل بیداری و احتیاط و تدبیر است.
۶۵ ـ یک اضطراب معقول و عاری از عصبانیت، بهترین استاد سیاسی است که راههای رفتنی و کارهای کردنی را به جماعت نشان میدهد.
۶۶ ـ اقوام مضطرب و دوراندیش زحمت میکشند و رنج میبرند و ثمرات شیرین آنها را اقتطاف مینمایند.
۶۷ ـ طبیعت میدان یک مجادله عمومی است که زندگی را پاداش مظفرین و غالبین قرار داده است.
۶۸ ـ در این کارزار بزرگ، ناتوانان و ضعفا نمیتوانند زیست کرد.
۶۹ ـ برای تأمین حیات و بقا در این جهان باید از ضعف و ناتوانی دوری گزید.
۷۰ ـ اعتماد به نفس، یک شرط عمده موفقیت است.
۷۱ ـ یک تشکیلات محروم از دیسیپلین، از عدم موفقیت به عدم موفقیت غلطیده همیشه طریق سقوط و انحطاط را میپیماید.
۷۲ ـ در روی خرابههای دیروزی باید عمارت فردا را بلند کرد.
۷۳ ـ بلند کردن عمارت فردا، فکر دوربین و دوراندیش، فکر تعقل و تدبیر و فکر ایجاد و اجرا میخواهد.
۵ ـ در اخلاق
۷۴ ـ اعتماد به نفس یک شرط عمده موفقیت است.
۷۵ ـ در ردیف و محاذات حب نفس باید عزت نفس و اعتماد به نفس را هم در نظر گرفت.
۷۶ ـ تنبلها و تنپرورها را[باید] از هیئت اجتماعیه اخراج و تبعید کرد.
۷۷ ـ عزم کردن کافی نیست هر عزم باید مبدل به عمل گردد.
۷۸ ـ در کلیه امور و حوادث باید وظیفه را از غیر وظیفه تفکیک و تفریق نمود.
۷۹ ـ شجاعت یک شرط مهم موفقیت است.
۸۰ ـ ما شجاعتی را که توأم و همراه با متانت و استقامت[میخواهیم].
۸۱ ـ یک لقمه خاردار باشید تا هیچ گلو نتواند شما را فرو ببرد.
۸۲ ـ یک ملت که از مرگ نترسد هرگز نمیمیرد.
۸۳ ـ مردن در راه یک امل بزرگ، عین موفقیت است.
۸۴ ـ ما آن مجنونان و آن عاشقانیم که از هیچ چیز نمیترسیم.
۸۵ ـ تو واحد و متحد جلوه نما و بگذار دیگران از تو بترسند.
۸۶ ـ ترس، مرد را از همه شئون رجلیت و فتوت لخت کرده او را با دنیترین حیوانات همسنگ و همپایه قرار میدهد.
۸۷ ـ ترس، عامل عمده اسارت ملتها است.
۸۸ ـ یک ملت ترسو، به زودی در چنگال هر مستبد ستمگر گرفتار میآید.
۸۹ ـ برای گذاردن طوق بندگی بر گردن یک ملت ترسو، بیدادگران تردست با کمال آسانی پیدا میشوند.
۹۰ ـ نترسیدن کافی نیست، باید جرئت و شجاعت داشت، باید پر دل بود.
۹۱ ـ یک جرئت مسلح با تدبیر و شجاعت، یک شجاعت دوربین و دوراندیش و بیشتر از همه یک شجاعت فداکار و پرحرارت، ناجی ملتها است.
۹۲ ـ شجاعت مادی بیشجاعت معنوی، کامل نیست.
۹۳ ـ شجاعت معنوی عبارت از حاکمیت و تسلط مرد است نسبت به احتراصات خودش.
۹۴ ـ کسی که تابع هوا و هوس و محکوم نفس اماره خودش نیست شجیع و جسور است.
۹۵ ـ شجاعت معنوی یک فضیلت و نتیجه یک محاکمه منطقی است.
۹۶ ـ شجاعت معنوی اثر یک عزم و اراده و جلوه یک تصمیم اختیاری است.
۹۷ ـ تصمیم مرد شجیع این است؛ چون نباید بترسم نمیخواهم بترسم و نمیترسم.
۹۸ ـ در مقابل تصمیم مرد شجیع هیچ قوه از قوای معلومه بشری فایق و غالب نیست.
۹۹ ـ هرگز نباید به خستگی و یأس اعتقاد داشت، هرگز ولی به خصوص وقتی که بار سنگین زندگی یک ملت از یک موی باریک آویزان میباشد.
۱۰۰ ـ ای «ایران» لایموت، سرت را بلند دار و زنده و پاینده باش.