در دو دهه ی گذشته به موازات تثبیت قدرت جمهوری اسلامی ایران و عدم کارایی مقابله نظامی با آن، کیفیّت و کمیّت مقابله قدرت های خارجی با ایران رویکردی نرم و فرهنگی به خود گرفت. در همین رابطه شبکه های متعدد مجازی و ماهواره های راه اندازی شد تا با رویکرد جدید به یارگیری از دورن ایران پرداخته بسترهای فرهنگی تجزیه طلبی را توسعه دهند.
در کنار فعالیت شبانه روزی شبکه های خارجی، تعدادی از عناصر در داخل کشور در پناه فعالیت های مطبوعاتی، اجتماعی ـ فرهنگی به ظاهر قانونی و در پوشش برخی مطالبات به حق، تلاش گسترده ای برای بستر سازی تجزیه فرهنگی ایران را آغاز کردند. اهمیت آذربایجان در تشکیل و تداوم هویت ایرانی، موجب توجه مضاعف به این خطه در اقدامات خصمانه دشمنان در دو دهه اخیر شدهاست. به ویژه آنکه در کشورهای شمال غرب ایران، با استقرار پایگاههای متعدد فعالیتهای تجزیه طلبی هدایت می شود ضمن اینکه اتاق فکر ی برای هدایت جریان تجزیه فرهنگی توسط متخصصانی چون براندا شیفر راه اندازی شده است. در عرصه رویارویی جدید فرهنگی علیه تمامیت ارضی ایران، اقدامات منسجم خارجی و داخلی پروژه غیریت سازی مردم عزیز آذربایجان از ملت بزرگ ایران و در ادامه ملتسازی جعلی با عنوان «ملت ترک آذربایجان» با تکیه بر زبان راه اندازی تا در صورت موفقیت آمیز بودن، مرحله اقدامات عملی تجزیه طلبی خشونت آمیز آغاز شود.
مؤسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن در ادامه فعالیت های علمی و مستند خود بررسی این موضوع را در دستور پژوهش های خود قرار داد که ثمره آن کتاب « ملت سازی برای آذربایجان» است که تقدیم جامعه علمی و جوانان محقق و غیور آذربایجانی می شود. این پژوهش علمی با تمرکز به شیوه ها و شگردهای ملت سازی در ابتدا به طرح مدعیات اصلی جریان تجزیه طلبی پرداخته و در ادامه با رویکردی علمی به بررسی صحت و سقم این مدعیات پرداخته است.