گر عاشق صادقی زکشتن مهراس مُردار بود هر آن که او را نکشند |
دهم دیماه ۱۲۹۰ ش مطابق با دهم محرم ۱۳۳۰، سرمای زمستان و بیداد روسها در وجود همه تبریزیان تا استخوان نفوذ کرده بود. شایعه صادر شدن حکم اعدام رهبرشان با دیگر آزادیخواهان و مردم گرفتار و وحشتزده تبریز را که با ایمان و علایق مذهبی مشغول عزاداری حضرت سیدالشهداء در روز عاشورا بودند ناامید کرده بود. با این همه با وجود رفتن بسیاری از مجاهدان هنوز هم خون غیرت و حمیت در رگان مردان تبریزی در غلیان بود. برای همین گروهی بر آن شدند که به سربازخانه محل توقیف ثقهالاسلام حمله کنند و رهبرشان را همراه با آزادیخواهان دربند آزاد سازند،اما احتمالاً روسها این پیشامد را پیشبینی میکردند چون از نیمهشب ششصد سالدات مسلح روس در اطراف سربازخانه متمرکز کرده بودند.
نویسنده ناشناسی که خود را (ح. ر) معرفی میکند در یادداشتهای محققانه و منصفانه خود که معلوم میشود در آن وقایع حضور داشته است، درباره شب آخر شهید ثقهالاسلام اطلاعات دقیقتری میدهد و مینویسد: «خفت و آزاری که در آن شب که آخرین شب از عمر ثقهالاسلام و یارانش بود به آنها وارد آمد، گمان نمیرود که درباره هیچ مقصر سیاسی و جنایی به عمل آمده باشد.
آن بیچارهها تا صبح نخوابیده، مثل افراد مارگزیده به خود میپیچیدند. وضعیت آنها در آن شب هولناک به اندازهای سخت بود که مرگ را به آن حیات پرمشقت ترجیح میدادند که نقل مجلسشان دانههای زنجیر بود.
اما ثقهالاسلام آن مرد میدان شجاعت و ابداً مضطرب نشده و از مرگ خود نمیترسید، فقط از وضعیت أسفآور سایر محبوسین خیلی متأثر و متألم بود.
با آن که دستهایش مقید و آب هم به آنها قدغن شده بود، بدون وضو با دستهای بسته نماز میخواند و آهسته تلاوت قرآن میکرد و با ادعیه خود را مشغول نموده و متصل به رفقای خود تسلای خاطر داده میگفت: «در مقابل قضا و قدر الهی غیر از تسلیم و رضا چارهای نیست «رضاً بقضائک و تسلیماً لامرک» گفته متوکل به خدا و متوسل به ائمه هدی باشید… برای حیات دنیا خود را در مقابل دشمن حقیر و مخوف نشان ندهید و هیچ وقت واقعه کربلا را فراموش نکنید که خانواده رسالت، آن مصایب فوق طاقت را با چه متانت و بردباری استقبال نموده، به تمام شداید متحمل شدند و در مقابل مقدرات الهی زبان به شکوه نگشودند. اگر سرگذشت آل علی را در شب عاشورا در نظر گرفته باشید آن وقت به این اندازه مضطرب و متوحش نخواهید شد.
امشب شب عاشوراست ما هم باید در چنین شب به تمام شداید و مضایق صبر و افتخار بکنیم که این همه شکنجه و آزار که به ما میرسد در راه حب وطن و در راه ملت اسلام است». (یادداشتهای (ح ـ ر)، ص ۳۶)
زندهیاد ثقهالاسلام این چنین دلآسوده و سبکبال همچون مولایش حسین(ع)، یارانش را به آرامشی ابدی بشارت میداد…