همزمان با تحولات آذربایجان، سید مهدی فرخ از سوی دولت به استانداری آذربایجان منصوب شد. این انتصاب مخالفت فرقه را در آذربایجان برانگیخت و شوروی در مقام حمایت از موضع فرقه، سفیر خود را به وزارت خارجه فرستاد و صراحتاً اعلام کرد که اگر فرخ به آذربایجان برود، روابط فیمابین شوروی و ایران تیره خواهد شد.[۱]سفارت ایران در مسکو نیز در حرکتی مشابه به خاطر اقدامات خودسرانه سربازان شوروی و دخالت آنها در امور داخلی ایران، طی یادداشتی از دولت شوروی درخواست عدممداخله در این مناطق را نمود.[۲]
بیات، نماینده دولت نیز علیرغم تلاشهایش، از مذاکره با سران فرقه دموکرات در آذربایجان چیزی عایدش نشد.[۳] او که پیشازاین از طرف حکیمی به استانداری آذربایجان منصوبشده بود، در ۷ آذر ۱۳۲۴هـ.ش وارد آذربایجان شد و در همان ابتدا با انتشار بیانیهای ابراز امیدواری کرد با انجام اصلاحات فوری وضعیت اجتماعی، بهداشتی، امنیتی، فرهنگی و اداری آذربایجان بهبود یابد.[۴] او مذاکراتی با سرکنسول شوروی در تبریز و سران فرقه دموکرات ترتیب داد، که اصرار سران فرقه بر موضوع خودمختاری آذربایجان سبب شد که این مذاکرات راه به جایی نبرد.[۵] با ادامه کارشکنیهای شوروی، دولت درصدد استمداد از امریکا برآمد؛ که نامه دولت آمریکا به شوروی و یادآوری تعهدات کنفرانس تهران نیز چیزی عاید دولت نکرد. در ادامه دولت حکیمی به علت عدمتوفیق در انجام وظایف خود سقوط کرد و احمد قوام به نخستوزیری رسید. برنامه اصلی دولت قوام بیرون راندن ارتش سرخ از ایران شد و راه حل این مشکل بزرگ نیز مذاکره مستقیم با آن کشور بود.[۶]
احمد قوام پس از احراز پست نخستوزیری، نخستین گامها را برای نزدیکی به شوروی برداشت. بدین منظور برای نشان دادن حسننیت خود به گروههای چپ، محدودیتهایی که دولتهای صدر و حکیمی نسبت به آزادی احزاب و اجتماعات ایجاد کرده بودند را ملغی ساخت؛[۷] و با ارسال تلگراف دوستانهای به استالین، با ابراز احساسات صمیمانه ملت و دولت ایران، خواهان ایجاد روابط مسالمتآمیز با اتحاد جماهیر شوروی شد.[۸] او همچنین با در نظر گرفتن شرایط موجود، ابراز تمایل کرد که شخصاً به مسکو مسافرت کند و برای حل مسائل فیمابین، بهطور مستقیم با سران شوروی وارد مذاکره شود.[۹] قوام در رأس هیئتی راهی مسکو شد. وی طی ۱۹روز اقامت در مسکو ۲بار با استالین و ۴بار با مولوتوف وزیر امورخارجه شوروی ملاقات و مذاکره کرد. ولی در این ملاقاتها راجع به هیچ یک از مسائل نفت، تخلیه ارتش شوروی و فرقه دموکرات آذربایجان بین نمایندگان ایران و شوروی توافق حاصل نشد.[۱۰]
پس از عدم توافق بین هیأت ایرانی و سران شوروی، قوام تصمیم به مراجعت به تهران گرفت. در آخرین شبی که قوام در مسکو بود، استالین رویه دوستانهتری در پیش گرفت و حاضر شد درصورتیکه دولت ایران با اعطای امتیاز نفت شمال موافقت کند، شرایط خود را تعدیل نماید. قوام بهجای اعطای امتیاز نفت با تأسیس یک شرکت مختلط ایران و شوروی برای بهرهبرداری از نفت شمال موافقت کرد و قرار شد مذاکره برای امضای موافقتنامه بین دو کشور با سفیری که شوروی به ایران خواهد فرستاد دنبال شود. قوام همچنین قول داد نسبت به دموکراتهای آذربایجان رویه مسالمتآمیزی اتخاذ نماید.[۱۱]
بدین ترتیب ایوان سادچیکف سفیر جدید شوروی در ایران، در ۲۹اسفند ۱۳۲۴هـ.ش با مجموعهای از پیشنهادها وارد تهران شد.[۱۲] سادچیکف بلافاصله پس از تقدیم استوارنامه خود مذاکراتی را با قوام آغاز نمود که در ۱۵فروردین ۱۳۲۵هـ.ش ابلاغیه مشترکی به امضای آن دو در تهران منتشر گردید، که نتیجهی مذاکره و موافقتنامه قوام با سادچیکف به شمار میرفت.[۱۳] طبق این موافقت نامه: «۱- قسمتهایی از ارتش سرخ از تاریخ ۲۴مارس۱۹۴۶ یعنی یکشنبه ۴ فروردین۱۳۲۵ در ظرف یک ماه و نیم تمام خاک ایران را تخلیه مینماید. ۲- قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ ۲۴مارس تا انقضاء مدت هفتماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد.۳- راجع به آذربایجان چون امر داخلی است ترتیب مسالمتآمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجود و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد.»[۱۴]
با این توافق نامه خواستههای مشروع ایران در رابطه با عدم دخالت شوروی در جریانات آذربایجان برآورده شد و دیپلماسی به کار گرفته از سوی دولت جواب داد. ناگفته نماند که دولت با حضور در جامعه ملل و شورای امنیت، دیگر کشورها را نیز علیه زیادهخواهیهای شوروی وادار بهعکس العمل ساخته بود. به طوریکه تأکید و پافشاری آمریکا بر حفظ پرونده ایران در دستور کار شورای امنیت، موقعیت ایران را بهعنوان یک کشور ضعیف در برابر شوروی بهبود بخشید و در عرصه بینالمللی کفه ترازو را به نفع ایران سنگین کرد. زمامداران امریکا، که اینک مقدمات جایگزینی آنها با انگلستان فراهمشده بود، از این طریق توانستند دولت شوروی را در عرصه دیپلماسی در تنگنا قرار داده و درنبرد آغازین دو ابرقدرت حرف خود را به کرسی بنشانند.
پس از امضای موافقتنامه قوام- سادچیکف، آخرین واحدهای ارتش سرخ تا اواخر اردیبهشت ۱۳۲۵هـ.ش خاک ایران را ترک کردند و سلاحهای سنگین و توپخانه صحرایی اهدایی به دموکراتها نیز از آنها پس گرفته شد.[۱۵] متقابلاً قوام نیز دستور داد شکایت ایران از شورای امنیت پس گرفته شود و این چنین بحران تخلیه ایران که با شکایت ایران در شورای امنیت، انجام مذاکرات مستقیم و سرانجام عقد قرارداد نفتی با دولت شوروی همراه بود به پایان رسید.
امضای قرارداد تخلیه ایران، مرحله جدیدی در روابط ایران و شوروی گشود و موجی از خوشبینی و رضایت را در میان مردم آذربایجان برانگیخت. با توجه به توافق صورت گرفته بر سر موضوع نفت، زمامداران شوروی پیشنهادهای قوام در مورد آذربایجان را پذیرفته و تا حدودی حمایت خود را از حکومتهای خودمختار کم کردند و تلاش نمودند آنها را به پذیرش شرایط و پیشنهادهای دولت مرکزی ترغیب کنند. شوروی که در تأسیس و تداوم یافتن فرقه دموکرات از هیچ حمایتی دریغ نکرده بود، اینک این موضوع را یک مسأله داخلی ایران مطرح و حل مسالمتآمیز آن را توصیه میکرد. معنای این جملات یعنی حل مسأله آذربایجان بهگونهای که حکومت مرکزی ایران میخواست و سران فرقه دموکرات نیز چارهای جز قبول شرایط جدید نداشتند. برای این منظور باقروف در ۸ فروردین ۱۳۲۵هـ.ش در منطقه جلفای شوروی با سران فرقه دیدار کرد و به آنها توصیه نمود، در حفظ آنچه که در آذربایجان به وجود آمده اصرار نورزند.[۱۶] هر چند که روزنامه آذربایجان اعلام مینمود «ما تمام وسایل لازم برای دفاع از آزادی و موجودیت ملی خود را دارا میباشیم و در صورت لزوم از تمام آنها به نحو احسن استفاده خواهیم کرد.»[۱۷]
قوام برای آغاز حل مسالمتآمیز مسأله آذربایجان، هیأتی را از تبریز برای مذاکره مستقیم به تهران دعوت نمود. امّا توافقی حاصل نشد و قوام مجبور شد پس از خروج ارتش سرخ از ایران، در صبح روز سهشنبه ۲۱خرداد یک هیأت سیاسی و نظامی را برای پیگیری ادامه مذاکراتی که در تهران ناتمام مانده بود به آذربایجان بفرستد. در آغاز مذاکرات تبریز موقعیت پیشهوری و یارانش، ضمن فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر مردم منطقه به دنبال تخلیه قوای ارتش سرخ از کشور و حمایت جامعه بینالمللی از سیاستهای دولت، بهشدت تضعیفشده بود و سران فرقه با سنجیدن اوضاع گرفتارشده در آن، درصدد استفاده حداکثری از این فرصت بودند تا راه تعامل با دولت مرکزی را همچنان باز نگهدارند.[۱۸] ازاینرو پیشهوری که خود را از پشتیبانی حامیان خود محروم میدید تصمیم به عقد قرارداد با دولت گرفت و در روز سوم مذاکرات، موافقتنامهای در تاریخ ۲۳خرداد به امضای طرفین رسید.[۱۹] هیأت اعزامی دولت مرکزی به تهران بازگشت، اما در این بین حلوفصل مسائل نظامی همچنان باقی ماند. برای حل مسائل یادشده هیأتی از تبریز رهسپار تهران شدند. تخلیه زنجان از طرف فرقه و تحویل آن به دولت مرکزی، با این استدلال که ولایت خمسه از نظر تقسیمات کشوری جزو آذربایجان نیست، یکی از موارد توافقی با دولت مرکزی بود.[۲۰]
[۱].خانبابا بیانی، غائله آذربایجان، تهران: زریاب، ۱۳۷۵، صص۱۲۲-۱۲۴٫
[۲].همان، ص۱۶۷٫
[۳].جمیل حسنلی، پیشین، صص۷۴-۷۷٫
[۴].روزنامه اطلاعات، ۱۵ آذر ۱۳۲۴٫
[۵].در رابطه با مذاکرات صورت گرفته ر.ک: بحران آذربایجان به روایت اسناد نخستوزیری، تهران: مرکز اسناد ریاست جمهوری، ۱۳۷۵، صص۵۷-۶۶٫
[۶].روزنامه اطلاعات، ۱۳ بهمن ۱۳۲۴٫
[۷].روزنامه اطلاعات،۲۲ بهمن ۱۳۲۴٫
[۸].روزنامه اطلاعات، ۱۱ بهمن ۱۳۲۴٫
[۹].میرطیب موسوی و علیرضا امینی، نفت: سیاست- اقتصاد، تهران: نشر خط سوم، ۱۳۷۹، ص ۷۰٫
[۱۰]. غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران، تهران: انتشار، ۱۳۶۴، ص ۵۳٫
.[۱۱]علیرضا امینی، مسائل سیاسی- اقتصادی نفت ایران، تهران: نشر خط سوم، ۱۳۸۵، ص ۶۲٫
[۱۲].مشخص نیست که شکایت ایران به سازمان ملل اعزام سادچیکف را تسریع کرده باشد، ولی آن چه روشن است این است که دولت شوروی پیش از آنکه این موضوع در سازمان ملل به بحث گذاشته شود، مدارکی را آماده کرده بود که نشان دهنده آمادگی آنها برای فراخوانی نیروها، در مقابل تاسیس یک شرکت مختلط نفتی بود. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: ریچار کاتم، ناتالیا یگوروا و دیوید رابرتسون، نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان، ترجمه کاوه بیات، تهران: نشر نی، ۱۳۷۹، ص۱۱۸٫
[۱۳].ایرج ذوقی، مسایل سیاسی- اقتصادی نفت ایران، تهران، پاژنگ، ۱۳۷۵، ص ۲۱۴٫
[۱۴].برای اطلاع بیشتر رک: شاهرخ وزیری، نفت و قدرت در ایران، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، عطائی، ۱۳۷۹، ص ۱۹۲٫
[۱۵].آندره فونتن، تاریخ جنگ سرد، ترجمه عبدالرضا هوشنگمهدوی، ج۱، تهران: نشر نو، ۱۳۶۴،ص۳۶۱٫
[۱۶].جمیل حسنلی، پیشین، ص۱۴۶٫
[۱۷]. روزنامه آذربایجان، ۲۲فروردین ماه ۱۳۲۵٫
[۱۸].گفتنی است پس از توافقات صورت گرفته بین دولت ایران و شوروی، و به دنبال تخلیه ایران از ارتش سرخ، استالین در طی نامهای به پیشهوری سیاستهای کشور خود را در قبال دولت ایران و تخلیه آن از نیروهای خود بازگو میکند که در آن دیگر جایی از حمایت قاطعانه شوروی از حکومت فرقه دموکرات نبود. از سخنان استالین در این نامه چنین بر میآید که رهبران دولت شوروی سعی داشتند از هر گونه اقدامی که میتوانست دولت قوام را در محافل سیاسی ایران تضعیف کند، اجتناب ورزند و هدف اصلی دیپلماسی شوروی در ماه های آتی به نتیجه رساندن توافقات میان ایران و شوروی بود. برای اطلاع از متن کامل نامه استالین به پیشه وری ر.ک: جمیل حسنلی، پیشین، صص۱۷۶-۱۷۷٫
[۱۹].روزنامه آذربایجان، ۲۶ خرداد ۱۳۲۵٫
[۲۰].در رابطه با توافقات صورت گرفته در تهران: ر.ک: علی مرادی مراغهای، از زندان رضاخان تا صدر فرقه دموکرات آذربایجان، تهران: اوحدی، ۱۳۸۵،ص ۴۱۲-۴۱۹٫ همچنین با توجه به اینکه موجودیت حزب دموکرات در کردستان و آذربایجان از یک جا سرچشمه میگرفت و این حزب طبق توافقات صورت گرفته به گونهای زیر نظر فرقه دموکرات آذربایجان فعالیت میکرد، دولت تصمیم گرفت با توجه به درگیریهایی که میان واحدهایی از ارتش با نیروهای کرد وجود داشت، با آنها نیز مستقلاً وارد مذاکره شود. مذاکراتی که در پایان بینتیجه ماند و پیشنهادات قاضی محمد رهبر حزب دموکرات کردستان مورد قبول نخستوزیر قرار نگرفت. در رابطه با مفاد پیشنهادی رهبران فرقه دموکرات کردستان ر.ک: مجله خواندنیها، ۵مرداد ۱۳۲۵٫