آوخ از این ویرانگری، فریاد از این کشتارها از آن همه نامردمی وز این همه آزارها |
اشغالگران روس اگرچه با حرکات غیرقانونی خود روز به روز بر تجاوزات خود میافزودند اما هنوز بهانه کافی برای دستگیری آزادیخواهان و غارت و کشتار علنی نداشتند و در داخل شهر با مزاحمتهای خود ازقبیل دستگیری ژاندارمهای آذربایجان، و ایراد گرفتن به یونیفورم نپوشیدن مجاهدان و غیره اوضاع شهر را به هم میریختند.
در جزوه «حر» در این باره آمده است: « ثقهالاسلام همه روزه به کنسولگری رفته و جنرال کنسول و رئیس قشون را ملاقات میکرد و به رفتار وحشیانه عمّال آنها سخت اعتراض میکرد و جداً تقاضا میکرد که روسها بر حرکات غیرقانونی خود خاتمه بدهند».
از طرفی صمدخان که خود را مالکالرقاب آذربایجان مینامید، اگرچه حریف تبریزیان نشده بود اما با مستقر شدن در قریه نعمتآباد، شهر را از لحاظ آذوقه به مضیقه انداخته بود.
روسها که با همراهی رقیب و شریک خود انگلیس از اختیارات وسیع مستر شوستر آمریکایی در رأس برنامههای مالی ایران ناراضی بودند و آن را برخلاف منافع خود میدانستند، با بهانهتراشی و اولتیماتوم دادن به دولت ایران خواستار اخراج مسترشوستر از میدان سیاست ایران شدند.
با بحران به وجود آمده میان دولت و مجلس بر سر پذیرفتن یا نپذیرفتن اتمام حجت روسها برای اخراج مورگان شوستر، اهالی تبریز به خروش آمدند و اعتراضات خود را از اشغال کشورشان به گوش روسها رساندند. روسها که همواره مترصد چنین فرصتی بودند، نیروهای خود را در قزوین و تبریز که بالغ بر ۵۰۰۰ سپاه ورزیده بود، در حال آمادهباش نگه داشتند.
دولت ایران چون در تنگنا قرار گرفت به ناچار شرایط روسها را پذیرفت و تحت فشار و تهدید به جنگِ روسها، مجلس دوم را در سوم دیماه ۱۲۸۹ که مصادف با دوم محرم ۱۳۳۰ ق بود به دست پنج تن از اعضای کمیسیون و یپرمخان ارمنی منحل کرده و مورگان شوستر را از ایران اخراج کرد.
مجاهدان تبریزی در واکنش به این رفتار، آمادگی نظامی خود را به بیگانگان نشان دادند. در این میان شهید ثقهالاسلام که نگرانِ عاقبتِ کار بود تا هنگام علنی نشدن جنگ از طرف روسها، با مجاهدان مخالفت کرد، از اینرو دموکراتها او را دوباره متهم به هواداری از روس کردند و نقشه قتل وی را کشیدند اما این نقشه عملی نشد.