خانه / مقالات / انگلیس: سیاست دوگانه

انگلیس: سیاست دوگانه

انگیزه انگلیس در هجوم به ایران در سال ۱۹۴۱/۱۳۲۰ فقط مقابله با خطر آلمان نبود، بلکه مواردی چون اهمیت تاریخی ایران در منافع ماورای بحار بر انگلیس نیز در این‌ امر دخیل بودند. طرق تجارتی، هندوستان انگلیس و ‌امنیت آن و بعدها نیز بهره‌برداری شرکت‌های انگلیسی از نفت کشور، هر یک باعث شدند که ایران به یکی از مهم‌ترین کشورهای پیرامونی‌امپراتوری رسمی انگلیس تبدیل گردد. (فاوست، ۱۳۷۱: ۲۵۳). انگلیسی‌ها به غیر از منافع خود به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کردند. یکی از متخصصان وزارت خارجه انگلیس استدلال کرد:

«اگر متفقین در جنگ برنده شوند، ما مقدار زیادی مدیون روس‌ها خواهیم بود و هر آنچه نیز رخ دهد، اصلاً مدیون ایرانیان نخواهیم بود. از اینرو اگر روس‌ها مصمم هستند که از طریق کسب اراضی بیشتری در شمال ایران جنوب خود را محافظت کنند و ما نیز وسایل جلوگیری از این ‌امر را نداریم البته بهتر آن است که لااقل حتی‌الامکان حفظ ظاهر کنیم» (همان: ص۲۷۱).

اگر بتوان برای مذاکراتی دوستانه راهی پیدا کرد که هم‌زمان با اعطای‌ امتیازی از سوی ایران به [شرکت] شل،‌ امتیازی نیز به روس‌ها اعطا شود. احتمالاً چنین رابطه‌ای از نظر منافع نفتی انگلیس راه‌حلی است بسیار قابل توصیه (FO371/40241 وزارت نیرو به وزارت خارجه انگلیس، ۱۰ اکتبر ۱۹۴۴/ ۱۸ مهر ۱۳۲۳ و FO371/40241، ۱۸ اکتبر ۱۹۴۴/ ۲۶ مهر ۱۳۲۳).

دولت انگلیس با اجتناب از محکوم کردن شیوه‌های شوروی و با بازگذاشتن موضوع نفت، عملاً دولت شوروی را بر آن داشت که بعدها خواسته‌ خویش را از نو مطرح کند. این بار نیز همانند گذشته انگلیس باز هم حاضر نبود رودرروی شوروی قرار گیرد. فقط در اثر هجوم بی‌شرمانه‌ متفقین جهت تکمیل خواسته‌هایشان بر دولت ضعیف ایران بود که شوروی توانست برای محکم کردن جای پای خود در کشور اقدام کند.

تمایل انگلیس برای کسب یک‌ امتیاز نفتی دیگر در ایران، علاوه بر‌ امتیاز گسترده‌ شرکت نفت انگلیس و ایران، خود تا حدودی علل طرح خواسته‌های گزاف شوروی و همچنین سرخوردگی او پس از رد خواسته‌هایش را توضیح می‌دهد. مسئله‌ نفت تأثیر مهمی بر بحران آذربایجان نهاد، زیرا ناکامی شوروی در کسب یک‌ امتیاز نفتی او را در این جهت سوق داد که از موقعیت خود در آذربایجان به مثابه وسیله‌ای در تحت فشار قرار دادن دولت تهران استفاده کند. خط‌مشی انگلیس از آن جهت مهم است که اگر اقدام مصممانه‌ای برای بازداشتن تمام قدرت‌ها از شرکت در مذاکرات نفت صورت رفته بود، احتمالاً هیئت کافتارادزه نیز به تهران نمی‌آمد یا دست کم با چنین شدت و حرارتی داخل کار نمی‌شد و به این ترتیب از رشته وقایع ناگواری که رخ داد اجتناب می‌شد.

اقدامات روس‌ها در ایران با نظریه‌ یک سیاست دفاعی مطابق نیست. این اقدامات با نظریه‌ یک خط‌مشی آزمایشی، ولی اساساً تعرضی همخوانی کامل دارد. اگر روس‌ها از لحظه‌ای از عدم توافق‌ آمریکا و انگلیس استفاده کنند، بخت خویش را بیازمایید و بتوانند بخشی از ایران را بدون جنگ و دعوا کسب کنند. موقعیت آنها هم از لحاظ دفاعی و هم از لحاظ‌امادگی برای تجاوز احتمالی بعدی، به نحو غیرقابل محاسبه‌ای تقویت خواهد شد. آنها بندرها آب‌های گرمی را که از زمان پطرکبیر به نوعی خواست بیمارگونه برایشان تبدیل شده است، کسب خواهند کرد و بر منطقه دفاعی گسترده‌ای میان باکو و هند دست خواهند یافت. . . منابع نفتی بسیار ارزشمندی را به دست خواهند آورد، کل موقعیت انگلیس را در خاورمیانه تا به حد فروپاشی متزلزل خواهند کرد … (فاوست، ۱۳۷۱: ۲۸۵).

انگلیسی‌ها در مورد پیشه‌وری توهّم چندانی نداشتند و فرقه‌ دمکرات او را خطری جدّی برای ایران و همچنین منافع انگلیس در این کشور تلقی می‌کردند (همان: ۲۸۶). هنگامی که روزنامه‌ آذربایجان ارگان فرقه‌ دمکرات فوراً انگلیس را مورد حمله قرار داد، نگرانی‌های موجود درباره اهداف دمکرات‌ها افزایش یافت (روزنامه آذربایجان، ۱۴ شهریور ۱۳۲۴).

باید با این احتمال ناخوشایند روبه‌رو شود که به زودی در تهران دولتی سر کار آید که مطیع محض دولت شوروی است، و این دولت می‌تواند یا از طریق لغو ‌امتیاز شرکت نفت انگلیس و ایران ـ یا با دامن زدن به دشواری‌های کارگری، بهره‌وری از این ‌امتیاز را عملاً غیرممکن سازد. می‌بایست تصمیم بگیریم که یا از طریق تشکیلات سازمان ملل کماکان از استقلال ایران حمایت کنیم یا استقلال ایران را از دست رفته تلقی کرده و اقداماتی را که می‌توانیم برای حفظ منافع‌مان در جنوب ایران مبذول داریم، اتخاذ کنیم (FO371/52673، یادداشت وزارت خارجه، ۱۵ آوریل ۱۹۴۶/ ۲۶ فروردین ۱۳۲۵).

هم ما (انگلیس) و هم دولت ایالات متحده، هیچ‌یک نمی‌توانیم تنزل ایران را به سطح یکی از اقمار (شوروی) با انفعال نظاره‌گر باشیم یا آن هم زیر چشم شورای‌امنیت و عواقب چنین ‌امری از لحاظ سلب اطمینان جهانی نسبت به تشکیلات سازمان ملل، علاوه بر این هیچ‌کدام مایل نیستیم منافع نفتی گسترده‌ای که در خاورمیانه داریم در معرض تهدید شوروی باشد که از طریق حکومت‌های دست‌نشانده یا عوامل مخرّب خود عمل می‌کند. نبرد شوروی برای تضعیف آنچه ائتلاف انگلیس و‌ آمریکا نام نهاده‌اند با تحریکات حزب توده برضد شرکت نفت ایران و انگلیس آغاز شده و به راحتی می‌تواند به عراق، کویت، بحرین و عربستان سعودی نیز گسترش یابد (FO371/52641، تهران به وزارت خارجه، ۱۵ ژوئن ۱۹۴۶/ ۲۵ خرداد ۱۳۲۵). از سوی دیگر دولت انگلیس پس از پایان جنگ جهانی دوم آن قدر از نظر خسارت وارد شده ورشکسته شده و در خاوردور، چین، مالزی، هندوستان، یونان، بالکان و آفریقا به قدری مشکل پیش چشم زمامداران لندن قرار داشت که اهمیت ایران در مناطق ردیف آخر مورد توجه آن قرار داشت.

انگلیسی‌ها به شوروی اعتراض کردند،‌اما تاریخ دوم مارس ۱۹۴۶/ ۱۱ اسفند ۱۳۲۵ را برای خارج شدن نیروهای متفقین از ایران پیشنهاد کرد. در این زمان دولت انگلیس بر اثر اشاره روس‌ها به اوضاع فلسطین و مصر و‌اندونزی دستپاچه شده بود (آوری: ۲۸۵).

انگلیسی‌ها اجازه دادند که روس‌ها در تهران و سایر شهرها به تبلیغات کنند و تا آن‌اندازه پیش رفتند که قسمتی از ویترین تبلیغاتی سفارت انگلیس در تهران را به همکاران روسی خود قرض دادند. انگلیس به تدریج احساس می‌کرد که چون احتمالاً هند مدت زیادی در تحت سلطه انگلیس نخواهد ماند، انگلیسی‌ها می‌توانند فعالیت خود را در ایران مسکوت گذارند و به کار هند بپردازند (همان: ۲۷۹). در کنفرانس وزیر خارجه ‌آمریکا، شوروی و انگلیس سرانجام درباره‌ اصول پیشنهاد وزیر خارجه انگلیس درباره‌ تشکیل یک کمیسیون سه‌جانبه برای بررسی مسائل ایران، توافق شد، ولی تشکیل این کمیسیون که مفهوم دیگر آن متزلزل ساختن تعهدات اعلامیه‌ تهران و باز گذاشتن راه تجدید نظر در آن بوده در تهران با بدبینی تلقی شد (طلوعی، ۱۳۷۶: ۵۵۷).

دولت انگلیس از آغاز فعالیت و شکل‌گیری فرقه دمکرات در آذربایجان مواضع متفاوتی را متناسب با شرایط روز و تأمین منافع خود اتخاذ نمود. سردرگمی و تحمل فشارهای فراوان پس از جنگ بین‌الملل دوم که جنبش‌های آزادی‌خواهانه فراوانی را در مستعمرات انگلیس به دنبال داشت، باعث شده بود انگلیس ابتدائاً با شوروی‌ها همسویی کامل در جداسازی آذربایجان در شمال برای روس‌ها و جداسازی خوزستان در جنوب برای انگلیس‌ها را مسجّل نماید. اسناد برجای‌مانده بیانگر سیاست مشترک روس و انگلیس است. ‌اما به تدریج مواضع انگلیسی‌ها در خصوص آذربایجان دچار تحولات بنیادین گردید. یکی از مواضع، طرح وزیر خارجه انگلیس است که به نام خود او به طرح بوین معروف شد.

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …