ایراندوستی شاعران ارسباران
حسین دوستی*
مقدمه
شعر امروز، شعر تعهد و بیداری و مقاومت است و جهتدار بودن آن یکی از مشخصههای ضروری این سرودههاست. شاعری که امروز در مهد حماسهها و مردی و مردانگیها، نفس میکشد، قهرمانی است که مرکب قلمش از خونِ گلویش برتر و والاتر حماسه میسازد. شاعر امروز، هنرمندی است که بیش از همهی هنرمندان، بار مقاومت را بر دوش میکشد و در مقابل حاکمانِ جور و دشمنانِ متجاوز با سلاح برّندهی شعر به مقابله و ستیز برمیخیزد و عَلَم مقاومت و وطندوستی را در میان ملتها برافراشته نگاه میدارد. اینان در محراب قلم و میدان حرب، ابیات شورانگیز مقاومت را با خون نگاشته و ملتی را به ستیزه و مقاومت برمیانگیزند.
شاعران امروز ایران زمین، چونان تندرهای سهمناک در طوفان بحرانها، میخروشند وَ به گونهی آذرخشی علیه سیاهی و تیرگی برآشفته و آتش در خرمن بیگانهپرستان میزنند و در دفاع از وطن، سوار بر سمند صاعقه و جوشن آتش به تن، به مصاف خسان میروند و آفتاب یقین را بر افق خاک به نظاره مینشینند.
شعر امروز، شعر مقاومت، حماسه، اعتراض، فریاد، بیگانهستیزی و وطندوستی است و شاعر مسئول و متعهد امروز، در این مقطع حساس، خون خود را در قالب کلام منظومش، به پیکرهی انقلاب تزریق میکند و صریر خامهاش را با غریو تیری که بر قلب دشمنان مینشیند، همآوا کرده و جوهر قلمش را با خون شهیدان در هم میآمیزد.
شاعران امروز، هر چند به یمن فضای مقدس آزادی در کشور، در هر سبکی شعر میسرایند، لیکن اگر بخواهیم تنها دو مروارید گرانبها از دریای معانی اشعار آنان را صید کنیم، آن همانا «بیگانهستیزی» و «وطندوستی» در آن سرودهها خواهد بود. شور و هیجانی که در این اشعار، جریان دارد و عشقی که در «حبالوطن» معنای ایمان و دیانت به خود میگیرد، دو مؤلفهی زیربنایی هستند که ساختار شعری شعر امروز را، فخامت و متانت بخشیده است.
و در یک عبارت میتوان بدینگونه تعبیر کرد: شعر امروز، انعکاسی از روح بزرگ جامعهای است که یکپارچه در جهت هدفها و آرمانهای الهی و انسانی گام برداشته و فداکاری نموده است. شعرِ هدفدار و شعرِ صحنهی عظیم جهاد و سیاست و انقلاب و جهاننگری است.[۱]
پیشینهی بیگانهستیزی و وطنپرستی در ارسباران
ارسباران منطقهی وسیعی است که در شمال غربی استان آذربایجان واقع شده و در عرف جغرافیایی، شهرهای اهر، کلیبر، ورزقان، هریس، هوراند، خداآفرین و قسمتهایی از مشکینشهر و مغان و جلفا را شامل میگردد که در کتب تاریخی و جغرافیایی در زمانهایی نه چندان دور این مناطق به عنوان منطقهی ارسباران یا قرهداغ به مرکزیت اهر معرفی میشده است. این دیار از دیرباز مهد سلحشوران و سرزمین قهرمانان ایثار و مقاومت و بیگانهستیزی بوده است. همیشهی تاریخ مردان و زنان این مرز و بوم، سرود پویایی و رهایی سر داده و به امید طلوع صبح رهایی و بیداری، طنین غرورآفرین فریاد دادخواهانهی خود را بر سر بیگانگان و دشمنان وطن کشیدهاند.
این خاک مردخیز، در هر برحهای از تاریخ پرفراز و نشیب خود، قهرمانی را پرورش داده و به یاری او دیگر دلاوران را به جنبش و خیزش خوانده است. از قهرمانان معروف سال های خونین حاکمیت بنیعباس بر کشورهای اسلامی بگوییم که ۲۲ سال در مقابل خلفای ضد اسلام و ایران (بنیعباس) ایستاد و بذر مقدس استقلال و وطندوستی را در دلهای ایرانیان پاشید. بابک، دلاورمردی که از قلهی کوههای بذ کلیبر، همچون آذرخشی بر جان سپاهیان خونآشام بنیعباس آتش زده و سرانجام نیز در دفاع از سرزمین آبا و اجدادی خویش، در خاک بیگانه، خون خود را در پای درخت آزادیخواهی و وطندوستی ریخت.
جلوهای دیگر از بیگانهستیزی و سلحشوری ارسبارانیان را در فاجعهی قانلی گول میبینیم. زمانیکه در عهد صفویان منطقهی آذربایجان تحت سلطهی عثمانیها قرار گرفته و عثمانیها در ارسباران، به پیرزنی اهانت میکنند. خون غیرتمندان ارسباران به جوش آمده، به پادگان عثمانیها هجوم آورده و در یک روز خونین، چنان میدانی خونین از دشمن ایجاد میکنند که تاریخ با نام قانلیگول، یاد دلاوریهای مردم غیور ارسباران را در دل خود ثبت میکند.
و همچنین است جانبازیهای دلاورانهی مردم شهرها و روستاهای ارسباران در جنگهای ایران و روس که برای مقابله با اجنبی و دفاع از خاک مقدس وطن، کوهها و درهها را از حماسههای خود پر کردند و چه قهرمانها که در این جنگها جان در راه وطن باختند.
و اوج این بیگانهستیزی آنجاست که در انعقاد عهدنامهی ننگین ترکمانچای که واگذاری ۱۷ شهر قفقاز را در پی داشت، «اسداله سلطان حاج علیلو» سردار ارسبارانی قشون عباس میرزا در مخالفت با امضاء عهدنامه به ولیعهد کشور اعتراض میکند و میگوید من نه فرزندم در این جنگ شهید شدهاند، علاقمندم خودم نیز در این راه کشته شوم ولی این عهدنامه امضاء نشود!
قهرمان دیگر ارسباران، پرچمدار مبارزه، بر علیه استبداد قاجار و پیشتاز اوّل مبارزه با دسیسههای روس و انگلیس، سردار ملی مشروطیت، ستارخان میباشد که شجاعتهای او، شاه بیت سروده بسیاری از شعرای ادبیات پایداری است و صدای تفنگ او در رواق سکوت شب سیهزاد استبداد، صدها غزل شورآفرین و حماسهساز در دیوان اشعار مقاومت مردم سلحشور ایران آفریده است.
و در نهایت حضور هزاران بسیجی ارسبارانی در جبهههای جنگ تحمیلی است که در ۸ سال دوران مقاومت، یک وجب از خاک کشور را به بیگانه ندادند و با دادن بیش از ۱۲۰۰ شهید، سرافرازانه وطن را از شر اجانب محفوظ داشته و ترنّمِ بودن و شکوهِ سرودن و لذتِ آزادگی را به ارمغان آوردند و چنین است کارنامهی درخشان این ملت بیگانهستیز و وطندوست و با ایمان.
بیگانهستیزی و وطندوستی در اشعار شاعران ارسباران
در تاریخ ادبیات ارسباران، هیچ شاعری را نمیتوان پیدا کرد که به دور از حساسیتهای اجتماعی به سرودن اشعار و نظم سخن، اقدام نماید. شاعران غزلسرای این دیار نیز که براساس سبک و اسلوب شعری، از زلف یار سخن گفته و از باغ و لب جوی، نکتهها سرودهاند، باز در مواقع بحرانی جامعه، سخنگوی احساسات و افکار و جهتگیریهای ملت خود شدهاند، لذا میبینیم حکیم سید ابوالقاسم نباتی- شاعر توانای دورهی قاجاریه- علیرغم سرودن غزلیاتی ناب وقتی با ماجرای جدائی ۱۷ شهر قفقاز و هجوم روسها به میهن خود روبرو میشود چنین مینالد:
بو چول اولموشدا منیم باشیما چوخ ایش گلدی
چـاتمامیش یایـه، خبر گتدیلهکـی قیش گلدی!
و در نهایت، تصنیف معروفی را درست میکند که هماکنون نیز سینه به سینه در صدای عاشقها و ساز نوازندکان محلی آذربایجان مویه میکند:
کَئدین دیین خان چوبانا
کَلمه سیـن بو ایل مغانا
گلسه بـاتـار ناحاق قانا
آپـاردی سئلـر سارانی!
و در ادامهی راه شاعران دیگر ارسباران، شاعران معاصر این منطقه نیز با سرودن اشعار انقلابی و ضد اجنبی، فریادگرِ بیدارگرِ اقلیمِ بیداری و وطندوستی و اسلامخواهی میشوند.
سلحشوری شاعران ارسباران را با قسمتی از اشعار «جلال محمدی» از شاعران انقلابی ارسباران میشنویم:
بعد از این باید سخـن دیگـر کنم شعــر را هـم مشـرب خنجر کنم
گـر نبــرّد شعــر، دورش افکنـم زنـده نبود گر، به گـورش افکنـم
شعر مـا، شمشیـر غیـرت میشود اینچنیـن اهــل سیاست مـیشـود
بعد از این ما هم سیاسی میشویم در سیاست هم حماسی میشویـم
شعـر میــدان و زبان شمشیـر مـا حــــرف مثـنـویها، تیـــــر مـا
بیزره در جنگ حاضر میشویـم گـه بسیجی، گاه شاعـر میشویـم
و چنین است که شعرای ارسباران، پیوسته در همهی صحنهها، همگام ملت شجاع، شمشیر زبان از کام بیرون کشیده و بیامان بر بیگانهها و زشتیها و پلشتیها تاخت میآورند. و ایثارها و اخلاصها و شهادتها را پاس میدارند.
چون کوه ز سطوتند و چون چشمه ز جوش
یکسو همه قـدرتنـد و یکسـو هـمه نــوش
در این نوشتار، به صفحاتی از اشعار و سرودههای این شاعران متعهد و مسئول نظری میافکنیم و با بازخوانی ابیاتی در قالب بیگانهستیزی و وطندوستی، جان خود را به مدد انفاس این فرخنده کرداران، مصفا میسازیم
نار خندان باغ را خنـدان کنـد صحبت مردانت از مردان کند
۱- استاد بارز
شاعر توانا و بااحساس آذربایجان، استاد عباس بارز (متولد ۱۳۰۰ هـ.ش) از شعرایی است که در سبکهای گوناگون شعری مهارت به سزایی دارد.
در اشعار استاد بارز، زمزمههای شیرین عشق، محبت، وطن، طبیعت خیلی زیاد جلوهگیری مینماید. این شاعر پراستعداد، به خاطر سرودن اشعار ملی و اجتماعی و سیاسی با نام «ائل شاعری» نیز معروفیت خاصی یافته است. بارز شاعری است که بیش از نیم قرن با اشعار خود، سخنگوی آرمانها و ایدههای ملتش میباشد. «ائل دایاغینا سلام» اولین نظیره بر «حیدر بابایه سلام» استاد شهریار میباشد که توسط استاد بارز سروده شده است. قسمتی از اشعار استاد بارز که عموماً ایمان، جسارت، بیگانهستیزی و شکستناپذیری از آنها میتراود در کتاب «یاسلی ساوالان» منتشر شده است.
استاد بارز، انسانی مبارز و وطندوست میباشد که این صفت برجستهی خود را در بسیاری از اشعار خود مینمایاند. در شعر «آنا تورپاغی» میگوید:
باسقین خیالینا دوشمهسیــن دوشمـن هـلـهده أولمـهییب ائـل اوغـلانـلاری
بابکلر بسلهین بـو شانـلی یــوردون کسکـین یاراقـلی دیــر قهـرمانـلاری
***
مُحکم داغلار کیمی دوشمن قارشینـدا تاریخلـر بـویـوجا دایــانمشیـق بیــز
دؤیــوش مئیدانـیـندا آیـاقـدان بـاشـا دوشــمنین قــانینا بـویـانمیشیق بــیز
***
بیــزه سعادتـدیر اؤلمک اؤلـدورمـک مقــدّس تــورپـاقـلی وطـن یوْلونـدا
اوشاقلی- بؤیوکلـو- ائللـی- طایفالـی وطــنین گئیمیشیک کــفن یــولونـدا
***
بارز، همچنانکه در قسمتی دیگر از همان سروده، میگوید:
منــه ائــل حقّینه بیر سلاح وئـریـن قوْیون منده گئدیم بـوگـون مئیـدانـا
وطـن سـرحـدّینده اؤلنـلـر کیـمـی ائلیمیـن یـولـونـدا بـویـانیـم قـانـا
***
در شعر دیگری با عنوان «بیر عسگرین اورهک سوزو» احساسات وطندوستانهی خود را از زبان یک سرباز بیان کرده و خطاب به وطن میگوید: خاطر جمع باش ای وطن! دشمن نمیتواند تو را تصرف کند:
نه قدرکی دنیاوار، خاطر جمع اوّل آی وطن
قهرمانلار یـوردونا، آیـاق باسانمـاز دشمـن
***
اورهییمین دیلیندن ائشیتمیشم بو سوزی
اورهک دئیهن بو سوزه تانری شاهد دیر اوزی
وطن گوزتچی سینین گئجهلر یاتماز گوزی
عسگر اولان یوخلاماز، ایگیت قارداش یاتما سن
خاطر جمع اُول آی وطن
***
ازل گوندن سنیله وار منیم بیر پیمانیم
او پیمانین اولونجه ضامنی دور وجدانیم
اولوم اولسون، اولماسین سنسیز منیم بیر آنیم
سن اولماسان نئیلهرهم بو وارلیغی اوندا من
خاطر جمع اُول آی وطن
***
ائل شاعری «بارزین» ویردی اولوب جان وطن
مرد اوغوللار بسلهین دوغدوغو ائلخان وطن
کونلومون جان سؤگیسی جان سنه قربان وطن
سنده مندن ال چکسن، اَل چکمهرهم من سندن
خاطر جمع اُول آی وطن
استاد بارز در شعری بنام «قیزیل قوش» خطاب به خلبانان حماسهآفرین ایرانی میگوید:
آی قیزیل قوش ئوزون آت گویلره قوزان اوجالان
باشـلا قارتال کیمی بیر، قیقاجی جـولان اوجـالان
***
چال دمیر قئیناقووی پارچالا دشمن جگرین
وور داغیلسین او قودوز، رفع ائله ائلدن خطرین
گئجهمیز گچدی، گلن وقتی دیر آیدین سحرین
آی سحر جارچیسی جانلار سنه قربان اوجالان
آی قیزیل قوش ئوزون آت، گویلره قوزان اوجالان
۲- استاد اکرامی
استاد ابراهیم اکرامی (متولد ۱۳۲۳ هـ.ش) شاعری است که عاشقانه استعداد معنوی خود را در دفاع از انقلاب اسلامی به کار انداخته و تاکنون قصائد غرّ او غزلیات لطیفی در سوژههای مختلف: ذکر دلاوریهای رزمندگان، افشای فتنهها، تبیین شخصیت امام عزیز، پاسداشت شهدا و… سروده و آنی از جهاد قلمی باز نایستاده است.
اشعار حماسی و وطندوستانهی استاد اکرامی، همیشه در محافل ادبی و مجالس شعر، مورد توجه حاضرین و شنوندگان قرار گرفته و موجب شور و حال اهل ادب گردیده است.
وی در شعر «قزل قان» که با این مطلع شروع میشود:
میـن بلالـر سپـری ایـلهمیشوخ جانیمیزی قویماروخ دلگیر اولا سِوگیلی جانانیمیزی
بعد از نقل حماسهی هشت سال دفاع مقدس، مانند رزمندهای که سلاح بر دوش در مصاف دشمنان کشور، شجاعانه مقاومت کرده است میگوید:
بمب و موشک نه قدر توکدی قزل قانیمیزی
ویرمـدوخ دشـمنه بیــر نقطهی ایـرانیمیزی
استاد اکرامی در شعر «یادوارهی هفتم تیر» بیاد شهدای آن روز خونین مویه کرده و وطندوستان و پاسداران وطن را چنین دعا میکند:
دین مـلازملری خالـق هـامـوزا یــار اولسون حجت بر حق سبحان سیزه غمخــوار اولسون
یـاشیـون صحنــهی عالـمده سـرافراز لیقیـنان دائماً دشمنیــزیـن حـالی گـوروم زار اولسون
وعـده ایلوبدی خـدا روضهی رضوانی سیـزه قسمـت صـدام و ریـگان و بگین نار اولسون
اللشـیــن وحـدتیــلـه میهنــی آزاد الیـیــاخ نـه روا شیـر یـوواسی لانهی کفتــار اولسون
ایـرانیـن ملت رزمنــدهسی حـق پیـروویدی یاشاشین وحدت و ایثار و شرف وار اولسون
۳- ستار
ستار گلمحمدی، شاعر مضامین انقلابی و سرایندهی اشعار حماسهها و اسطورههاست. در سال ۱۳۵۸ هـ.ش مجموعهای از اشعارش را با عنوان «سئچیلمیش شعرلر» به چاپ رسانده که حاوی بدیعیترین اشعار وی میباشد.
اشعار ستار در این مجموعه، از رنجها و ستمهایی است که بر ملت مظلوم قرهداغ در سالهای نکبتبار ارباب- رعیتی رفته الهام گرفته و آنها را به طلوع صبح آزادی امید میدهد. او به حضور آمریکائیان در ایران، شجاعانه اعتراض میکند و با نفرت تمام به بیگانگان نگریسته، خطاب به وطن میگوید:
یـــادلار تـورپـاغیندا غم اکنمهسین سنده عومور سوروب یئکهلنمهسین
نـاموسـون شرفیــن لکهلنمــهسین آنا تــورپـاغیندا اوزگـه گــزرمـی؟
شــرافتلـی اولاد اونـــا دؤزرمــی
ستار از اشعار خود شمشیری تیز و زهرآگین ساخته و در شعر «جلاّدا مکتوب» نیروی ملت را چنین به رخ استبداد رژیم شاهی میکشد:
بـو ائــل ازلدن اوّلـو بیـر ائلدی دنیـــادا آد آلیب قهــرمانــلاری
آزادلیق پرچمین هر ظولم اُونونده قالدیـریب گونشه قیــزل قانلاری
استبداد سینهسین بیرده قات باقات چکیب داغیداجـاق عدالـت ألــی
اولوم کندیـریندن آساجــاق سنـی ائللرین بیرلهشن جــسارت ألــی
۴- آغیارلی
حسین سیف هریس متخلص به آغیارلی از شاعران شهرستان هریس میباشد که در سرودههایش وطنپرستی و محبت به انسانیت و عشق به عدالت موج میزند. مفاهیمی که وی در آثار خویش بکار میبرد، ایدهها و آمال انسان عدالتجو را ترسیم میکند. او در شعری که در مورد انتفاضهی فلسطین نگاشته میگوید:
نهلر گوردوم…
نهلر دویدوم…
بولبولترین شن نغمهسی بوغازیندا بوغولموشدی
خوروزلارین بان سسلری کسیلمیشدی
آغاجلارین بوداقیندان قان دامیردی
بو داغلاردان دامجی دامجی سوزن قانلار
بولبوللرین اورهک قانی
پرپر اولموش چیچک قانی
آزادلیقین لوحهلری
او قانلاردان باشلانیردی
«آغیارلی» همیشه دلش در عشق وطن و هموطنانش طپیده و سرافرازی خود را در سربلندی وطن دانسته میگوید:
من سنیـن ائولادیــن سن منیم آتام
آتـادان بـابـادان یـــادگـار وطــن
بالانام اولمازکی من ســـنی دانــام
طالعیــم سنینلـه، اوجــالار وطــن
***
آی منیم وطنیــم، آی منیــم جانیـم
چیرپینیر اوره گیــم قایناییــر قانیـم
اودلار دیـاریسان، آذربـایـجانیـــم
توتماسین داغلارین توز، غبار وطـن
در شعر «وطن عسگری» همچون دیگر شاعران متعهد، خود را سرباز وطن نامیده و از جانبازی در راه وطن سخن سر داده و قدرتمندی ملت ایران را اشعار میدارد:
وطن عسگرییم، سنگر قورمـوشام
دوشمانیـن اونـونده سینـه گرمیشـم
یاشاسیــن دوشمانی قـووان ائللریم
صهیونیزمین سهسین بوغـان ائللریم
***
آلارام یاغینیـن ظولمکار جانیــن
توکرم تورپاغـا شرفسیــز قانیــن
قالدیرام گویلره خالقیمین شانیــن
صهیونیـزمه قبیــرقـازان ائللریــم
یالتاغیـن پرگارین پوزان ائللریــم
۵- ذوالفقار
شاعر روزهای انقلاب، شاعر شعر ماندگار «بهمنین ایرمی دوقّوزی» که با شعری ساده و کلامی روان، ۲۹ بهمن تبریز را در صفحات تاریخ ثبت کرد و آن اشعار زبان به زبان، تکرار شد و سهمگینتر از گلولههای انقلابیون، پیکر منفور پهلوی را هدف گرفت و تبلیغات رژیم را افشا کرد:
بهمنین ایرمی دوقوزی
شنبه گونی سحر چاغی
آلدیلار اله چوماغی
تیترهدی قورخودان یاغی
گورنتک برلدی گوزی
بهمنین ایرمی دوقوزی
هامی کی وئردی الاله
دولته دوشدی ولوله
کتدیلرده گلدی دیله
سویلر دیلر وور دینسیزی
بهمنین ایرمی دوقوزی
دییشلر یالاندی یالان
خاریجهلی دییر، اینان
تبریزلیدیکی قویدی جان
وطنین اوغروندا اوزی
بهمنین ایرمی دوقوزی
جام سیندیران غلامعلی
اروجعلینن پنجعلی
هاردان اولدی خارجهلی
تبریز اوزیدی اوزی
بهمنین ایرمی دوقوزی
گوللهسسی گورولدادی
دیولر کیمی نیریلدادی
ملت باخیب هیریلدادی
دیش قجتدی قورداقوزی
بهمنین ایرمی دوقوزی
ذوالفقار کمالی در شهر «شهیدلرین مزاری اوسته» از جنگ تحمیلی و فاجعههایی که دشمن متجاوز آفریده، سخن باز کرده و در سر مزار شهدا ایستاده میگوید:
دورموشام شهیدیــن مــزاری اوستـه
اورهگیم غملیدیر، کــونلوم شکستــه
ائـله بــیل ایــندیجه قـــارا مــرمرلر
سوکولوب قالخاجـاق بیرلشمیش اللر
دوشمنیــن اُونونـده صف چکهجکلر
بیـــر آنـدا ظالیمی محــو ائدهجکلر
و سپس با فریادی از دل برآمده میخروشد:
آند اولسون ائله لاپ بو گـونگی گونه
آزادلیـــقلا پـــیمان بـــاغلیرام یــنه
دئــــولرین قــلبینده چـیرکین نــیتی
انســـان عـــلیهینه هـــر جنــایتــی
بو گئنیش دونیانیـن هــر بـوجـاغینـدا
اولـورسـا «آغ ائـو»یــن لاپ قیراغیندا
دیلیـملـه، قلــملـه اعـــلام ائلهییـــم
ظلمـــون علیهینه قیـــام ائـــلهییـــم
او حق قانلارینیــز گتمـهسیـن هـــدر
سیزه سئوینج وئرسین، وئرمهسین کـدر
قانیـزدان خالقیمیـز گـوج آلاجاقدیـــر
گــون به گــون داهـادا اوجـالاقدیـــر
عشق وطن همیشه در قلب ذوالفقار موج میزند. او در شعر «ای وطن» این عشق و علاقه را بدینگونه ترنم میکند:
سن منـه روح و روانسان، جسمیمـه جـــان، ای وطـــن
وقتی دیــر بو جان اولا، اوغرونــدا قربــان، ای وطـــن
یانماغیــــن آتشلــر ایچـــره گورمهسین اصلاً گــوزوم
یانسا قلبیـــن، اودلانـار بـــو قلب ســـوزان ای وطـــن
***
ای آنا یوردوم، عــزیزدور تـورپاغیـــن جانــدان منــــه
گئتسهده باشیـــم بـــدندن، یوخــدور امــکان دشمنــه
ایستهسه خائـن گوزو بیــر لحظه خـور باخسیــن سنــه
یوخدور امکان، یوخدور امکان، یوخدور امکان ای وطن
«بیگانهستیزی» ذوالفقار در بسیاری از اشعارش، به چشم میزند و هر خوانندهای را با روحیهی انقلابی او آشنا میکند. وی در شعر «دوشمن آمریکادیر» میگوید:
آماندی ملت! کی بو آمریکادیر
ائیلهمه غفلت کی، بو آمریکادیر
***
آچ گوزونو، ظالیمهسن بیرده باخ
وئرمه بو بوش سوزلره اصلا قولاخ
دوزدو گوروبسن، گئری دون بیرده باخ
آماندی ملت! کی بو آمریکادیر
ائیلهمه غفلت کی، بو آمریکادیر
۶- سرور
سرور از شاعران حماسهسرا و با استعداد ارسباران است که سرودههای زیادی از او در روزنامههای محلی استان آذربایجان شرقی به چاپ رسیده است، دل پرشور و احساسات بیگانهستیزی در همهی اشعار او طنین افکنده است. سرور در شعری خطاب به دشمنان وطن میگوید:
پولاددان یوغرولوب، تملیم منیم
حیاتدا دویوش سوز، گئچمز بیر آنیم
زامان آتشینده، برکیمیش جانیم
چکیشدن، کورهدن، اوددان قوخمارام
حیاتین آجیسین، چوخلو دادمیشام
کدره، محنته، هی قاتلاشمیشام
اومودلا سَحَره یوللار آچمیشام
جانیمی چولقایان دردن قوخمارام
ایستهسن، گل منی، بوُراندا سینا
دوشمانلار اولکهمه گیرنده سینا
زامانی ان چتین گورهنده سینا
موشگوللر آچانام، بددن قوخمارام
۷- ائل اوغلو
ایاز حیدرنژاد متخلص به «ائل اوغلو» اشعاری در نهایت روانی و سلاست و صمیمیت سروده و در کتاب «کونول آیناسی» تقدیم ادبدوستان کرده است.
«ائل اوغلو» شاعیر آزادیخواه و انساندوست میباشد. او زندگی در سایهی ظلم و نامردی را تحقیر کرده و میگوید:
یاشا دنیادا آزادا
اورهک سرّین آچما یادا
مردین جانینداکی قادا
چولقاسین نامردین سرین
باخ «ایازین» حق سوزونه
دوشون بیر آز گل اوزونه
قوی باتسین تیکان گوزونه
ائل دشمنی، خائنلرین
او در اشعارش با نفرت تمام از دشمنان دین و وطن یاد کرده و از تهاجم فرهنگی دشمن که به عناوین مختلف تخم بدبختی را در کشورهای اسلامی میپاشند، با تنفر یاد کرده و میگوید:
گــوناه شـــلهسینینیـن گــیریب آلتــینا
دوزو اَگـــری یــولا، چکـــهنه لعــنت!
ابـلیس تـوخوموندان اتــک دولـدوروب
اســـلام اولکـــهسینه تـــوکهنه لعــنت!
***
ســلمان رشـدی یـازیب آیـات شــیطان
دونـیانین گـوزلــرین قویــوب نگـــران
گئچسهایـــدی یــاخــاسی الیمـه بیر آن
دئیــهردیـــم وای سنـــی اکهنه لعــنت!
***
«ائل اوغـلو» دئییرکی یولـــون قوروسون
قلمیــن قوروســون، قولـــون قوروسون
سوسوز قالسین کؤکون، کولون قوروسون
ســن تـک بیــر انسانــی اکـهنه لعــنت!
ائل اوغلو در یک «بایاتی» ساده، دفاع از وطن و مقاومت در مقابل بیگانگان را به زیبایی و سادگی چنین بیان داشته است:
مـن عاشیقام پارس آباد اســلام آباد پارس آباد
روسـیه قارشی سینــدا محکم دایان پارس آباد
۸- عاشق حسین جاوان
«عاشیق»ها نوازندگان محلی آذربایجان هستند که در مراسم عروسی و شادی این دیار نقش فعالی دارند. این افراد حتی در بسیاری از روستاها به عنوان فرد هوشمند و خردمند آبادی، برگزاری همهی مراسم را بر عهده میگیرند: عروسیها، سوگواریها، خواستگاریها، امورات خیریه آبادی و… و از همین مناسبتهاست که «عاشق»ها خود را خادم و حامی مردم دانسته و زبان سخنگوی آنان بوده و همراه با صدای دلنواز ساز خود خواستههای مردمشان را نیز اعلام میدارند و بدینترتیب ادبیات شفاهی بدست این «عاشق»های ساز بدست شکوفاتر و قابل استفادهتر میگردد.
بسیاری از این «عاشق»ها خود شاعر تصنیفهایی هستند که اجرا میکنند و در عین داشتن هنر موسیقی، به هنر شعر نیز آراسته میباشند.
یکی از این قبیل شاعران عاشق یا عاشقان شاعر، استاد کامل هنر موسیقی عاشقی، استاد حسین جاوان میباشد که در سال ۱۲۹۵ ش در محال گرمادوز قرهداغ متولد شده است.
اشعار او در چند جلد کتاب به چاپ رسیده که در حقیقت میتوان مجموعهی این اشعار را دائرﺓالمعارفی دانست که موضوعات مختلفی را احتوا میکند. از اتفاقات اجتماعی منطقه و کشور سخن به میان آورده از قهرمانان وطن یاد میکند:
دوشمانلار، قــان اوتـدوران، قــهرمانـلار بیزیمدیر
آت اوینـادیب، قیلیش ووران، پـهلوانــلار بیزیمدیر
آنــا یــوردون، آزاد ائـدهن، ظالیملریـــن الینـــدن
صاف اورهکلی، پاک وجدانلی، مرد انسالار بیزیمدیر
او وقتی از وطن صحبت میکند، دلش مالامال از محبت و عشق ایران است و قربانی شدن در راه وطن را شیرینترین آرزوی خود میداند:
دویــو شلـرده بــرکیمیشــم، پیشمیشـــم
قـورخو ندیـر، اولــوم ندیــر، بیلمـــهرهم
آنامیـــن سودونــه مــن آنــد ایچمیشــم
وطـــن آدیــن اورهییمـــدن سیلمـــهرهم
***
آزادلیـــق اوغـــروندا قانیـــم تـوکــوله
مزاریمیـــن اوستــن یـــوللار چکیلســه
ساچلاریـــم آغارسا، بئلیـــم بـوکولســه
دوشمنــه بـاش اییب سجــده قیلمـــارام
۹- عاشق عزیز شهنازی
«بو توپراغلیام» و «وطن اوغلویام» عنوان دو مجموعه از اشعار عاشق عزیز شهنازی است. این عاشق و شاعر توانای آذربایجان، با اشعاری که از عشق سوزانش به وطن سرچشمه گرفته با مهارتی تمام از سخنانش گلوله ساخته و با ساز خود، همچون تفنگی همیشه پر، به جنگ دشمنان وطن رفته و بدین طریق به وطن خود خدمت نموده است. او میگوید:
حکمـران اولسایدیــم ائــل آراسینــدا
مــن اوز اورهییمی ائــله وئـرهردیـــم
ییــغاردیـم اولکهنین ائـل خائنلریـــن
یـــازدا داشقیــن گلـــن وئرهردیـــم
***
هر کونجون گزهردیم، ائلیـن، اولکهنین
سـوروشـوب بیلردیم کدهریــن، کینین
ایللـر حسـرت چکـن ایکی سـوگینین
بیـــر بیــرینین الین الـه وئـرهردیــم
***
«عزیــــز» دئیـــر اورهییمده یـارا وار
اودور بـــو دنیــانی ائــدهن منــه دار
یارادان وئــرسئیـــدی منـــه اختیـــار
تیکانیــن عومرونو گوله وئــرهردیـــم
«عاشق عزیز شهنازی» در شعر دیگری بنام «عم اوغلو» در عشق به وطن میگوید:
اولکهسیـن ایستهین یـــوردونو سئوهن
اولسهده وطنیـــن آتماز، عــم اوغلــو
دولانار سوروشار خلقینیــن حالیـــن
باشا یورقان چکیب یاتماز، عــم اوغلـو
۱۰- عاشق حسن
عاشق حسن اسکندری (متولد ۱۳۲۶ ش در روستای کلاله از بخش خداآفرین قرهداغ)، استاد شعر و موسیقی است. او در اشعار خود مردم را به آزادی و وطندوستی و نوعدوستی دعوت میکند. و با بیانی ساده و همه فهم میگوید:
چال عاشق سازینی آزادلیق گلیر
ستارخان باقرخان یولو بیزیمدیر
اوخویور بولبوللر، نغمهلر گولور
آزادلیق غنچهسی، گولو بیزیمدیر
او با ایمان به اینکه کودکان، آیندهسازان این مملکتند در یکی از کنسرتهای خود در تبریز، درس وطندوستی و بیگانهستیزی به آنان میدهد:
جاندان عزیـز ساخلایین وطنی
وطن قهرمانی خیـردا اوشاقلار
قویمایین یادلاری آنــا تورپاغا
چیراغ اولون آنا یوردا اوشاقلار
و در جنگ تحمیلی هشت ساله، نوک حملات خود را به طرف صدام و اربابان آمریکایش هدف گرفته مانند یک سرباز فداکار، قدم به میدان نهاده و گفته:
اللریمده توفنگ، اورهکــده ایــمان
انقلاب یولوندا بیــر اصلانکیمــی
ظولمـون تملینـی ویــران ائتمهیــه
قونموشام سنگـره چالاغـانکیمــی
ظالیم او صدامین قولدور دستـهسی
قویمارام یوردومــدا، چـکه نفهسی
قورویوب بوغازی، باتیپدیر سسی
آلیشیب آتشـه، او شیـــطانکیــمی
*. حسین دوستی در سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در شهرستان اهر متولد گردید، تحصیلات خود را در سطح دیپلم در زادگاه خود به پایان برد و در تبریز موفق به اخذ مدرک لیسانس مدیریت شد وی خدمات اداری و آموزشی خود را با تدریس در رشتههای زبان انگلیسی و تاریخ گذراند و چند سال نیز در سمتهای مسئولیت و معاونت ادارات آموزش و پرورش شهرهای استان آذربایجان شرقی فعالیت نمود. ایشان از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱ هجری شمسی نیز مسئولیت ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی اهر را بر عهده داشتند. فعالیتهای فرهنگی وی با نوشتن مقالات تاریخی و ادبی و اجتماعی در روزنامههای مهد آزادی و رسالت شروع شد که تا حال نزدیک به یکصد و پنجاه مقاله با قلم ایشان در روزنامههای مختلف به چاپ رسیده است.
همچنین بیش از پانزده جلد از نوشتههای وی چاپ و منتشر شده است از جمله:
۱- تاریخ و جغرافیای ارسباران، ۲- آیات مناسب برای ایام مناسب (برندهی مقام اوّل کتاب قرآنی در سطح منطقه در سال ۱۳۸۳)، ۳- سیری در احوال و آثار شیخ شهابالدین اهری (برندهی مقام سوم جشنوارهی کتاب معلم در سال ۱۳۸۰)، ۴- ستارگان درخشان، ۵- هفتصد ضربالمثل، ۶- شکوههای خاقانی، ۷- نیم نگاهی به آفتاب، ۸- شناسنامهی مطبوعات ارسباران، ۹- شناسنامهی مساجد اهر، ۱۰- کتابشناسی نویسندگان ارسباران، ۱۱- حافظ، حافظ قرآن، ۱۲- تاریخچهی پیدایش مدرسه در اهر، ۱۳- نگاهی به آثار و احوال ملا علی عندلیب قرجه داغی (شاعر)، ۱۴- زنان عاشورایی (برگزیدهی فراخوان بسیج کشور در سال ۱۳۸۲) و…
[۱]. از سخنان مقام معظم رهبری که در مقدمهی دیوان اشعار حمید سبزواری نگاشتهاند.