قطران تبریزی
(۴۶۶ ـ ۴۰۲ ه .ق)
قطران، ملقّب به «فخرالشّعرا»، مکنّی به ابومنصور، فرزند منصور گیلانی، از مشهورترین شاعران ایرانی در سده پنجم هجری قمری است. پدرش از مردم گیلان بود، ولی قطران در ده شادیآباد که در ۶ کیلومتری جنوبشرقی تبریز واقع است به دنیا آمد.
خانواده قطران از طبقه دهقانان بودند، ولی او از دهقانی به شاعری روی آورد و بر اثر ذوق و قریحه شگفتانگیزی که داشت از دوران کودکی به سرودن شعر آغاز کرد.
قطران از شاعران چیرهدست و توانای زبان فارسی است و گویا نخستین کسی بوده که در آذربایجان به فارسی دری شعر سروده و مقتدای سخنوران آذربایجان گردیده است.
سبک قطران بیشتر سبک خراسانی است و به شیوه رودکی شباهت نزدیکی دارد. قطران در حدود دوازده هزار بیت شعر دارد که بیشتر قصیده است و قصیدهای که در شرح زلزله وحشتناک سال ۴۳۴ تبریز سروده، مشهور میباشد.
قطران تبریزی علاوه بر دیوان شعر، لغتنامهای نیز موسوم به تفاسیر فی لغـهالفرس که امروز در دست نیست. (نظمی تبریزی، ۱۳۸۶: ۵۶۰)
از شعرای معاصر او یکی ناصرخسرو است که در سال ۴۳۸ هجری قمری هنگام عبور از تبریز قطران را ملاقات کرده است. از سلاطین معاصر او امیرابوالحسن علی لشکری، فرمانروای گنجه و امیر اجّل ابومنصور وهسودان بن محمّد، فرمانروای تبریز را میتوان نام برد و قطران در مدح ایشان قصائدی نیز سروده است.
قطران به سال ۴۶۶ هجری قمری به مرض نقرس در تبریز وفات یافت و در مقبرهالشعرای سرخاب به خاک سپردند.
ایران و ایراندوستی در شعر قطران از جایگاه ویژهای برخوردار بود.
ملکت ایران نیاکان ترا بود از نخست گشت خواهد چون نیاکان ملکت ایران تُرا نیست کس در گوهر ساسانیان چون «لشکری» تا پس آن چون نیاکان شاهی ایران کند *** هیچ اندامی نماند در تنم ناسوخته جز زبان کوشکر میر راد ایرانی کند *** تا به ارّان توئی مدار عجب که به ایران حسد برد ایران *** نپائید با تو بر جائی کسی از توران و از ایران که هم پیران تو رانی و هم جاماسب ایرانی *** خسرو توران و سالار همه ایران توئی خسرو بُرنا که دارد دانش پیران توئی به شغل خویشتن شد شاه ایران همی پیروز شد در جنگ شیران |