اصل پانزدهم قانون اساسی یکی از مترقّیترین اصول قانون اساسی است که در عین به رسمیّت شناختن زبان و ادبیات محلی دیگر زبانها، نسبت آنها را با زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور مشخص کرده است. اما در سالهای اخیر این اصل بسیار پر مناقشه نموده و جریانات مختلف سیاسی به ارائه قرائتهای متفاوت از آن پرداخته اند. جریان واگرای آذربایجان نیز با تکیه بر همین اصل از قانون اساسی خواستار تحصیل به زبان مادری در مدارس میشود. برای روشن شدن مختصات رویکرد جریان واگرا در این خصوص و فاصله یابی قرائت این جریان از اصل ۱۵ با ماهیت حقوقی و اهداف این اصل، در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانهای، اینترنتی و دیگر مورادی که قابل استناد هستند، به بررسی رویکرد جریان واگرای آذربایجان در خصوص اصل ۱۵ قانون اساسی پرداخته ایم. نتایج به دست آمده از این مقاله نشان میدهد گزاره زبان مادری در داخل روایت جریان واگرای آذربایجان و به طریق اولی موضوع تحصیل به زبان مادری در درون این روایت، با ماهیت حقوقی و اهداف اصل ۱۵ قانون اساسی در تضاد است.
رویکرد جریان واگرا و همچنین نخبگانی که در جستوجوی سبد رای و حمایت اجتماعی این جریان هستند، ابزاری بوده و سازگار با ماهیت حقوقی و اهداف این اصل از قانون اساسی نمی باشد.
واژگانکلیدی: اصل ۱۵ قانون اساسی، جریان واگرای، زبان مادری، تحصیل به زبان مادری، نخبگان قومی