خانه / دسته‌بندی نشده / تأسیس فرقه مساوات و فعالیت آن

تأسیس فرقه مساوات و فعالیت آن

در سال ۱۹۱۲ گروهی از روشنفکرانی که از اعضای سابق سازمان همت بودند، پنهانی انجمنی را به نام مساوات برپا نمودند که کربلایی میکاییل­زاده و عباس کاظم‌زاده در رأس آن قرار داشتند. (سه ویتوخوسکی، ۱۳۸۱، ص ۸۵). اساس نام‌گذاری این فرقه نیز به گفته یکی از مؤسسان آن تمایل این جریان در به‌دست‌آوردن حقوق یکسان و برابر مسلمانان با روس­ها و نیز آزادی برای تمام دنیای اسلام بود (همانجا).

پیدایش حزب مساوات نتیجه رشد وگسترش فعالیت های «همت» بود. چرا که با افزایش تعداد روشنفکران در آن بخش از قفقاز که پسین تر آذربایجان نامیده شد، موج گسترده ای از نا رضایتی از وضعیت نا مطلوب مسلمانان روسیه آشکار گردید.آنان زیر تاثیر جریان های فکری که از لندن و قسطنطنیه می آمد قرار گرفته و اندیشه‌های کسانی مانند سید جمال الدین اسدآبادی و کارل مارکس را تجربه می نمودند. بسیاری از این روشنفکران به حزب سوسیال دموکرات کارگران و دهقانان روسیه گرایش پیدا نموده و پسین تر با پیدایش «همت» جذب آن شدند (کاظم زاده، ۱۳۹۴، ص ۴۳).

آنگاه که سازمان همت از سوی پلیس روسیه تحت تعقیب قرار گرفت و نفوذ خود را از دست داد، گروهی از روشنفکران، حزب مساوات را به وجود آوردند (همانجا). البته وجود گرایشات ناسیونالیستی نیرومند در میان گروهی از اعضای همت و تاثیرپذیری ژرف آنان از دگرگونی های عثمانی، خود عاملی بود در هدایت این گروه به سمت ایجاد فرقه مساوات. این واکنش، حاصل وجود نگرش های متفاوت ایدئولوژیک میان ناسیونالیست های همت با بلشویک های این جریان بوده که کار را به تقابل میان آنان کشاند که بعدها با چرخش کامل مساواتی ها به سوی راستگرایی و جذب عناصری از بورژوازی، به شکلی جدی خود را نمایان ساخت. در حقیقت مساوات خود به نمایندگی بورژوازی در حال رشد تبدیل گردید و تنها ویژگی های نخستین ماهیت سوسیالیستی خود را نگاه داشت (کاظم زاده، ص۴۵).

    در انسیکلوپدی آذربایجان شوروی (جلد ۷، ۱۹۸۳، ص ۱۳۰) سال تأسیس مساوات، ۱۹۱۱ و نام چند نفر از مؤسسان آن شریف­زاده، کاظم­زاده و رسول­زاده نوشته شده است و به احتمال قریب به یقین این رسول­زاده، نباید محمدامین رسول‌زاده باشد بلکه پسرعموی او محمدعلی رسول­زاده است.

مساوات تا سال ۱۹۱۷ هنوز به شکل یک سازمان سیاسی منسجم درنیامده بود و آنان نظرگاههای خود را در روزنامه «آچیق سوز» (سخن فاش) که تمایلات ناسیونالیستی داشت به آگاهی خوانندگان می­رساندند. (همانجا)

پس از پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و سقوط امپراتوری تزار در آن کشور که منجر به روی­کارآمدن بلشویک­ها شد، رهبران مساوات موافقت خود را با «جمهوری دموکراتیک روسیه» که پس از انقلاب اکتبر تأسیس شده بود اعلام نمودند (رضا، ۱۳۶۰، ص ۲۱۳).

در سال ۱۹۱۷ «حزب فدرالیست­های ترک» که گروهی از زمینداران و بزرگ‌مالکان در اران آن را به وجود آورده بودند با مساواتی­ها وارد مذاکره شدند و قرار بر وحدت با یکدیگر گذاشتند. تا اینکه این موضوع به تحقق پیوست و در نخستین کنگره مساوات که از ۲۶ اکتبر تا ۸ نوامبر ۱۹۱۷ برگزار گردید، رسماً این دو جریان به یکدیگر پیوستند و از آن پس نام «حزب فدرالیست ترک مساوات» را بر خود نهادند (انسیکلوپدی آذربایجان، همانجا).

اگرچه در بسیاری از پژوهش­ها از مساوات به عنوان یک حزب نام برده شده است اما خود آنها، جریان سیاسی خود را «فرقه» نام نهاده­اند و در اولین برنامه­ای که از این «فرقه» منتشر شده و در کنگره سال ۱۹۱۹ مساوات پذیرفته شده، نام کامل آن به صورت «فرقه فدرالیست مساوات خلق ترک» نوشته شده است. (برنامۀ فرقۀ فدرالیست مساوات خلق ترک، ۱۹۲۷، روی جلد).

در اولین کنگره حزب مساوات محمدامین رسول­زاده، گوجینسکی، اوسو بگ­اف، آقایف و چند تن دیگر به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شدند و روزنامه «استقلال» نیز به عنوان ناشر افکار آنان درآمد (رضا، همان، ص ۲۱۳).

مساواتی­ها در مقدمه برنامه منتشرشده خودشان اعلام کرده بودند که چون مشخصه یک ملت زبان مشترک، عادات و مناسبات میان آنان و ادبیات است پس از این منظر ترکان یک ملت هستند (برنامۀ فرقۀ …، ص ۴). آنان در تفسیر خود از دین اسلام نیز آن را براساس ویژگی­های معاصر آن، یک حلقه اتحاد بین ملت تفسیر نمودند( همان، ص ۵).

نسبت ملت با دولت و تنها راه تأمین حقوق سیاسی و مدنی ملت از نظرگاه مساواتی­ها (عدم مرکزیت) یا همان فدرالیسم اعلام گردیده است (همانجا). آنان باز هم با تأکید بر فدرالیسم، آن را تنها راه وحدت سیاسی، دینی، ملی و فرهنگی اعلام می­نمودند (همان، ص ۶). در مقدمه برنامه مساواتی­ها بر حراست از استقلال آذربایجان همانند مردمک چشم تأکید شده و این مسئله به عنوان ناموس فرقه تلقی گردیده است (همان، ص ۷).

پس از این مقدمه آنان برنامه­های کوتاه­مدت و درازمدت فرقه را اعلام و اشکال اداره کشور را بیان نموده­اند که پاره­ای از آنها بدین صورت است.

  1. آذربایجان به صورت جمهوری خلق اداره خواهد شد (همان، ص ۹).
  2. زبان رسمی دولتی ترکی است (همان، ص ۱۰).
  3. به اقلیت­های قومی خودمختاری داده خواهد شد (همانجا).
  4. هر فردی در بیان نقطه­نظرهای خود به هر وسیله از جمله از طریق مطبوعات آزاد است (همان، ص ۱۲).
  5. تشکیل هر گروه، جمعیت و اتحادیه­ای، آزاد و نیاز به کسب اجازه ندارد (همانجا).

سپس برنامه فرقه مساوات با طرح مسایلی درباره آزادیهای فردی و اجتماعی،‌ حقوق زنان، ساعات کار، مسائل ارضی و دهقانان، حقوق کارگران و رنجبران، دادگستری، روحانیت، فرهنگ و تمدن و … به پایان می­رسد.

اقدامات سیاسی مساواتی­ها هم که به دنبال اجرای آن بودند عبارت بود از:

  • وحدت همه مسلمانان بدون توجه به ملّیت آنان
  • بازگرداندن استقلال ازدست­رفته­ی کشورهای مسلمان
  • کمک­های مادی و معنوی به مسلمانانی که برای به­دست­آوردن و یا حفظ استقلال خود مبارزه می­کنند.
  • کمک به ایجاد قدرت تدافعی و تهاجمی مسلمانان
  • تماس و تبادل نظر با احزاب و گروههای خارجی که برای پیشرفت و وحدت مسلمانان تلاش نموده و به آن علاقه دارند (سه ویتوخوسکی، ۱۳۸۱، ص ۸۵).

شاید به دلیل همین مفاد ردیف ۵ بود که مساواتی­ها در اعلامیه­های خود به مناسبت جنگ بالکان در سال ۱۹۱۲ از روسیه ناراحت و خشمگین بودند و این کشور را به خاطر هدف قرار دادن خلافت عثمانی به عنوان قلب جهان اسلام نکوهش می‌نمودند و در اعلامیه به روشنی بیان می­کردند که راه رستگاری و ترقی آنها در گرو موجودیت مستقل عثمانی و پیشرفت آنجاست (چاغلا، ۱۳۸۸، ص ۷۱).

رسول­زاده که در سال ۱۹۱۳ به روسیه بازگشت و به «مساوات» پیوست، در شکل‌گیری و سمت و سو دهی اندیشه­های ملی­گرایانه مساواتی­ها نقش بسزایی داشت و مساوات را از پان‌اسلامیسم مبهم به سوی ترک­گرایی هدایت نمود و برای احساسات ملی­گرایانه در حالِ خیزش در آن دوران بنیان­های ایدئولوژیک فراهم ساخت (همانجا).

او با تفکیک دو مفهوم «دین» و «ملت» از یکدیگر بر این نکته تأکید داشت که از نظر او امت مفهوم دینیِ خاصی داشته که نشان از خودآگاهی جمعی همه مسلمانان است، در حالی که ملت به معنای گروهی از افراد جامعه است که زبان، فرهنگ، تاریخ و دین مشترک دارند و در این میان دین تنها یکی از عوامل مؤثر در شکل­گیری ملت و آخرین آنهاست (همانجا).

در اصل رسول­زاده براساس آرای سیدجمال­الدین اسدآبادی که برای وحدت ملی دو شرط اساسی وحدت دینی و وحدت زبانی را لازم می­دانست، وحدت زبانی را به جهت پایدارتر بودن آن ضروری­تر از آن دیگری می­دانست و از «اتحاد اسلامی» به ترک­گرایی و ملی­گرایی گرایش یافت (قوربان اوو، ۱۳۸۵، ص ۶۹)..

بررسی دقیق و کامل سیرِ دگرگونیِ فکریِ رسول­زاده و دیگر همفکران او مانند احمدآقا اوغلو ـ که بیشترین تأثیر بر روی رسول­زاده را او داشته ـ علی­بیگ حسین‌زاده (نخستین فرد در اندیشه­پردازی ملت ترک) و دیگران که بیشترین نقش را در به میان­آوردن اندیشه­های ترک‌گرایی به قفقاز داشتند، مستلزم جستجوی ژرف و پردامنه­ای است که این پژوهش گنجایش آن را ندارد و مجال دیگری را می­طلبد.

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

نشست علمی نقد تاریخ سازی قومی در ایران بررسی ویژه هفده شهر ایرانی قفقاز برگزار شد

دبیر نشست در این باره گفت: در دو دهه گذشته با گسترش دنیای مجازی شاهد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *