خانه / مقالات / تبريز در آتش جنگ و قحطي

تبريز در آتش جنگ و قحطي

با وقوع حادثه بمباران مجلس در تهران، رژيم استبدادي شاهنشاهي، دوباره بر امور كشور مسلط شد و تمام امور به دست عناصر ارتجاعي افتاد. در اين ميان تنها شهري كه به عنوان آخرين پايگاه نجات مشروطه مقاومت مي‌كرد و از اين لحاظ موجبات نگراني شاه و روسيه را فراهم آورده بود، خطه دلاورپرور آذربايجان و مركز آن شهر تبريز بود، (دفاع در برابر تجاوز، ص 70) كه با رهبري فكري ثق‍ة‌الاسلام و با فرماندهي دليرمردان متعهدی چون ستارخان و باقرخان ایستادگی می‌کرد.

جنگ و مقاومت مابين مخالفان و آزادي‌خواهان هر روز شعله‌ورتر مي‌شد، سيدهاشم به فرمان باطني شاه، حكم قتل و غارت داده بود و از مناره‌هاي صاحب‌الامر و سيدحمزه كه مشرف به تمام شهر بود تيراندازي مي‌كردند، ولي با مقاومت مجاهدان شكست خوردند و در تدبير تازه‌اي براي غلبه بر مجاهدين بودند. محمدعلي‌شاه نيز براي دلگرمي مخالفان براي ادامه جنگ با مشروطه‌خواهان در تلگرافي كه بيست و پنجم ماه به ميرهاشم فرستاد با كمال افتخار نوشت: «با كمال قدرت فتح كردم. مفسدين را تمام گرفتار كرده، سيدعبداللـه به كربلا فرستادم، سيدمحمد را به خراسان، ملك‌المتكلمين و ميرزاجهانگير را سياست كردم، مفسدين تماماً محبوس، شما هم با كمال قدرت مشغول دفع مفسدين باشيد و از من هم هر نوع تقويت بخواهيد حاضرم، منتظر جواب هستم…».

اين تلگراف‌ براي مزدوران شاه و طرفداران استبداد بسيار مايه اميد بود و آنها براي شكست انقلاب در عرض دو سه روز از هر طرف راهي تبريز شدند، اما نمي‌توانستند در مقابل مجاهدت‌هاي دليرانة مجاهدان زنده بمانند و تقاضاي كمك مي‌كردند. تبريز به مدت سيزده ماه در مقابل حملات سنگين نيروهاي هوادار شاه در محاصره و قتل‌عام و ويراني مي‌سوخت. به علاوه روس‌ها اجازه نمي‌دادند آذوقه وارد شهر شود و انبارهاي آذوقه خالي شده بود و مردم مجبور به خوردن علف مي‌شدند و برخي به تدريج مي‌مردند. (كتاب نارنجي، ج 2، ص 137 ـ 136)

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

در دومین نشست واکاوی حقوقی اصل ۱۵ قانون اساسی با حضور اساتید دانشگاهی مطرح شد

قومیت گرایی به دنبال جدایی طلبی/ استفاده از زبان فارسی حق رسمی ملت است دومین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *