خانه / یادداشت / سلسله‌های قره‌قوینلو و آق‌قوینلو

سلسله‌های قره‌قوینلو و آق‌قوینلو

مقارن تسلط امیر تیمور بر ایران از تجزیه قسمتی از سرزمین جلایریان در سال ۷۸۰ دو دسته از ترکان غربی آریانژاد که مخلوطی از طوایف قاجار، افشار، بیات و بایندر بودند، روی کار آمدند.» (جهانسوز، خرداد ۱۳۳۳: صفحه ۲۶) اگرچه در بخش مربوط به دوره حکومت تیمور و جانشینان او به جنگ‌هایی که بین امیر تیمور و فرزندان او با پادشاهان این دو سلسله پیش آمد، اشاره گردید، معهذا اکنون به اختصار به جنگ‌ها و وقایعی که در دوره حکمرانی این دو سلسله خصوصاً در مناطق شمال غربی ایران و ایالات اران و آذربایجان رخ داده، اشاره می‌شود:

ـ سلسله بایندری قره‌قوینلو: «مؤسس این سلسله قره‌یوسف بود. پس از مرگ او در سال ۸۲۳ اسکندر پسر او به حکومت رسید. قره‌یوسف پسر دیگری نیز داشت به نام جهانشاه، که در هنگام حمله شاهرخ‌میرزا پسر تیمور به آذربایجان، اسکندر پس از جنگ مختصری وادار به فرار به جانب قره‌باغ اران شد و جهانشاه برادر او به خدمت شاهرخ پناهنده شد. شاهرخ او را در ۸۴۰ به حکومت آذربایجان منصوب گردانید. جهانشاه در سال ۸۷۲ با امیر حسن‌بیک (اوزن حسن) یکی از امرای آق‌قوینلو جنگید و در محاربه‌ای که اتفاق افتاد به قتل رسید و برادر او اسکندر در همان سال توسط قباد پسر خودش به قتل رسید. آخرین عضو این خاندان امیرحسین علیشاه است که در سال ۸۷۳ فوت کرد و با مرگ او خاندان قره‌قوینلو خاتمه یافت.» (همان: ص ۲۸، ۲۷، ۲۶)

ـ سلسله آق‌قوینلو: سلسله ترکمنان آق‌قوینلو نیز مانند قره‌قوینلو در زمان تسلط امیر تیمور بر ایران و آسیای صغیر شهرت و نفوذی به دست آوردند و «جد آنها قره‌عثمان آق‌قوینلو مورد توجه تیمور بود». (میرخوند، ۱۳۷۵: صفحه ۱۱۱۱) امیر تیمور گورکان حکومت ارمنستان و عراق عرب را به او داد. قره‌عثمان پس از مرگ تیمور قدرت فوق‌العاده‌ای یافت و دستگاه سلطنتی برای خود ترتیب داد و شهر دیاربکر را مرکز حکومتی خود قرار داد و از طرف مشرق با ترکان قره‌قوینلو همسایه شد.» بعد از قره‌عثمان امیر حسن ‌بیگ معروف به اوزن حسن که امیری شجاع و کاردان بود، به حکومت رسید و چنان‌که ذکر شد بر جهانشاه قره‌قوینلو و پسرش امیرحسین علیشاه غالب آمد و خاندان قره‌قوینلو را برانداخت و آذربایجان، اران و قسمت‌های غربی ایران را تحت تسلط خویش درآورد. این امیر نسبت به خاندان صفویه ارادت خاص می‌ورزید و دختر خود عالم‌شاه‌بیگم را به ازدواج سلطان حیدر فرزند سلطان جنید صفوی درآورد. اوزون حسن در سال ۸۸۲ وفات یافت.

پس از فوت اوزون حسن فرزند او سلطان خلیل به آذربایجان آمد و به حکومت رسید و برادر خود سلطان یعقوب را بر دیاربکر حکومت داد، اما سلطان یعقوب علیه برادرش سلطان خلیل طغیان کرد و در نزدیکی تبریز با سلطان خلیل جنگید و او را به قتل رساند و خود به امارت رسید. او در اواخر عمر از خاندان صفوی روی برگرداند و با کمک شروان‌شاه سلطان حیدر را شکست داد، و سلطان حیدر وسیله لشگریان شروان‌شاه کشته شد و سه پسر وی، علی، ابراهیم و اسماعیل در تحت اسارت سلطان یعقوب درآمدند. یعقوب در سال ۸۹۶ وفات یافت. بعد از سلطان یعقوب پسرش بایسنقر به امارت رسید و قریب دو سال بر متصرفات آق‌قوینلو حکومت کرد. (او چهارمین پادشاه این سلسله بود. بعد از سلطان بایسنقر، به ترتیب رستم‌بیک (در سال ۹۰۳ به قتل رسید) احمد پادشاه و میرزا محمد (در سال ۹۰۴ کشته شد). او برای تصرف آذربایجان به آن ناحیه لشکر کشید و با الوند میرزا به سختی جنگید و ۲۰ هزار تلفات به وی وارد آورد و الوندمیرزا ناچاراً به آسیای صغیر فرار کرد، (در سال ۹۰۸ هجری قمری) و با مرگ وی سلسله آق‌قوینلو از میان رفت. آخرین عضو این خاندان سلطان یعقوب بود که عازم جنگ با شاه اسماعیل صفوی شد ولی از او شکست خورد و به بغداد و از آنجا پیش سلطان سلیم پادشاه عثمانی رفت و در سال ۹۲۰ وفات یافت. (جهانسوز، خرداد ۱۳۳۳: صفحه ۳۰، ۲۹، ۲۸)

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

ترویج ترکی قفقازی

از جمله جریان‌های که به صورت خزنده توسط عوامل برجسته‌ فرهنگی ـ‌ امنیتی شوروی هدایت …