خانه / مقالات / علل گرایش‌ آمریکا برای حضور در ایران

علل گرایش‌ آمریکا برای حضور در ایران

پس از پایان جنگ بین‌الملل اول، دلایل زیادی وجود داشت که‌ آمریکا باید حضور دائمی خود را در ایران تحکیم بخشد. اهم این دلایل به قرار زیر است:

  1. حذف آلمان و جبهه متحدین، دو بلوک جدید شرق سوسیالیسم را در برابر غرب سرمایه‌داری در صحنه بین‌الملل به وجود آورد و آغاز دوران جنگ سرد شروع شد. موقعیت ژئوپلتیک ایران به منظور ایجاد کمربند مستحکم در مقابل نفوذ کمونیزم، اجتناب‌ناپذیر بود، به طوری که بعدها پیمان‌های سیاسی‌امنیتی را با همسایگان دیگر ایران یعنی ترکیه، عراق و پاکستان در مقابل اتحاد جماهیر شوروی پی‌ریزی کردند؛
  2. مسئله نفت و ذخایر عظیم انرژی در ایران دولت جدید آمریکا را به وسوسه بیشتر وامی‌داشت تا نفوذ خود را در شریان سیاسی و اقتصادی ایران افزایش دهد؛
  3. به هدر رفتن‌امکانات اقتصادی و نظامی انگلیس در جنگ بین‌الملل دوم و تحلیل قوای آن از یک سو و نفرت عمومی از سوء سیاست این کشور در سده‌ نوزدهم و بیستم میلادی در ایران از سوی دیگر، باعث شد تا نقش انگلیس در سیاست داخلی ایران کم‌رنگ‌تر شود و همین عامل زمینه گسترش نفوذ‌ آمریکا را در داخل ایران بیشتر فراهم کرد؛
  4. دستیابی‌ آمریکا به بازار داخلی ایران و وابسته نمودن حکومت ایران به سیاست‌های کاخ سفید عامل مهم دیگری است که دولت آمریکا را بر حمایت هرچه بیشتر از موضع دولت ایران در جریان بحران آذربایجان فراهم نمود.

از اینرو «جیمز برنس» در کتاب خاطراتش تحت عنوان «گفتار صادقانه» چرخش موضع‌ آمریکا پس از جنگ بین‌الملل اول را این‌گونه بیان می‌کند:

«من به استالین گفتم که باعث تعجب است که او نظر دولت ایران را در برابر شوروی خصمانه تلقی می‌نماید، زیرا تا آنجا که ما اطلاع داریم دولت ایران نهایت همراهی و همکاری را در کار حمل اسلحه و تدارکات به شوروی در زمان جنگ به عمل آورده است. ضمناً گفتم که دولت‌ آمریکا روز دوم مارس (۱۲ اسفند ۱۳۲۴) را موعد خاتمه ایران می‌داند نه ۱۵ مارس، که استالین ذکر کرده بود. استالین در پاسخ گفت که دولت شوروی هیچ‌گونه نظر ارضی یا غیرارضی در خصوص ایران ندارد، ولی باز هم مسئله «امنیت منابع نفت باکو» اشاره کرد و گفت هر وقت دولت شوروی از ‌امنیت منابع نفتی خود اطمینان حاصل کند، نیروهای خود را از ایران خارج خواهد کرد …

هر قدر بیشتر راجع به عذر استالین برای نگاه داشتن ارتش خود در ایران فکر کردم، بیشتر اعتمادم به سیاست شوروی‌ها کاسته شد. اظهارات استالین مبنی بر اینکه او از احتمال خرابکاری در معادن نفت باکو به وسیله‌ ایرانی‌ها نگران است، عذر غیرموجهی برای نگاه داشتن ارتش سرخ در خاک ایران بود، و مخصوصاً اشاره او به اینکه پس از انقضای مهلت مقرر در اعلامیه تهران، موضوع خارج کردن نیروهای شوروی را از ایران مورد بررسی قرار خواهد داد که آیا این کار به مصلحت است یا نه! نشان می‌داد که نگرانی‌های ما درباره انجام تعهدات اعلامیه تهران کاملاً موجه بوده است. به همین جهت تصمیم گرفتیم در این مورد کوشش مجددی به عمل آورده و موقعیت خودمان را در برابر تعهداتی که داریم به استالین بفهمانم.

مسئله ایران، اولین مطلبی بود که من در دومین ملاقات خود با استالین مطرح کردم و به او گفتم که من از مطرح شدن شکایت ایران در اولین جلسه مجمع عمومی ملل متحد نگران هستم و افزودم که به نظر من شایان اهمیت است که دولت‌های بزرگ تعهدات خود را در برابر کشورهای کوچک محترم بشمارند. در ضمن یادآوری کردم که اگر دولت ایران درباره خودداری دولت شوروی از انجام تعهدات خود به سازمان ملل متحد شکایت کند ما ناچاریم از ایران پشتیبانی کنیم و موجب نهایت تأسف برای دولت آمریکا خواهد بود که در آغاز کار سازمان ملل متحد با دولت شوروی مخالفت نماید. به نظر من توجیه این مسئله بسیار مشکل است که حضور ۱۵۰۰ سرباز ایرانی چگونه ممکن است ۰۰۰/۳۰ ارتش شوروی را، چنان که اظهار شده است به خطر بیندازد (طلوعی، ۱۳۷۶: ۵۵۶).

موضوع آذربایجان به تدریج در سیاست‌های آمریکا وارد شد، دولت ایران نیز که اعتماد خود را به انگلیس از دست داده بود و انگلستان مواضع متفاوت و بعضاً متضادی را از آغاز غائله آذربایجان اتخاذ نموده بود و از جهات سیاسی قدرت خود را در خلال جنگ از دست داده بود، بنابراین هرگز قابل اعتماد دولت ایران نبود. دولت شوروی نیز که طرف مقابل دولت ایران و از حمایت‌کنندگان اصلی فرقه دمکرات بود، تنها قدرت قابل اتکاء برای شاه ایران‌ بود. آمریکا با رایزنی‌های سیاسی فراوانی که توسط علاء، نماینده دائم ایران در سازمان ملل و سفیر ایران در واشنگتن و هیئت‌های سیاسی مختلفی که بین دو کشور رد و بدل شد و نقش ممتاز سفیر آمریکا در تهران باعث شد تا‌ آمریکا به صورت جدی وارد جریان آذربایجان شود و به حمایت ضمنی و تلویحی از مواضع ایران بپردازد تا علاوه بر حذف رقیب اصلی خود در آینده یعنی شوروی، به نفوذ و بسط قدرت خود در ایران عمق بیشتری بدهد. از این جهت لحن خود را به صورت ملایم‌تری در برابر شوروی تغییر داد و در ۲۵ نوامبر ۱۹۴۵ اعلامیه ای صادر کرد.

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …