خانه / مقالات / فرجام فرقه دموکرات در آذربایجان

فرجام فرقه دموکرات در آذربایجان

در اواسط پاییز ۱۳۲۵هـ.ش، قدرت سیاسی قوام افزایش چشمگیری یافته بود. او موفق شد اعتماد مقامات امریکا و انگلیس را برای اجرای بخش مهمی از برنامه­های خود بدست آورد. قوام با در اختیار داشتن فرمان شاه مبنی بر برگزاری انتخابات مجلس پانزدهم و با اطمینان از حمایت ارتش تشخیص داد، زمان اجرای حساس­ترین بخش از سناریوی سیاسی­اش فرارسیده است.[۱]

   قوام در اعلامیه اول آذر سال ۱۳۲۵هـ.ش، برقراری انتظامات در تمام حوزه‌های انتخابیه را بهانه اعزام قوای انتظامی از تهران به استان‌ها اعلام کرد. پس از صدور این اعلامیه، دکتر جاوید استاندار آذربایجان، از نخست­وزیر استعلام نمود که آیا دولت در نظر دارد به آذربایجان نیز نیروی نظامی اعزام دارد یا خیر؟ قوام نیز ضمن تأیید اعزام قوا به آذربایجان پاسخ داد که قصد وی از انجام چنین اقدامی، پیروی کردن از مقررات و تضمین حقوق انتخاباتی برابر، برای همه در کشور است.[۲]

در دوم آذر طبق توافق صورت گرفته میان نمایندگان فرقه دموکرات با دولت مرکزی، مبنی بر تخلیه زنجان و واگذاری آن به حکومت مرکزی، ارتش وارد زنجان شد و تمام ادارات دولتی را به تصرف خود درآورد. این اقدام که با شدت عمل ارتش همراه بود، انتقادهای زیادی را از سوی برخی از سران فرقه به همراه داشت. درگیری بین نیروهای ارتش و باقی مانده فدائیان در زنجان، و همچنین رفتار خشونت‌آمیز ارتش برابر دموکرات­ها غافلگیرکننده بود. آنها حکومت مرکزی را متهم کردند، به این‌که زنجان را طبق موافقت­نامه به دست آورده، ولی درعین‌حال سعی می­کند تا به مردم نشان دهد که این اقدام پیروزی نظامی بزرگی بوده است.[۳] با استقرار نیروهای حکومت مرکزی در زنجان که درواقع دروازه ورود به آذربایجان محسوب می­شد، پیشه­وری که احتمال حمله به آذربایجان را دور از انتظار نمی­دانست، هشدار داد که در برابر هرگونه حمله، تا آخرین نفر مقاومت خواهند کرد.[۴] هنگام ورود نیروهای دولتی به زنجان، ساکنان شهر نظامیان تهران را مثل ناجی استقبال و به‌هیجان‌آمده، خواستند عده­ای از منسوبان حزب توده را تکه‌تکه کنند و به این وسیله انتقام خود را بگیرند.

سفیر شوروی نیز اعلام کرد؛ دولت متبوعش به‌هیچ‌وجه نمی­تواند اغتشاشاتی را که در اثر اعزام قوای ایرانی به آذربایجان احتمال دارد در سرحدات شوروی ایجاد گردد نادیده بگیرد. قوام نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد را از جریان مطلع ساخته و خاطرنشان‌ ساخت که احتمال دارد تهدیدات شوروی صلح بین‌المللی را به مخاطره بیندازد.[۵]

   این موضوع کاملاً روشن بود که روس­ها به این نتیجه رسیده­اند در یک چنین موقعیتی دخالت نیروهای نظامی برای نگه­داری آذربایجان ارزشی نخواهد داشت و حتی به رهبران فرقه اعلام کردند که جز در موارد معنوی و دیپلماتیک هیچ‌گونه پشتیبانی از آن‌ها به عمل نخواهد آمد.[۶] مواضع شوروی دارای پیامدها و واکنش‌های متفاوتی از سوی رهبران فرقه بود. دکتر جاوید و علی شبستری رئیس مجلس آذربایجان، با اعلام وفاداری به دولت‌ مرکزی بدون هیچ‌گونه مقاومتی تسلیم شدند. با وساطت قلی­اف، معاون کنسول شوروی در تبریز، محمد بی­ریا به‌عنوان دبیر اول فرقه دموکرات برگزیده شد و به پیشه­وری و برخی دیگر توصیه شد که خاک ایران را به مقصد آذربایجان شوروی ترک کنند. پیشه‌وری خشمگین از این توصیه به کنسولگری شوروی رفت و از رفتار آن‌ها به‌شدت انتقاد کرد. قلی­اف نیز در پاسخی قاطع به او گفت: «کسی که ترا آورد، به تو می‌گوید برو.»[۷]

سرانجام قوام در ۱۹ آذر ۱۳۲۵هـ.ش، دستور اعزام نیروها به آذربایجان را صادر کرد. درگیری­هایی میان آنها و نیروهای فدائیان روی داد و فدائیان با به جا گذاشتن تلفات عقب­نشینی کردند. محمد بی­ریا و دکتر جاوید، با انتشار اعلامیه­ای موافقت فرقه را با ورود نیروهای ارتش اعلام کردند و نگران از بروز هرج‌ومرج شدید و قتل و غارت، منتظر ورود سربازان دولتی شدند.‌ اداره مرکزی فرقه نیز تعطیل‌شده بود و تعداد بی‌شماری از رهبران‌ فرقه و افسران جزء آنها به‌ داخل خاک شوروی فرار کردند.[۸]

بدین­ترتیب در عصر روز جمعه ۲۱ آذر ۱۳۲۵هـ.ش سربازان دولتی وارد تبریز شدند و عمر حکومت خودمختار آذربایجان پایان یافت.[۹] با سقوط حکومت فرقه دموکرات، صدها نفر از آنها دستگیر و محاکمه شدند و تعدادی نیز اعدام گشتند؛ آنهایی هم که به شوروی فرار کرده بودند روزگار بهتری نداشتند و دربه دری، تحقیر، تبعید و زندان چیزی بود که انتظارشان را می­کشید.

سقوط فرقه ضربه شدیدی هم به حزب توده وارد آورد. این حزب علی­رغم داشتن رابطه سرد با دموکرات‌ها حمایت خود را از آنها ادامه داده بود و پیاپی درباره پیامدهای اقدام مسلحانه علیه دموکرات­ها به دولت هشدار می­داد. از همین رو فروپاشی سریع دموکرات­ها و خودداری روس­ها از نشان دادن واکنش جدی، حزب توده را نه‌تنها در انظار دشمنان، بلکه حتی در نزد دوستان و برخی از اعضای خود نیز خوار و بی­اعتبار کرد.[۱۰]

پس از سقوط حکومت خود­مختار آذربایجان، حزب دموکرات کردستان هم وضعیت مشابهی پیدا کرد. دو روز پس از سقوط تبریز دسته­ای از سربازان دولتی عهده‌دار شکست شورشیان کرد نواحی جنوب آذربایجان‌ شدند و مهاباد را تسخیر کردند. قاضی محمد به همراه برخی دیگر از مقامات بلندپایه حکومت خودمختار کردستان خود را تسلیم ارتش کردند و بدین ترتیب «دولت جمهوری کردستان» نیز سقوط کرد و قوام توانست با پیش بردن گام‌به‌گام سیاست­های خود، نظم و ترتیب را بار دیگر در صفحات آذربایجان و کردستان ایران برقرار سازد.

[۱].در ۱۴ مهرماه ۱۳۲۵ فرمان انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملّی از طرف شاه صادر شده بود و قوام دستور اجرای آن را به وزارت کشور ابلاغ کرده بود

[۲].روزنامه اطلاعات، ۶ آذر۱۳۲۵٫

[۳].تورج اتابکی، آذربایجان در ایران معاصر، ترجمه محمدکریم اشراق، تهران: توس، ۱۳۷۶، ص۱۷۹٫

[۴].روزنامه آذربایجان، ۴ آذر ۱۳۲۵٫

[۵].روزنامه اطلاعات، ۱۶ آذر۱۳۲۵٫

[۶].جمیل حسنلی، پیشین، صص۲۰۲٫

[۷].نصرت­ا… جهانشاه لو، کتاب ما و بیگانگان، برلین، ۱۹۸۲ م.،ص ۳۸۵ به نقل از مرتضی زر بخت«نقدی بر درد زمانه»، مجله بخارا، شماره ۲، مهر و آبان‌ ۱۳۷۱، ص ۲۰۰- ۲۰۱٫

[۸].منصور پورمؤذن، «نگاهی اجمالی به شکل­گیری و عوامل فراز و فرود فرقه دموکرات آذربایجان و پیامدهای آن»، فصلنامه پانزده خرداد، شماره ۱۳، پاییز ۱۳۸۶، ص۱۴۶-۱۴۷٫

[۹].تورج اتابکی، پیشین، ص۱۸۴٫

[۱۰].پس از این اتفاقات خلیل ملکی به اتفاق گروهی از یارانش از حزب توده انشعاب کرد. خلیل ملکی برای توجیه انشعابش از حزب توده بر سه فاکتور عمده تکیه کرده است: الف) وابستگی نوکرمآبانه حزب توده به حزب کمونیست اتحاد شوروی ب) مواضع حزب توده در پشتیبانی از فرقه­های جدایی­ طلب آذربایجان به رهبری جعفر پیشه­وری، و کردستان به پیشوایی قاضی محمد ج) تشکیل سازمانی با ایدئولوژی سوسیالیسم معتدل همانند سوسیالیسم تیتو و احزاب سوسیال دموکرات اروپا. ر.ک: روزنامه کیهان، شماره ۱۸۷۱۶، ۲۶/۱۰/۸۵٫ برای اطلاعات بیشتر درباره نظرات خلیل ملکی ر.ک: برخورد عقاید و آراء خلیل ملکی، ویرایش و مقدمه محمد­علی همایون­ کاتوزیان و امیر پیشداد، تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۴٫ (برخورد عقاید و آراء مجموعه مقالاتی است که خلیل ملکی در سال ۱۳۲۸ در بحبوحه فعالیت جبهه ملّی اول و مبارزه برای ملّی شدن نفت در سراسر کشور، در روزنامه شاهد نوشت و در آن گذشته و حال حزب توده را به نقد و بررسی گذارد و دلایل اصلی انشعاب را بیان کرد.)

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …