حسینقلی خان فرزند ارشد جوادخان در جریان جنگ اول ایران و روس در کنار پدر کشته میشود، «فرزند جواد خان که رئیس مجاهدین محله پایین گنجه بود در سر کوچه عباسی، جلوی تهاجمات روسها را گرفته شمشیر به دست به آنها حمله نمود.» (قوزانلو، ۱۳۶۲، صفحه ۱۵ تا ۱۹)و «در صبح روز سوم ژانویه ۱۸۰۴ میلادی در روز عید فطر که قشون روس به برج قلعه که (حاجی قلعه) نامیده میشود و تا حال به یادگار باقی است حمله کردند، جوادخان شمشیربهدست در پای توپ در ردیف اول مدافعین به شهادت رسید و در همان جا فرزند بزرگش حسینقلی خان کشته شد.» (زیادخان، ۱۳۸۱، صفحه ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴) پس از کشتهشدن جواد خان و تسخیر گنجه وسیله قوای روس بنا به آنچه «عباس میرزا نایبالسلطنه ولیعهد» در نامهاش به «ناپلئون بناپارت» مینگارد، عدهای از فرزندان جوادخان توسط نیروهای روس دستگیر و به روسیه تبعید میشوند و برخی هم به ایران پناه میآورند. عباس میرزا در نامهاش که در سال ۱۲۱۹ (۱۸۰۴ میلادی) به ناپلئون نوشته به این امر اشاره کرده و مینویسد: «در این اوقات که کارگزاران آن دولت شوکت رأیت عزیمت به ولایت روس برافراشته و ایشان را از تعرض به سرحدات ممالک محروسه ایران ممنوع داشته بودند، جواب ایشان بوده که ممالک گنجه و گرجستان را از جوادخان حاکم گنجه و اولاد ارکلی خان والی گرجستان خریده و بدان جهت متعرض گردیدهاند، اولاً اینکه معامله طایفه مزبور خلاف واقع و محض تهمت و مخالف رأی و رویت است و بر فرض وقوع بر هر صاحب بصیرت به بدیهه عقل، روشن و مبرهن است که مبایعه ملک با مالک است نه با زارع و دشتبان و اختیار گله با صاحب است نه با شبان و هویدا است که بهائی که در ازای این معامله ادعایی به اولاد آرکلی خان و جواد خان رسیده است. همین است که گرگین خان پسر بزرگتر ارکلی خان از جام قهر ایشان شربت زهر چشیده و جوادخان حاکم گنجه از تیغ بیدادشان ساغر مرگ کشیده و بقیه اولاد ایشان برخی در ولایات روس محبوس و بعضی دیگر از خانه و وطن و محمل و مسکن نومید و مأیوس، معتکف این آستان شوکت مأنوساند.» (نفیسی، ۱۳۳۵، صفحه ۱۷۸، ۱۷۹) از جمله این پسران «اوغورلوخان و علیقلی آقای قاجار بود، بهطوریکه پس از استقرار روسها در گنجه، اوغورلو خان پسر جواد خان به ایران آمد و بعداً نیز دولت روسیه مادر اوغورلو خان را که در گنجه بود به همراه یکی از بزرگان قاجاریه که در گنجه محبوس بود به دربار عباس میرزا نایبالسلطنه فرستاد.» (پورصفر، ۱۳۷۷، صفحه ۱۵۸) و در دوره دوم جنگهای ایران و روس نیز عباس میرزا بنا بر سیاستی که در استفاده از قدرتهای محلی در جنگ با روسیه داشت از همکاری اوغورلوخان و علی قلی آقا فرزندان جوادخان بهره جُست. «در آغاز جنگ دوم ایران و روس پس از فتح لنکران و سالیان نایبالسلطنه، اوغورلوخان پسر جوادخان زیاداوغلی قاجار حاکم گنجه را از خوی طلب نموده و او را با محمدولی خان افشار ارومی متفق ساخت و علماء و اعیان گنجه را مکتوبی مشعر بر تحریض جهاد با روسیه کرده، بدیشان سپرد و گسیل گنجه داشت و از قفای ایشان (علیقلی آقای) برادر (اوغورلوخان) را از طریق آیروم بر سر قبایل قاجار، آیروملو، قزاق و شمسالدین لو فرستاد تا ایشان را بر روسیان شوراند. اما مردم گنجه و قبایل قاجار و نواحی آن بلده نیز که از رسیدن اوغورلوخان آگهی یافتند در عصیان با روس یکجهت شدند و سر به طغیان برداشته. جماعت روس که در زورآباد گنجه سکون داشتند چون این بدیدند از بهر کیفر ایرانیان و تسخیر گنجه بیرون شتافتند و مردم گنجه جنگ ایشان را پذیره گشتند و در «خان باغی» گنجه با روسیان دچار شدند. در این میانه جنگ عظیمی برفت، هم در پایان روسیان شکسته شدند و جمعی کثیر از ایشان عرضه شمشیر گشت و گروهی اسیر شد و هشت عرداه توپ دستگیر آمد، از آن جماعت عددی اندک با یک عراده توپ به طرف شمکور گریختند. اوغورلو خان جمعی از سواران را از قفای ایشان بتاخت تا در شمکور ایشان را نابود ساخت، آنگاه اوغورلو خان به جای جد و پدر در شهر گنجه به حکومت نشست و در روز یکشنبه یازدهم محرم، سرهای روسیان و اسیران ایشان از پیشگاه پادشاه گذشت و این هنگام نایبالسلطنه فرمان داد تا امیرخان سردار نیز در گنجه متوقف باشد و عبدالله خان دماوندی و نوروز علی خان، سرهنگ سپاه سمنانی، قلعه گنجه را حافظ و حارس کرد.» (لسان الملک، وقایع ۱۲۱۸ قمری، سال ۱۲۷۳ قمری) میرزا صادق وقایعنگار مروزی نیز به شرکت اوغورلوخان و علیقلیآقا زیاداوغلی قاجار در جنگ دوم ایران و روس اشاره نموده و در مورد چگونگی بازپسگیری گنجه در جریان جنگ دوم ایران و روس چنین مینویسد: «پس از فتح قلعه لنکران سه نفر از گردان ایران بدون تأمل به قلعه سالیان حمله نمودند و آن را تصرف نمودند. فتوحات در اردبیل به سمع شاه رسید و غنایم بیشمار از نظر او گذشت و کلیه اسرا در برابر شاه معرفی گردیدند و «فتحعلی شاه» از اردبیل برای رسیدگی به امور دارالخلافه رهسپار شد. نایبالسلطنه پس از رفتن شاه (اوغورلوخان زیاد لوئی) حاکم گنجه را به اتفاق محمدولی خان افشار ارومی با نوشتجات علما که مشعر بر تحریک ایلات گنجه بود روانه داشت و (علیقلی آقای) (پسر دیگر جوادخان گنجهای) را که در ایروان متوقف بود، به سرپرستی ایلات قاجار، آیرملو، قزاق، شمسالدینلو، از طریق آیرم اعزام داشت. پس از ورود علیقلی آقای به محال مزبور معلوم گردید که «ایل بیگی» طوایف مذکور تحت راهنمایی سران روسیه، طبقات آن محال را زیر اراده و نفوذ دولت روس درآورده و چند نفر از سران روسیه با ۵ هزار سالدات در حوالی آن محل ساخلو نمودهاند، «علیقلی آقا» چون از توسعه نفوذ روسیه در محال مزبور اطلاعات کافی به دست آورد، با تدبیر بهوسیله چند نفر از بزرگان مورد اعتماد، بین قبیله «شمسالدین لو» دست به تحریک مذهبی زده عامه را برای شورش بر علیه دشمن آماده نمود و در نتیجه ایل قزاق سر به شورش برداشتند و ایل بیگی را دستگیر و به قتل رسانیدند. یکی از سران روسیه که در زورآباد گنجه توقف داشت سعی به جلوگیری از شورشیان نمود، ولی کار از دست رفته بود زیرا موقعی که با یک عده سالدات به شهر گنجه رسید، شورشکنندگان در محل خان داغی گنجه با سالداتها روبهرو شدند، پس از چندی زد و خورد، عاقبت عدهای از سالداتها مقتول و بعضی دستگیر شدند و کلیه تجهیزات آنان به دست فاتحین محلی افتاد، ولی عده معدودی با یک عراده توپ از رزمگاه شورشیان فرار نمودند و به قریه شمکور پناهنده شدند ولی «اوغورلوخان» یک عده سوار در تعاقب آنها فرستاد، قسمت اعزامی بقیهالسیف سالداتها را در خرابه شمکور محاصره و اسیر نمودند. چند نفری در آن هنگام شب ازتاریکی استفاده کردند و به جانب تفلیس متواری شدند. «اوغور لو خان» بعد از متواری و دستگیر کردن دشمن وارد گنجه شد و در محل اصلی اجداد خویش به نام اصلی آباد قرار گرفت. نایبالسلطنه بعد از شنیدن این خبر «عبدالله خان دماوندی» و «نوروز خان شهنائی» و امیر خان دولوئی را با چند فوج سوار جهت ساخلو در اطراف گنجه متوقف ساخت.» (وقایع نگار مروزی، ۱۳۶۹، صفحه ۲۴۲ و ۲۴۳) ولی با وجود توفیقهای اوغورلوخان و علیقلی آقا در نبرد با روسها، به دلیل شکست عمومی ایران از روسیه، اوغورلوخان و علیقلی آقا نیز موفق به ضبط و حفظ گنجه نشدند و بار دیگر این شهر به تصرف روسیه درآمد.
همچنین ببینید
ترویج ترکی قفقازی
از جمله جریانهای که به صورت خزنده توسط عوامل برجسته فرهنگی ـ امنیتی شوروی هدایت …