به نقل از فارس ؛ برگزاری آیینها برنامههای روز شعر و ادب، فرصت خوبی است برای گفتوگو با مردی که طراح و پیشنهاددهنده تعیین این روز است. روز شعر و ادب همه نگاهها را به سمت «علیاصغر شعردوست»، سفیر سابق ایران در تاجیکستان و نماینده سابق مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی میگرداند. کسی که در تمام این سالها، برای فرهنگ و ادبیات زحمات زیادی را متحمل شده و سببساز برنامهها و اقدامات متنوعی بوده است.
در حاشیه برنامههای روز درگذشت استاد محمدحسین شهریار، از دکتر شعردوست در مورد شهریار، شعر و ادب، رشته زبان و ادبیات ترکی آذری، مقبرهالشعرا و برنامههای فرهنگی این حوزه پرسیدیم. آنچه از نظر میگذرانید ماحصل این گفتوگو است …
سالها از برگزاری اولین مراسم گرامیداشت شعر و ادب و سالروز درگذشت استاد شهریار میگذرد، نظرتان در مورد فعالیتهای صورت گرفته در این سالها چیست؟
شهریار، تنها یک شاعر توانا و ادیب سخنور نیست. شهریار فردی جریانساز در حوزه ادبیات معاصر بوده و از این جهت، وامدار تلاش و ذوق استاد محمدحسین بهجت تبریزی هستیم. به همین جهت لازم است ایشان به شایستگی شناخته شود و این ممکن نیست مگر با فعالیت مستمر نهادهای فرهنگی و متولی این حوزه که البته در سالهای اخیر شاهد کاهش حجم این فعالیتها بودهایم.
شعر شهریار، بهترین منبع برای فضای ادبی امروز جامعه است. هم جامع است، هم غنی از آرایهها و واژههای اصیل و غیروارداتی است. زبان شهریار، زبان ترکی معیار و متقنی برای علاقهمندان و پژوهشگران که باید در سطح جامعه رواج بیشتری بیابد. کلام شهریار هنوز نیازمند پژوهش است و حرفهای ناگفته بسیاری در این زمینه وجود دارد.
مایه افتخار من است که دو بار افتخار برگزاری برنامههایی بسیار بزرگ و فاخر و در شان استاد را داشتم؛ یکبار در سال 1375 و در نودمین سالگرد و یکبار در سال 1385 در یکصدمین سالگرد ایشان، که هر دو برنامه هایی بزرگ و جامع بودند و در در بخش تبریز و تهران با حضور مقامات عالی رتبه کشور، بسیاری از پژوهشگران داخلی و البته علاقهمندان و ادبای دیگر کشورها برگزار شد و همین مساله نشانگر گسترش دامنه حضور فرهنگی شهریار است. همه ارکان دولت در آن برنامهها مشارکت داشتند و نقطه عطف هر دو برنامه، حضور در محضر مقام معظم رهبری و بهرهمند شدن از بیانات ایشان در خصوص استاد محمدحسین بهجت تبریزی بود.
در همان سالها با همکاری نهادهای مختلف و در قالب جمعهای کوچک و بزرگ، برنامههای مختلفی در باکو، استانبول، مسکو، تاجیکستان، آلمان و برخی دیگر از شهرهای جهان با هزینههای خیلی محدود برگزار شد که البته ادامه نیافت و میبینیم در این زمینه نیازمند تلاش مستمر و جدیت هستیم.
امروز هم نیازمند استمرار این روند هستیم، باید اقدامات اساسی و جدی در این رابطه صورت بگیرد چون شهریار بخشی از حافظه تاریخی ما است، شهریار تنها یک شاعر بلند آوازه نیست، او احیاکننده بسیاری از مصادیق فرهنگ بومی و دینی نیز هست. امروز جای ورود جدی به این مساله خالی است، نهادهای مختلف خود را متولی این امر نمیدانند و از ورود به متن کار خودداری میکنند. معرفی ادیب و شاعری همچون شهریار نیازمند جریان مستمر اثرگذار در طول سال است و نباید این اقدام به یک مناسبت محدود شود.
چرا جامعه امروز نیازمند شناخت هر چه بیشتر افرادی همچون استاد شهریار است؟ این مورد به دلیل فضای شعری و توانایی ادبی ایشان میباشد یا فضای فکری استاد شهریار هم در این زمینه موثر است؟
شهریار برای کشور ما و این جامعه شاعری به تمام معنا و شخصیتی اثرگذار است. شهریار جریانی را بنا نهاد که از سوی افراد بسیاری پیگیری شد و امروز ثمره آن درخت را میبینیم. شهریار از جمله معدود شعرایی است که برای تمام مناسبتهای انقلابی، دینی، دفاع مقدس و مانند آن، شعر گفته و اشعارش در میان مردم ماندگار شده است. علت این مساله هم در اعتقاد استاد شهریار نهفته است، او اشعارش را از عمق جان میگفت، تمام طعنهها را به جان میخرید و شعر میگفت. شهریار در دهه حیاتش بعد از انقلاب، نشاط ادبی جدی و موثری داشت که به خلق اشعار ارزشمندی منجر شد. حتی به گفته خودش وقتی انقلاب پیروز شد، جان تازهای در من دمیده شد و باز هم پرکار شدم.
اشعار شهریار در این دوران یک کتاب قطور است که جزو اشعار فاخر و ارزشمند ایشان محسوب میشود و همین مساله نشاندهنده اهمیت آرامش درونی استاد در دوران پس از انقلاب هست. این امر جایگاه شهریار را به عنوان شاعری انقلابی و متعهد بیش از پیش نشان میدهد.
به همین دلیل بود که سالگرد استاد شهریار را به عنوان روز شعر و ادب پیشنهاد دادید؟
استاد شهریار دریای از کلمات و زیباییهای ادبی هستند و تمام افرادی که با دنیای شعر ایشان آشنا هستند می دانند که استاد شهریار هم به زبان فارسی هم به زبان ترکی، شاهکار آفریدهاند؛ اما جایگاه شهریار فراتر از این توانایی و صناعات ادبی است و ما استاد را به عنوان انسانی فرهیخته و آگاه می شناسیم که با توجه به فضای جامعه، بر این روند تاثیرات فراوانی گذاشته اند.
روز شعر و ادب فارسی به نام استاد شهریار پیشنهاد شد، چون ایشان ویژگی هایی و امتیازهایی دارند که در دیگر شعرا وجود ندارد و نباید این مورد را از یاد ببریم که شهریار موثرترین شاعر دوران ماست.
از این ویژگیهای استاد شهریار بگویید، چرا ایشان متفاوت و موثر بودند؟
موضع استاد شهریار از نظر پرداختن به انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مسائل دینی، ائمه اطهار و همچنین پرداخت متعالی و همزمان به ادبیات فارسی و ادبیات ترکی، با جریانی سالم از نظر محتوا و واژگان همراه شده و این مورد بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه زبان شناختی زبان ترکی، زبان شهریار زبان مبنا و معیار است، چون حداقل کلمات وارداتی را دارد و اصیل و بومی است. همین طور از جنبه محتوایی هم بسیار با دقت نظر عمل کردهاند و مفاهیم ارزشمندی را در کلماتشان به یادگار گذاشتهاند. از نظر محتوایی دنیای اشعار انقلابی، دینی و اخلاقی شهریار بینظیر است و با تمام قدرت از ایرانیت و تمامیت ارضی و وحدت ملی هم دفاع می کند و به شدت مخالف هر گونه تفکر جداییطلبی است.
ایشان زبانی روان برای سرودن داشتند و بیشک قطب ادبی شعر ترکی محسوب میشوند. باید تاکید کنم ایشان فردی با ذکاوت و هوشمند بودند و هیچ گاه نگذاشتند جریانهای خاص از ایشان برای منافع خود و بر علیه منافع کشور بهره بگیرد. در مجموع استاد شهریار مبدع جریانی قوی، عمیق و اصیل در مسیر ادبیات معاصر بودند.
استاد شهریار به عنوان شاعری بزرگ در گورستان تاریخی سرخاب که آن را به نام مقبرهالشعرا میشناسیم، مدفون هستند؛ برای گسترش فضای فرهنگی این مجموعه چه پیشنهادی دارید؟
مجموعه مقبرهالشعرا، افتخاری بزرگ برای کشورمان محسوب میشود. در تمام دنیا، سابقه مقابر و گورستانهایی که بزرگان و ادبا و شعرا در آن مدفون باشند، در نهایت به یکصد و پنجاه سال میرسد، اما گورستان تاریخی سرخاب که میزبان بیش از 400 عارف و شاعر و دده و بابا و حاجی و ادیب و امثال آن است، تاریخی بسیار کهنسال دارد. هر چند امروز این مجموعه با حضور پیکر استاد شهریار شناخته و معرفی شده، اما تاریخی بسیار دیرین و ارزشمند دارد.
دوران کودکی من در دبیرستان صفا در منطقه ششگلان سپری شد و من شاهد نابسامانی آن مجموعه بودم. خوشبختانه در ادوار بعدی، اقداماتی برای بهبود وضعیت صورت گرفت در دوران نمایندگیام در مجلس شورای اسلامی هم تلاش بسیاری در کمسیون فرهنگی داشتم و برای آن مجموعه بودجه های اختصاصی تعلق گرفت، اما خوب، به دلیل وسعت و ویژگیهای مجموعه، این اعتبارها کافی نیست.
اقدام اخیر در واگذاری مقبرهالشعرا به شهرداری تبریز و منطقه فرهنگی تاریخی اقدام بسیار خوبی است زیرا به این شکل شاهد انجام متمرکز فعالیتها و ثمربخشی آن خواهیم بود. تا آنجا که اطلاع دارم در یکسال بیش از 20 میلیارد تومان برای آن مجموعه هزینه شده و به امید خدا در ماههای آتی فاز اول آن افتتاح می شود.
مقبرهالشعرا میتواند محل مناسبی برای احیای مکتب تبریز، هنر، ادب، شعر، نقاشی و دیگر هنرهای منطقه باشد و با برکت ارواح مطهر حاضر در آن مجموعه، امیدوارم شاهد اقدامات خوبی باشیم.
نظرتان را در خصوص راهاندازی رشته ادبیات ترکی آذری در دانشگاه تبریز بفرمایید.
این اقدام، خیلی جدید و تازه میباشد و هنوز برای نظر دادن در مورد ویژگیهای آن کمی زود است. تایید این مساله مشروط خواهد بود به اعلام سرفصلهای دقیق و برنامهریزی شده، منابع صحیح و اساتید مجرب.
اما بیشک زبان استاد شهریار را برای نوشتن و آموزش زبان ترکی، زبان معیار میدانم. این زبان عام فهم هست، گرامر و دستور زبان صحیحی دارد، واژگان وارداتیاش در حداقل ممکن است. در تدریس زبان ترکی آذری در دانشگاه تبریز هم که برای اولین بار اتفاق افتاده و در مجموع اقدام مناسبی است، باید به شهریار رجوع شود.
در این زمینه در وجهه متون دانشگاهی و مدرسین آن بسیار مهم هستند و فکر می کنم در این زمینه نقصهایی هست که به امید خدا و با توجه اساتید و صاحب نظران مرتفع شود. متاسفانه ما منابعی به تناسب روزگارمان در این حوزه نداریم. با این وجود اطلاع من در این مورد کم است، اما بدون شک وقتی برای یک مقطع کامل و نه برای یک درس دو واحدی برنامه ریزی می شود، باید دقت نظر زیادی اعمال شود. کارشناسی جدی، انتشار آثار مختلف، نقد و بررسی دقیق لازم است و این موارد باید در منظر اهل زبان و افراد معتبر دیده و بررسی شود.
استاد شهریار هم در این مورد حساس بودند و حتی وقتی در جمع فردی کلمه بسیار سخت و وارداتی را به کار می برد، می گفتند چرا بعضی از کلمات را استفاده میکنید، اینها مال ما نیستند.
در نهایت باید تاکید کنم که جملات و اشعار استاد شهریار در تهیه شیوه نامه و همچنین واژه نامه های ترکی بهترین و کاملترین منبع هستند و باید حتما از آنها بهره گرفت.
*****
نگاهش آرام بود و یادش، قاصدی از سوی یار. با او خندیده بودیم، اما دوستش داریم چون لحظاتی را به خاطر میآوریم که با او «هایهای» گریستهایم.
سالها میگذرد از روزی که مردی از جنس شعر را روی دستانمان گرفتیم و لا اله الا الله گویان، تا مزار ابدی و ادبیاش همراهی کردیم.
از آن پس، مرد ِ تنها هیچگاه تنها نبوده. حتی بیش از سالهای زنده بودنش همراهش بودهایم، در کنارش نشستهایم، برایش از شعرهای خودش خواندهایم و حظ بردهایم. گاهی هم اولدوز لارا، آی دمیشوخ .. و کمی بعد که یاس آمده سراغ دلهایمان، «آغلاریهای های دمیشوخ … »
آن مرد رفت. خودمان همراهیش کردیم تا در کنار شاعران و عارفان آرام گیرد و نمیدانم چرا و چطور بود که پس از آن، مرد تنها، آن قدر بوده که جای خالیاش ندیدهایم.
ما با او زندگی کردهایم. با او، آه و ناله کردهایم، گفتهایم، با او خندیدهایم، با او عاشق شدهایم و با او گریستهایم.
آن مرد، حافظه ما بود .. آن مرد، شهریار بود .. آن مرد، شهریار هست
——————————
گفتوگو از: فرینوش اکبرزاده
——————————