خانه / مقالات / مقاومت مردم آذربایجان در قبال اقدامات فرقه

مقاومت مردم آذربایجان در قبال اقدامات فرقه

فرقه دموکرات ناچار شد برای جلب مردم بیسواد در منطقه، خود را به‌عنوان یک حزب ملی‌گرای ایرانی معرفی کند، که قرار است یک حکومت دموکراتیک و بدون طبقه برقرار کند. گروهی از مردم عامی با این شعارها جذب این فرقه شدند. ولی باسوادان منطقه که از نقشه شوروی آگاه بودند، دست به مقاومت زدند. سید اسماعیل پیمان از دیگر مخالفان دموکرات­ها در آذربایجان با انتشار بیانیه موجودیت فرقه دموکرات، در مراغه برای مقابله با این بیانیه، بیانیه دیگری به زبان فارسی و ترکی منتشر و تأکید کرد: «آذربایجان عضوی از کشور ایران است، هیچ‌گاه ناخن از گوشت جدا نمی‌شود، ما دعوای زبان نداریم، ما در تمام سطح کشور بزرگ ایران عدالت اجتماعی می‌خواهیم ما می‌خواهیم حکومت را مردم مسلمان ایران تشکیل بدهند نمایندگان مجلس منتخب حقیقی از طرف خود مردم باشد تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی در تمام استان‌ها و ولایات انجام بگیرد، ما دعوا و اختلاف زبان نداریم، ما می‌خواهیم در کشور اسلامی قوانین الهی حکومت بکند.»[۱]

انتشار این بیانه از طرف مردم در مراغه تأثیر عجیبی در سطح آذربایجان به‌جای گذاشت، در اکثر ولایات که جمعی فریب چرب‌زبانی فرقه را خورده بودند، از خواب غفلت بیدار و متوجه شدند فریب‌خورده‌اند و بلافاصله از فرقه دموکرات استعفا دادند. این حرکت شکستی سخت به پیشه‌وری، یارانش و حامیانش بود. پیشه‌وری می‌دانست در این واکنش، پیمان تنها نیست و یاران و هواخواهان فراوانی دارد. مخالفت­های پیگیرانه پیمان در رد موجودیت دموکرات­ها و افشای ماهیتشان، به زندان افتادن و بر باد رفتن مایملک وی را از جانب فرقه به دنبال داشت.[۲] پیمان علی­رغم این مصائب، کوتاه نیامد و به مخالفت­های خود ادامه داد. روحیه آزادخواهانه­اش بعدها او را در کنار مبارزان نهضت ملی شدن نفت و رهبر مذهبی آن آیت ا… کاشانی قرار داد.

با اعلام موجودیت فرقه، کمیته ایالتی حزب توده در منطقه بی­درنگ به آن پیوست و دولت شوروی با جلوگیری از ورود نیروهای دولت مرکزی به شمال غرب آنها را موردحمایت قرار داد. طبق دستور استالین، برنامه همه جانبه‏ای (فرهنگی، نظامی و اقتصادی) برای تجزیه آذربایجان تهیه‌شده بود و برای اجرای این برنامه، هزاران تن از اعضای حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی و نیروهای امنیتی وارد آذربایجان ایران شدند.[۳] گروهی هم به نام فدایی از سوی فرقه مسلح شدند. شوروی‏ها هم با کمال سخاوت و سهولت، به مسلح کردن روستاییان ستمدیده و فریب خورده سراسر آذربایجان پرداختند. بدین طریق که کامیون‏های پر از اسلحه، از قبیل مسلسل دستی و تفنگ و نارنجک و طپانچه و مهمات بسیار، وارد روستاها شدند. در شهر میانه، انصاری، مالک معروف، در زنجان رهنما، یکی از افراد نزدیک به محمود ذوالفقاری و آقا احمد آقا اللهیاری مالک روستای نفذوز به دست گروه‌های تروریستی اعزامی از شوروی به قتل‌ رسیده‌اند.[۴] به نظر می‌رسد ترور بیش از ۲۰ نفر در شهرستان مرند ازجمله حجت‌الاسلام رفیعیان کار این تیم تروریستی باشد که قبل از ۲۱ آذر ۱۳۲۴ صورت گرفت. شیخ محمدحسن رفیعیان از مبارزان مرند بود که در کسوت روحانیت علیه عوامل فرقه دموکرات به روشنگری پرداخت و سرانجام توسط گروه ترور آنها اعدام گردید. او مردم را به مبارزه علیه تجزیه‌طلبان دعوت می‌کرد. در خطابات و مواضع خودآزار و اذیت و سلب آرامش و امنیت مردم را از اوصاف نامردان و نامسلمانان دانسته و به کسانی که در خدمت اجانب بودند حمله می‌کرد.

آیت‌الله میرزا محمد ثقه‌الاسلام نیز در خاطرات خود می­نویسد: «ازجمله قضایایی که در دوره متجاسرین (پیشه‌وری) سال ۱۳۲۴ شمسی در زمان استیلای قشون روسیه شوروی در آذربایجان روی داد، بدواً مقداری اسلحه از قبیل تفنگ و فشنگ و غیره در اطراف شهر و دهات ریختند و دهاتی‌ها را مسلح کردند و نظرشان تجزیه کردن آذربایجان و الحاق نمودن به روسیه شوروی بود و هر یک با انواع مختلفه به اهالی فشار می‌آوردند… با دکتر جاوید صحبت می‌کردم و ایشان تمنا و تقاضایشان این بود که آذربایجان تجزیه و به روسیه شوروی ملحق گردد و آقای رفیعی مقدماتی برای تجزیه کردن مذاکره کردند و از مأمورین دولت پاره شکایاتی می‌کردند. در این اثنا بنده سر مجلس رفتم و اظهار کردم چنانچه شکایتی از مأمورین دولت هست این باعث نمی‌شود که ما مملکت خودمان را ترک کنیم و از ایرانیت دست بکشیم و جزو دولت روسیه بوده باشیم. در این هنگام آقای رفیعی بنای تکلم گذاشت و از حرکات ژاندارم‌ها و سایر مأمورین شکایت کرد و بنده عرض کردم که اجحاف و تعدی مأمورین دولت موجب نمی‌شود که ما وطن خودمان را ترک گفته و به دولت اجنبی ملحق باشیم»[۵]

سرانجام علی­رغم هشدارهای مردم منطقه به مسئولین حکومتی نسبت به سوءنیت عوامل فرقه، فقدان قدرت مؤثر دولت مرکزی و حمایت شوروی باعث شد تا در روز ۲۱آذر ۱۳۲۴هـ.ش ازسوی حزب دمکرات آذربایجان، در شهر تبریز و ۴۰ روز بعد در دوم بهمن همان سال از سوی حزب دمکرات کردستان در شهر مهاباد «جمهوری خودمختار» اعلام شود. این دو حزب با فاصله اندکی از یکدیگر در دو استان مذکور تأسیس شدند و میرجعفر باقروف دبیرکل حزب کمونیست جمهوری آذربایجان شوروی، که با محافل حزبی هر دو استان در تماس مستقیم بود، مهم‌ترین عامل اجرائی سیاستهای شوروی در این تحولات به شمار می‌رفت.

[۱] .مصاحبه مرحوم میرعلی‌اصغر افتخار حسینی(بازبینی به تاریخ ۱۵/۹/۹۳) html1354http://keshvarnews.ir/newsF-.

[۲] .رحیم نیکبخت، «سید اسماعیل پیمان و مهد آزادی تبریز در نهضت ملی شدن صنعت نفت: گفتگو با سید مسعود پیمان»، تاریخ معاصر ایران، س۷، ش۲۶، تابستان۸۲، ص۲۴۳٫

[۳] .جمیل حسنلی، فراز و فرود فرقه دموکرات آذربایجان، ترجمه منصور همامی، تهران: نی، ۱۳۸۳، صص۶۵-۶۷٫

[۴] .همان.

[۵].آیت‌الله میرزامحمد ثقه‌الاسلام تبریزی، سوانح عمر یا آثار تاریخی، تبریز: چاپخانه رضایی، ۱۳۴۰شمسی/ ۱۳۸۰قمری، صص ۱۴۴ـ۱۴۱٫

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …