خانه / مقالات / نقش حزب توده در تشکیل فرقه دمکرات

نقش حزب توده در تشکیل فرقه دمکرات

پیشینه‌ شوروی‌گرایی در ایران به تشکیل حزب کمونیست ایران بازمی‌گردد. هر چند در دوره‌ رضاشاه، گروه «پنجاه‌وسه نفر» که مروج کمونیسم بودند دستگیر و زندانی شدند ولی در شهریور ۱۳۲۰ اعضای گروه آزادشده با حضور نیروهای ارتش سرخ در ایران و با حمایت مستقیم دولت شوروی، حزب توده را تشکیل دادند. (آبراهامیان، ۱۳۷۸: ۳۴۶ -۵۱۱).

در زمان تأسیس فرقه، حزب توده غافلگیر شد و از برآمدن یک تشکیلات رقیب راضی نبود، ولی بدون تردید براساس همراهی‌های بعدی حزب توده، به دستور مقامات شوروی و با تکیه بر سازماندهی‌ها و زیرساخت‌های حزب توده بود که فرقه‌ دمکرات آذربایجان سر برآورد. در سایه‌ حمایت‌های اتحاد جماهیر شوروی، حزب توده‌ آذربایجان فعالیت‌های گسترده‌ای کرد. کسانی که به هر نحو در مقابل حزب توده مقاومت کردند توسط ارتش سرخ سرکوب شدند یا مقدمات تبعید آنها از آذربایجان فراهم می‌شد؛ از رئیس شهربانی تبریز گرفته (قطبی، ۱۳۸۱: ۲۳۸-۲۳۹) تا معاون فرماندار و رئیس فرهنگ خوی (همان: ۳۳۹-۳۳۰) که جزو این دسته بودند.

کمیته مرکزی حزب، دیگر کنترل کامل شعبه ایالتی تبریز را در دست نداشت. در گزارش کنسول انگلیس آمده بود که به نظر می‌آید که در آذربایجان، حزب توده چیزی بیش از یک حزب به معنای متعارف کلمه است. به نظر می‌آید که فعالیت‌ها و اقداماتش به نحوی مستمر، نه فعالیت‌های اتحادیه‌های کارگری محل، بلکه فعالیت‌های حکومت محلی را نیز در برمی‌گیرد. اعضای حزب در خیابان‌ها نقش نیروی انتظامی را برعهده گرفته‌اند (FO371/40478، یادداشت‌های کنسول انگلیس در تبریز، اسفند ۱۳۲۳)؛ بخشی از این دگرگونی ناشی از نفوذ شوروی بود.

بدین‌شکل بود که نفوذ حزب توده پس از تشکیل تا آغاز فعالیت فرقه دمکرات چندان تأثیرپذیر نبود و دولت شوروی درصدد بود تا سناریوی جدیدی را طراحی و اجرا کند. حزب توده نتوانسته بود در میان مردم ولایات ایران خصوصاً آذربایجان جای پای محکمی باز کند این در حالی بود که دوران بین بحران نفت شمال تا تشکیل رسمی فرقه دمکرات آذربایجان در آذر ۱۳۲۴ را می‌توان دوره‌ فروپاشی تدریجی اقتدار دولت مرکزی در آذربایجان تلقی کرد. شعبه ایالتی حزب توده اعتبارش را از دست داده بود. تعطیلی کارخانه‌ها و صنایعی چون کارخانه پشم‌ریسی پشمینه و چرم‌سازی تبریز به حساب حزب توده گذاشته شده بود. تحولات سیاسی که در اردیبهشت سال ۱۳۲۴ منجر به روی کار آمدن دولت صدر شد، اوضاع داخلی ایران را تشدید کرد. انتصاب جنجال‌آفرین او از یک‌سو و سیاست‌های خطرناک‌تر شوروی، از سوی دیگر، باعث وخامت بیشتر اوضاع شد. صدر اقدامات ضدتوده‌ای انجام داد و همین اقدام برای آغاز یک شورش جدید بر اقتدار مرکز در آذربایجان مورد بهره‌برداری قرار گرفت. در چنین شرایطی در مهر ۱۳۲۴ آذربایجان شاهد یک رشته فعالیت‌های شدید و گسترده بود. پیشه‌وری کاملاً از حزب توده بریده بود. او عناصر ناراضی آذربایجان، آشوری‌ها، ارامنی‌ها، مهاجران، اعضای قدیمی حزب کمونیست و برخی از اعضای حزب توده را در نقاط مختلف تحت لوای حزب جدیدش گرد آورد. بلافاصله شعبه ایالتی حزب توده نیز اعلام کرد که تصمیم گرفته با دمکرات‌ها ائتلاف کند. روزنامه آذربایجان نیز به نهاد رسمی فرقه تبدیل شد (FO371/40478 یادداشت‌های تبریز، ۱۴ تا ۳۰ شهریور ۱۳۲۴).

پیشه‌وری عقیده داشت که حزب توده نه به‌اندازه کافی انقلابی بود و نه از سوی مردم آذربایجان تأیید می‌شود (یاخیم فیشر، ۱۹۵۴: ۶۳) این موضوع را از آنجا می‌توان استنباط کرد که کمیته حزب توده شاخه آذربایجان رأساً انحلال خود را اعلام کرد و به فرقه دمکرات پیوست. کمیته مرکزی، از اینکه کمیته استانی خودسرانه انحلال خود را اعلام کرده بود با شدت از این اقدام انتقاد کرد. پیشه‌وری در خاطرات خود کمیته محلی حزب توده در آذربایجان را به‌عنوان یک سازمان پوسیده و بدنام توصیف می‌کند که پس از سال‌ها مبارزه نتوانسته بود هیچ‌گونه دستاورد ملموسی داشته باشد (پسیان، ۱۳۲۶: ۲۱).

دکتر فریدون کشاورز از اعضای اصلی کمیته مرکزی حزب توده در این باره می‌گوید: «. . . روز قبل از اعلام تشکیل فرقه دمکرات آذربایجان، کمیته مرکزی حزب در منزل من جلسه داشت زیرا من مصونیت پارلمانی داشتم. در همین حین صادق پادگان‌امد و گفت من با شما کار فوری دارم. جواب دادم: اتفاقاً جلسه مرکزی حزب در خانه من تشکیل شده و همه اینجا هستند و او را وارد اتاق جلسه کردم. او چنین گفت: من از تبریز حالا رسیده‌ام و فوری باید برگردم. ‌آمده‌ام به شما اطلاع بدهم که فردا سازمان حزب توده شاخه آذربایجان از حزب توده مرکز جدا خواهد شد و با موافقت رفقای شوروی به فرقه دمکرات آذربایجان که تشکیل آن فردا اعلام خواهد شد، می‌پیوندد (کشاورز، ۱۳۵۷: ۶۱-۶۲) در جریان انتخابات مجلس چهاردهم نیز حزب توده نظر نداشت که از کاندیداتوری پیشه‌وری حمایت کند‌اما در اثر فشار روس‌ها نام او در میان فهرست اسامی کاندیداهای حزب توده قرار گرفت. در واقع همان‌گونه که وزارت جنگ انگلیس گزارش داده است: «روس‌ها خود را فقط به حمایت از احزاب چپ‌گرا محدود نکردند (FO371/40172، گزارش وزارت جنگ، ۲۳ ژوئیه ۱۹۴۴/ اول مرداد ۱۳۲۳). هدف عمده روس‌ها دسترسی به منافع راهبردی شوروی بود که در سیاست‌های استالین و قبل از او پطرکبیر خلاصه می‌شد».

در آستانه اعلام موجودیت فرقه دمکرات در آذربایجان، موقعیت حزب توده نیز همچنان رو به ضعف نهاد. میان مفاد برنامه‌ حزب توده و خواسته‌های سران فرقه دمکرات فاصله فزاینده‌ای شکل می‌گرفت. درحالی‌که پیشه‌وری و رفقایش وجهه و حمایت بیشتری کسب می‌کردند، شعبه حزب توده در آذربایجان اعتبارش را از دست داد. و همین عوامل باعث شد تا حزب توده پایگاه مردمی خویش را بیشتر از گذشته از دست بدهد، هر چند پیشه‌وری به دلیل اختلاف شخصی خود قبلاً با رهبران و کادرهای حزب توده رابطه مسالمت‌آمیزی نداشت او کاملاً از حزب توده بریده بود. حزب او اهداف دیگری را در پیش داشت. از همین رو جهت فرقه در آستانه اعلام موجودیت در بیانیه‌ خود با دقت فراوان از هرگونه اشاره‌ای به حزب توده یا جبهه آزادی احتراز کرده بود. علاوه بر این پیشه‌وری در مقر حزب توده که هم‌زمان تخلیه شده بود، جای نگرفت (FO371/45478 یادداشت‌های تبریز، ۱۶ اوت-۶ سپتامبر ۱۹۴۵/ ۲۵ مرداد ـ ۱۵ شهریور ۱۳۲۴)‌. اما هدایتگر اصلی دو جریان چپ‌گرا در کشور یعنی اتحاد جماهیر شوروی مواضع هر دو را همسو و هماهنگ نمود، به طوری که حزب توده که نماینده چپ تندرو در مجلس به حساب می‌آمد به طور کامل از فرقه دمکرات آذربایجان حمایت کرد. درحالی‌که پیشه‌وری در برابر به حزب توده با تحقیر بسیار رفتار می‌کرد. با وجود این وقتی فرقه دمکرات قدرت را در آذربایجان به دست گرفت، فراکسیون پارلمانی حزب توده عملاً به صورت سخنگوی رسمی حکومت آذربایجان درآمد و از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف پیشه‌وری استفاده کرد. نمایندگان حزب توده در مجلس ضمن تأکید این موضوع که غائله آذربایجان، نهضتی از یک جبهه متحد است، اتهام دخالت شوروی را در استان آذربایجان، تکذیب می‌کردند ‌اما به سختی قادر بودند ارتباط بین غائله آذربایجان و سیاست خارجی شوروی را انکار کنند. بدین جهت بود که ناگزیر شدند دست‌کم به طور ضمنی بپذیرند که جنبش آذربایجان عاری از وابستگی‌های خارجی نیست.

رادمنش دبیرکل حزب توده در مجلس ضمن حمایت از غائله آذربایجان، خواستار شد که دولت مرکزی برای حل مشکل آذربایجان اصلاحاتی، از قبیل پاکسازی در هیئت حاکمه، اجرای اصلاحات مبرم داخلی، استقرار مجدد آزادی‌های دمکراتیک، گذراندن قانون جدید انتخابات در زمینه شوراهای محلی و استانی، پایان دادن به سیاست ضدشوروی و بالاخره اصلاح قانون اساسی به منظور حصول توافق با فرقه دمکرات آذربایجان انجام دهد (رادمنش، مجلس دوره اول، صص۹۰۰-۹۰۱).

اقدامات حمایتی حزب توده با تمهیدات سیاسی مواجه بود ولی فشار بیش از حد رهبران کرملین اعضای حزب توده را بر آن داشت تا از فرقه حمایت کنند و سیاست پیروی محض از سیاست‌های کلان همسایه شمالی را سرلوحه برنامه‌های خویش قرار دهند. به طوری که دبیرکل حزب توده در مجلس به طور علنی خواستار پایان دادن به سیاست ضدشوروی می‌شود. تمام این اقدامات، اجرای نقش عامل بودن حزب توده بود که به هر طریق ممکن که دولت شوروی درخواست می‌کرد تغییر موضع می‌داد. از همین رو زمانی که بنا به دستور استالین، فرقه دمکرات آذربایجان اعلام موجودیت کرد، حزب توده با وجود میل باطنی از خود حرکت ثمربخشی نشان دهد و تسلیم محض برنامه جدید شوروی‌ها شد.

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *