خانه / مقالات / نگاهی بر حیات فرهنگی اجتماعی میرزا محمدعلی صفوت

نگاهی بر حیات فرهنگی اجتماعی میرزا محمدعلی صفوت

معرفی کتاب تاریخ فرهنگ آذربایجان

رحیم نیکبخت

عضوهیئت علمی دانشگاه تبریز

چکیده

 نهضت عدالتخواهی مشروطه ایران گرچه یک حرکت سیاسی برای برون رفت از وضعیت نابهنجار کشور بود با این حال این نهضت هم دغدغه هایی فرهنگی داشت و هم بر بستر فعالیت­های فرهنگی شکل گرفت. نهضت تأسیس مدارس به سبک جدید از یک سو و دایر شدن نشریات متعدد بستری برای رشد و گسترش نهضت فکری و فرهنگی مشروطه بود که با به قدرت رسیدن و دیکتاتوری رضاخانی از توان افتاد. اصلاح جامعه از طریق احیای فرهنگ جامعه خواسته  علما و رجال فرهیخته عصر مشروطه ایران بود. میرزا محمد علی صفوت از جمله این رجال فرهیخته است که علاوه بر حضور مداوم در مبارزات عصر مشروطه و هم رزمی با شهید شیخ محمد خیابانی، نقش مهمی در ایجاد مدارس نوین در آذربایجان داشته است. این مقاله با مروری مختصر بر زندگانی و حیات وی به معرفی یکی از آثار قلمی صفوت به نام تاریخ وفرهنگ آذربایجان می پردازد که گزارشی از فعالیت های خود نویسنده می­باشد.

 واژگان کلیدی: محمد علی صفوت، مدارس نوین، کتاب تاریخ وفرهنگ آذربایجان

در آمد

آذربایجان در طول تاریخ ایران همواره یکی از کانونهای فرهنگ، ادب و هویت ایرانی بوده و در دوره معاصر نیز جایگاه رفیعی داشته است. یکی از ویژگی‌های دوره مشروطه، توجه و اهتمام به امر تعلیم تربیت و امور فرهنگی در ایران و به‌ویژه آذربایجان می‌باشد. در بین چهره‌های فعالِ فرهنگیِ دوره بعد از مشروطه مرحوم محمدعلی صفوت (ولادت ۱۲۶۰وفات ۱۳۳۵) جایگاه مهم و مؤثری دارد. این شخصیت فرهنگی یکی از نویسندگان و شعرای برجسته معاصر است که آثار متعددی از وی بر جای مانده و زندگی‌نامه وی نیز در برخی از مراجع درج شده است. شرح حال نسبتاً مفصل وی را غلامرضا طباطبایی مجد در مقدمه «داستان دوستان»[۱] از آثار صفوت نگاشته است و همو بدون ذکر منابع شرح حال صفوت را در «نام‌آوران آذربایجان در سده۱۴» تکرار کرده­است.[۲] محمد دیهیم هم در شرح حال او متذکر شده است که در اوایل زندگی خود یکی از وعاظ مبرّز و درجه یک تبریز بوده و بعدها تغییر لباس داده در وزارت فرهنگ استخدم شده است.[۳] علی­رغم این، به نظر می‌رسد در تجلیل از خدمات فرهنگی و علمی وی بایستی مقالات متعددی نوشت و حتی مراسم بزرگداشتی تدارک دید و بازماندگان وی را شناسایی و ابعاد مختلف خدمات مخلصانه وی به تاریخ و فرهنگ ایران را روشن نمود.

 از سه منظر می‌توان زندگی‌نامه محمدعلی صفوت را بررسی نمود: نخست به عنوان شاعر و نویسنده زبردست، دوم در مقام یک شخصیت مبارز و فعال در عرصه سیاسی اجتماعی آذربایجان و سوم به جایگاه یک خادم فرهنگیِ پرتلاش و پرملال.

شاعر توانا

از منظر نخست وی در زمان خویش از ادبای برجسته آذربایجان بشمار می­آید. اشعار زیادی به فارسی و آذری سروده و در جای جای آثار خود از آنها بهره برده است. او هرچند گزیده دیوانش را در سالهای پایانی ایام حیاتش در قم منتشر کرده است اما تدوین و انتشار کلیات اشعار و آثار وی ضروری به نظر می‌رسد. وی در فنون مختلف ادبی به‌ویژه ماده‌تاریخ‌سرایی دستی توانا داشته و ماده‌تاریخ‌هایی در حوادث سیاسی و فرهنگی از وی باقی مانده است: ازجمله تاریخ وفات میرزا حسن رشدیه،[۴] تاریخ شهادت شیخ محمد خیابانی،[۵] تاریخ درگذشت امیرنظام گروسی،[۶] تاریخ درگذشت صراف تبریزی.[۷] همچنین وی در تاریخ اتمام بنای برخی از مدارس در آذربایجان ماده‌تاریخ‌هایی سروده[۸] و جالب آنکه اغلب این مدارس با نظارت وی احداث شده است.

صفوت از اعضای فعال انجمن ادبی آذربایجان به حساب می‌آمد که توسط سمیعی استاندار وقت در سال ۱۳۱۲ شمسی در تبریز تشکیل شده بود.[۹] در این ­انجمن ­ادبی ­بزرگانی چون رعدی­ آذرخشی، اسماعیل‌ امیرخیزی، حاج میرزا باقر حکمت، برادران نخجوانی، دکتر علی­اکبر مجتهدی، جلال­الدین همایی اصفهانی و مشکات وقایعی[۱۰] عضویت داشتند. [۱۱]

از صفوت آثار متعددی باقی مانده است که برخی از آنها از جمله «میزان‌الانسان» در دوره رضا شاه به عنوان کتاب درسی در مدارس آذربایجان تدریس می‌شد. همچنین تعدادی از تألیفاتش در ایام حیات وی منتشر گردیده است. با این حال برخی از آثار وی هنوز از جمله خریطۀ الفصوص[۱۲] منتشر نشده­اند که به نظر می‌رسد بایستی برای انتشار و تجدید چاپ تمامی آثار این اندیشمند فرهیخته اهتمام و اقدام شود. آنچه از آثار قلمی وی تا سال ۱۳۲۹ شمسی چاپ شده خود متذکر شده عبارت‌اند از: «ماء معین، یادگار قم، نعم‌الرفیق، گل و بلبل، کلمات علّیه، گوهر دانش، دانش و پرورش، چهارده معصوم، تربیت در اسلام، تاریخ فرهنگ، هزار و یک سخنور، داستان دوستان، منابع‌الحکم، میزان‌الانسان، دسته‌گل، تاریخچه محمدبن زکریای رازی».پرواضح است مؤلف تا سال ۱۳۳۵آثار دیگری را منتشر نموده است که در بررسی­های بعدی به آن خواهیم پرداخت[۱۳].از فعالیت های علمی مغفول مانده محمد علی صفوت می توان به تصحیح وانتشار دواوین شعرای آذربایجانی اشاره کرد از آن جمله «دیوان لعلی حکیم» است که با مقدمه وتصحیح ونظارت وی در سال ۱۳۲۲ در تبریز از سوی انجمن معارف منتشر شده است.

 مبارز نهضت مشروطه هم رزم خیابانی

از منظر دوم مرحوم محمدعلی صفوت از مبارزان و فعالان نهضت مشروطه در آذربایجان بود. او در روز بمباران مجلس شورای ملی (۲ تیر ۱۲۸۷) توسط لیاخوف روسی جنازه شهید میرزا ابراهیم آقا خواهرزاده میرزا حسن آقا مجتهد را از دست قزاقان گرفته و نسبت به کفن و دفن وی در گورستان سرِ قبر آقا اقدام نمود.[۱۴]

مهم آنکه وی از نزدیکان و همراهان شیخ محمد خیابانی بود و بعد از شهادت شیخ محمد منزل صفوت هم به تاراج رفت. وی علی­رغم این حادثه باقی­مانده‌ اعضای حزب دموکرات را دور هم جمع کرد و از بد حادثه در شورش لاهوتی در تبریز مجدداً خانه‌اش تاراج شد.[۱۵]در مرتبه سوم بعد از سقوط فرقه دموکرات همین اتفاق روی ­داد. محمدعلی صفوت از آنجایی که یک ایران‌خواه و وطن‌دوست واقعی و معتقدی بود در قضایای سلطه فرقه دموکرات، آذربایجان را ترک نکرد و به مبارزه خود علیه بیگانه‌گرایان در مشاغل خود پرداخت که تاوان آن شهادت یگانه فرزندش به دست ایادی وابسته به بیگانگان فرقه دموکرات بود.[۱۶]

خادم فرهنگ ایران زمین

مهم‌ترین فعالیت صفوت بنیان‌گذاری پایه­های فرهنگ آذربایجان بوده­است که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده است. وی از جمله خادمان عاشق­پیشه تعلیم و تربیت بود که از هیچ کوشش و فعالیتی در راه فرهنگ این مرز و بوم دریغ نکرد. وی وقتی پشت میز ریاست می‌نشست به‌شدت مقرراتی و سختگیرانه رفتار می‌کرد ولی در مجالس و محافل دوستانه فوق­العاده خوش‌مشرب، بذله‌گو و شیرین‌صحبت بود و شاید راز و رمز تداوم حضور وی ـ علی‌رغم تمام سختی‌ها ـ در عرصه مدیریت فرهنگی نخست عشق و علاقه مفرط وی به تعلیم و تربیت ابناء وطن و دوم وظیفه­شناسی و پایبندی به مقررات بود. کتاب تاریخ فرهنگ آذربایجان گواه روشنی بر این ادعا تواند بود.

وی در سالهای قبل از مشروطه، در هیئت «مؤسس نظارت و وکالت» مدرسه حیات تبریز که به همت میرزا حسین رشدیه تأسیس شده بود، حضور داشت.[۱۷] مرحوم حسین امید در کتاب ارزشمند «تاریخ فرهنگ آذربایجان» در سال ۱۳۳۲ که صفوت در قید حیات بود، چنین یاد کرده است: «آقای محمدعلی صفوت از آزادی‌خواهان و معارف­پروران قدیمی تبریز در زمان ریاست دکتر اعلم­الملک به عنوان هیئت شورای معارف در امور معارفی ذی­دخل بودند و بعداً رسماً استخدام شدند. در اواخر سال ۱۳۰۴ به کفالت اداره معارف آذربایجان منصوب گردیدند، سپس در زمان ریاست مرحوم دکتر محسنی رئیس معارف اردبیل گشتند، بعد به ریاست دارالمعلمین آذربایجان تعین و انجام وظیفه می­فرمودند. درموقع مسافرت رؤسای فرهنگ، کفالت را عهده­دار می­شدند. در امور فرهنگی بصیر و بیشتر طرف شور رؤسای فرهنگ بودند و در قسمت اوقاف نیز اطلاعات کاملی دارند. زمانی سمت ریاست تحقیق اوقاف را داشتند، از سال ۱۳۲۵ به این طرف بازنشسته در قم اقامت دارند. آقای صفوت علاوه از خدمات مقرر در ساختمانهای مدارس مساعدت و اهتمام داشته کتب مفیدی نیز تألیف کرده­اند».[۱۸]همچنین صفوت در سال ۱۳۱۲ از اعضای شورای فرهنگ آذربایجان بود[۱۹] و در سال ۱۳۱۵ مدیریت شعبه تعلیمات اکابر را برعهده داشته است.[۲۰]

 سیری در کتاب تاریخِ فرهنگ آذربایجان

 از جمله تألیفات ارزشمند مرحوم محمدعلی صفوت کتاب «تاریخ فرهنگ آذربایجان[۲۱]» است. این کتاب از جنبه­های گوناگون دارای اهمیت است: نخست اینکه آن را بایستی کارنامه فعالیت­های خود مؤلف در عرصه ایجاد پایۀهای فرهنگ آذربایجان به حساب آورد. در حقیقت این کتاب شرح پرملال و تلاش وی در این عرصه است، که با بیان و قلمی شیوا به نگارش آمده است. از سوی دیگر این کتاب بخشی از تاریخ فرهنگی معاصر آذربایجان در پنجاه ساله از مشروطه تا تحولات شهرویر ۱۳۲۰ است. ضمن اینکه در این اثر نام و یاد تعدادی از چهره­های گمنام تاریخ و فرهنگ آذربایجان گرامی داشته شده است. به‌علاوه اطلاعات ارزشمندی از بزرگان فرهنگی و ادبی و علمی همچون مرحوم میرزا حسن رشدیه، ادیب­خلوت آشتیانی[۲۲] و فکری آشتیانی، فیوضات، حاج محمد نخجوانی، جلیلی­حاج ارفع‌الملک، میزرا علی­اکبر مجتهد اردبیلی… می­توان یافت.

در این کتاب اطلاعات جالب تاریخی از جمله تعدیات و دسیسه های توسعه طلبانه  قشون ترک عثمانی و روسیه در آذربایجان هم وجود دارد که می­تواند مورد استفاده تاریخ­پژوهان قرار گیرد.

از سوی دیگر این مجموعه را می­توان یک جُنگ ادبی هم به حساب آورد، زیرا مؤلف خود شاعر بوده و در قسمت­های مختلف به فراخور حال و مقال از اشعار و مطالب ادبی خود و دیگران درج نموده است. همچنین آیات و روایات به‌ویژه جملات قصار ­مولی علی(ع) به فراوانی مورد استفاده قرار گرفته است.

  اهمیت دیگر این کتاب تبیینِ فعالیت های فرهنگی دوره معاصر در آذربایجان می­باشد. این متن به خوبی نشان می دهد روشنفکران و نخبگان عصر مشروطه آذربایجان بیش از دیگران در ترویج زبان فارسی به عنوان زبان ملی کوشیده و در این راه تلاش نموده­اند. در دوره ای که یهودیان دونمه عثمانی برای انحراف اذهان عمومی از تجزیه کردن عثمانی زبان­پرستی و دعوای ساختگی ترک وعرب و ترک، ترک و فارس به راه انداخته بودند رجال ایران دوست آذری بزرگانی همچون شهید شیخ محمد خیابانی به پاسخگویی این ادعاهای انحرافی برخاستند که در نتیجه این مبارزه دستگیر و از تبریز تبعید شد.

  در دوره رضا شاه که ستیز با هویت اصیل ایرانی با عنوان تجدد و نوگرایی غربی به راه افتاد سیاست های دستوری نه تنها نتیجه ای در بر نداشت بلکه با ناکامی هم مواجه شد. این کتاب از این منظر اهمیت دارد زیرا یکی از محورهای مهم بهانه گیری قوم­گرایان افراطی امروزی سیاست­های زبانی دوره پهلوی آن هم فقط درآذربایجان است، که آن را به عنوان بهانه کهنه نشدنی طرح وبحث می­کنند. این جریان قوم گرای افراطی برای مشروعیت­دادن به خواسته­های مغایر منافع ملی خود چنین وانمود می­کنند که حکومت پهلوی  و کارگزارانش فقط با زبان ترکی در آذربایجان مخالف بودند، لذا برای ترویج زبان فارسی می‌کوشیدند، حال آنکه این سنت از گذشته دور در آذربایجان وجود داشته و حتی شیخ محمدخیابانی هم روزنامه خود«تجدد» را به زبان فارسی منتشر کرده است. از سوی دیگردر همین دوره در خود تبریز کتاب‌های متعددی به زبان ترکی آذربایجانی منتشر شده است و برخی از این آثار از جمله کتابهای شعر ترکی «میر مهدی اعتماد» که در انتقاد از والی آذربایجان تا بیش از بیست نوبت در همان دوره تجدید چاپ شده است. اگر در مقاطعی کوتاه افرادی در جایگاه رئیس اداره فرهنگ مجری سیاست­های دستوری، اقداماتی نابخردانه انجام داده‌اند، این اقدامات از یک سو مقطعی بوده و از سوی دیگر درست نتیجه عکس داده و به همین علت ادامه نیافته است.

   داده­های این کتاب، که مؤلف آن از نزدیک با مسائل فرهنگی آذربایجان درگیر بوده است، روشن می­کند که بزرگ­نمایی و اغراق شدیدی درباره اقدامات کوتاه­مدت برخی از رؤسای فرهنگ آذربایجان همچون دکتر محسنی(۱۳۱۲-۱۳۰۵) صورت گرفته است و این اظهارات بیش از اینکه جنبه انتقادِ فرهنگی دلسوزانه برای فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی آذربایجان داشته­باشد بهانه‌جویی برای مقاصد سیاسی خاصی است. جالب آن است که بدانیم بیشترین سهم مدرسه­سازی در آذربایجان مربوط به دوره ریاست دکتر محسنی در اداره فرهنگ آذربایجان بوده است. جریانات سیاسی گروه‌های قوم­گرا هیچ انتقادی از سیاست‌های ضد مذهبی و ضد ملّی حکومت پهلوی همچون کشف حجاب، سرکوب عشایر و قتل­عام مسجدگوهرشاد…. ندارند. نارضایتی مردم ایران از دیکتاتوری خودکامه رضاخانی ریشه در ماهیت وابستۀ وی و ستیزۀ آن با فرهنگ ، اسلام و هویت اصیل ایرانی بوده است. در این دوره به نظر نمی آید وضعیت سایر نواحی ایران بهتر از آذربایجان بوده است.

   ضمن در این متن به خوبی دیده می­شود مسئولین حکومت پهلوی خود را از نصایح نخبگان و فرهیختگان بی­نیاز می­پنداشته­اندکه مشخصه نظام­های سیاسی خودکامه و دیکتاتوری است. مؤلف از جریان کشف حجاب در آذربایجان انتقاد می‌کند و حتی قبل از اجرایی­شدن آن پیشنهاداتی برای ساماندهی معقول در مورد لباس زنان به­ویژه معلمان مطرح می­نماید که جدی توجهی به آن نمی­شود و به تعبیر مؤلف افراط و تندروی های بولهوسانه آغاز می­شود[۲۳]. از سوی دیگر او تمدن غربی را که موجب نابودی فرهنگ و هویت اصیل ایرانی است، مورد انتقاد قرار می‌دهد و می­نویسد:

«مختصر باید چنین نتیجه گرفت که آثار تمدن عصری صد بار در تولید فقر و فلاکت و دهشت و تخریب، و ایراد کین و کید و حسد و نفاق و پستی اخلاق، از اثر زلزله‌ای به آن شدت افزون‌تر می‌باشد.

تمدن آتشی افروخت در جهان که بسوخت

ز عهد و مهر وفا هرچه یادگاری بود.[۲۴]

مؤلف در پایان کتاب از کم توجهی به فرهنگ و پیران فرهنگیان دل پر دردی دارد و دردمندانه می نویسد: «که به عرض اولیاء وزارت متبوع می‌رساند که ۴۱ سال از شروع به کارِ نگارنده می‌گذرد و طی این مدت طولانی عرض نیازی نکرده و در پی رتبه و مقام نگشته و یا جویای عطیه و انعامی نبوده. برای صدقِ مدعا این بس که هنوز به رتبه ۹ رسمی اداری نائل نشده و اکنون هیچ‌گونه تقاضای عنایت را موردی نمانده است. لیکن به خود حق می‌دهد که در آخرین روزهای حیات این تمنی را پنهان و دریغ ندارد که وزارت فرهنگ نه خود را همپا و همرنگ دیگر وزارتخانه‌ها پندارد و نه با فرهنگیان از پیر و جوان بیگانگی و بی‌مهری روا دارد. زیرا فرهنگیان بیشتر با روان سروکار دارند و یا باید داشته باشند:

رسیده­ کار ­بدانجاکه­ بوستان بان را

 سرِ هوای گل و روی باغبانی نیست.»[۲۵]

فرجام سخن

 محمد علی صفوت از ادبا وشعرای پرکار تبریز در دروه مشروطه وبعد از آن است که عداوه بر حضور در عرصه مبارزات دوره مشروطه از همرزمان نزدیک شیخ محمد خیابانی هم به حساب می­آمد. وی یکی از شخصیت­های مهم و تأثیر گذار در امور فرهنگی آذربایجان در دوره بعد از مشروطیت است.کتاب تاریخ فرهنگ آذربایجان از تألیفات ارزشمند صفوت است که برای شناخت تاریخ فرهنگی آذربایجان بعد از مشروطه اهمیت بسزایی دارد.  این کتاب در حقیقت گزارش فعالیت­های مؤلف می­باشد.

منابع

 امید، حسین ، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج ۱، تبریز، چاپخانه فرهنگ ،۱۳۳۲

بحران آذربایجان سالهای (۱۳۲۵-۱۳۲۴)خاطرات آیت­الله میرزا عبدالله مجتهدی، به کوشش رسول جعفریان، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم،۱۳۸۷،

دیوان حکیم لعلی، راداکتور ومقدمه محمد علی صفوت،تبریز، انجمن معارف،۱۳۲۲

دیهیم، محمد،تذکره شعرای آذربایجان، ج۳، مؤلف، ۱۳۶۸،

صفوت، محمد علی تاریخ فرهنگ آذربایجان، قم،چاپخانه قم، ۱۳۲۹

صفوت، محمدعلی، داستان دوستان، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تبریز نشر ابو، ۱۳۷۶،

طباطبایی مجد، غلامرضا، نام‌آوران آذربایجان در سده ۱۴، تهران، انجمن مفاخر فرهنگی ،۱۳۹۰

مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، مؤلف، ۱۳۲۷،

مدایح و مراثی مشکوۀ تبریزی تحقیق و تصحیح، رحیم نیکبخت و امیر نیکبخت، تبریز، ایرانشناخت، ۱۳۹۳

نامه‌های مشروطیت و مهاجرت (از رجال سیاسی و بزرگان محلی به سید حسن تقی­زاده) به کوشش ایرج افشار، تهران، قطره ،۱۳۸۵،

نخجوانی، حسین، موادالتواریخ، تهران، ادبیه،۱۳۴۰،

[۱]. محمدعلی صفوت، داستان دوستان، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تبریز نشر ابو، ۱۳۷۶، صص ۱۲-۱٫

[۲]. غلامرضا طباطبایی مجد، نام‌آوران آذربایجان در سده ۱۴، تهران، انجمن مفاخر فرهنگی ،۱۳۹۰ صص ۴۵۷-۴۵۳٫

[۳] . محمد دیهیم،تذکره شعرای آذربایجان، ج۳، مؤلف، ۱۳۶۸، ص۴۹۱٫

[۴]. حسین نخجوانی، موادالتواریخ، تهران، ادبیه،۱۳۴۰، ص۲۳۹٫

[۵]. همان، ص۲۴۶٫

[۶]. نخجوانی، پیشین، ص۳۲۶٫

[۷]. همان، ص۴۱۵٫

[۸]. همان ص۶۰۷-۶۰۶٫

[۹]. طباطبایی مجد، پیشین، ص ۴۵۵٫

[۱۰] . در مورد مرحوم مشکات تبریزی رک به: مدایح و مراثی مشکات تبریزی تحقیق و تصحیح، رحیم نیکبخت و امیر نیکبخت، تبریز، ایرانشناخت، ۱۳۹۳

[۱۱]. مهدی مجتهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، مؤلف، ۱۳۲۷، ص۸۰٫

[۱۲]. خوشبختانه از این کتاب ارزشمند که صفوت تألیف آن را از سال ۱۳۳۰ قمری مقارن با حوادث تلخ محرم آن سال و شهادت ثقه­الاسلام و دیگر وطن‌پرستان آذربایجان آغاز کرده است، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نسخه­ای موجود است.

[۱۳] .برخی از آثار منتشر شده صفوت در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران موجود است.

[۱۴]. طباطبایی مجد، پیشین، ص ۴۵۵٫

[۱۵]. رک به: نامه‌های مشروطیت و مهاجرت (از رجال سیاسی و بزرگان محلی به سید حسن تقی­زاده) به کوشش ایرج افشار، تهران، قطره ،۱۳۸۵، صص۴۸۱-۴۷۶٫

[۱۶]. بحران آذربایجان سالهای (۱۳۲۵-۱۳۲۴)خاطرات آیت­الله میرزا عبدالله مجتهدی، به کوشش رسول جعفریان، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ دوم،۱۳۸۷، صص۲۶۸-۲۶۵٫

[۱۷]. حسین امید، تاریخ فرهنگ آذربایجان، ج ۱، تبریز، چاپخانه فرهنگ ،۱۳۳۲، ص یج

[۱۸]. همان، ص۱۸۰

[۱۹]. همان، ص۲۱۷

[۲۰]. همان، ص۲۲۷

[۲۱] .محمد علی صفوت،تاریخ فرهنگ آذربایجان، قم،چاپخانه قم، ۱۳۲۹

[۲۲]. مرحوم ادیب­خلوت آشتیانی از ادبای بزرگ آذربایجان که متأسفانه اطلاعات زیادی از وی در دسترس نیست. از نوشته های مرحوم صفوت روشن می‌شود  مقام علمی ارجمندی داشته است. ان‌شاءلله اطلاعات و اشعار مرثیه و غیرآن که از این شاعر ادیب گمنام به دست آمده به زودی در قالب کتابی منتشر خواهد شد.

[۲۳]  . همان ،ص ۱۵۲٫

[۲۴] . همان، ص ۲۰۹

[۲۵] . همان ،  ۲۱۲

درباره‌ی روابط عمومی موسسه تاریخ و فرهنگ دیار کهن

همچنین ببینید

پیشه‌وری صدر فرقه

سید جعفر جوادزاده خلخالی (پیشه‌وری) فرزند جواد در سال ۱۲۷۲ شمسی در قریه زیوه (زاویه …