تهدیدات و حملات اشرار و درگیری گروه های مردمی با افراد غارتگر تحت امر سران عشایری ادامه داشت. کردهای عراقی که عموماً بارزانی نامیده میشدند، ولی از عشیرههای مختلف بودند و از سال۱۳۲۲ورودشان شروعشده بود، با تشدید فعالیت افراد مهاباد، بهصورت گسترده وارد منطقه و در کنار مردم مستقر شدند. در هر روستا از دو تا ۲۲خانوار مستقر شدند. افراد هر خانوار حدود ده نفر بود و اغلب مسلح بودند و از اطراف میاندواب تا نزدیکیهای ارومیه حضورشان گسترش داشت. یک روز قاضی محمد پس از بازدید از اشنویه به نقده آمده و در جمع مردم نقده خطاب به نمایندگان خود میگوید قره پاپاق چاو من است (ایل قره پاپاق چشم من است). نقده پل ماست نباید با مردم اینجا درگیر شوید. بارزانی های مسلح در هر روستا و محلات شهر چندین خانوار مستقر بودند. گروههای مسلح محلی مهارکننده تعدیات اینها بودند. گروهای مسلح مردمی در نقاط مختلف حضور داشتند. چوپانها و آنهایی که در بیرون از آبادیها مشغول بودند، در مناطق مختلف با نشان خاص آذوقه و مهمات برای مبارزین مردمی مخفی میکردند تا کارشان سهل شود. خانمها با حمل مهمات و اسلحه مبارزین در زیر لباس زنانه خود به رفتوآمد آنها از جلو چشم گروههای مسلح مختلف مساعدت میکردند. در بعضی جاها هم بارزانی ها هم اهالی وانمود میکردند، اسلحه ندارند. ولی هر دو طرف همیشه با احتیاط و آماده رفتار میکردند. در زمان حکومت فرقه مردم نقده در کنار دشمن با این رفتارهای خاص غیرقابلتوصیف زندگانی کردند. [۱]
– [۱] مصاحبه با آدیگوزل حسین زاده، محمد احمدی شیخ احمد، یدالله وکیلی، اسد محمدی، قربانعلی حکیم زاده، حسن روحی، بیگم آبیاری