جریان حضور نیروهای روس در این منطقه به این منوال بود که پس از آنکه آقامحمدخان شوشی را در ذیقعده ۱۲۱۱ (۱۸ مه ۱۷۹۶) فتح نمود و در محرم سال ۱۲۱۲ کشته شد، در سال ۱۲۱۳ هجری قمری (۱۷۹۸ میلادی) نیز هراکلی حاکم گرجستان درگذشت. پس از هراکلی پسر او ژرژ سیزدهم معروف به گرگینخان، جانشین او شد. گرگینخان ابتدا خود را مطیع دربار ایران خواند، ولی بعداً متمایل به سیاست دولت روسیه گشت. روسها با دادن قرض تدریجاً گرگینخان را از حکومت به زیر کشیدند. بدین منوال که: «با اقدامات نماینده روسیه در گرجستان، خواستههای مادی گرگین که مردی ولخرج بود از طریق قرض از روسیه تأمین شد و در برابر گرگین متعهد گردید، چنانچه در موعد مقرر قرض خود را پرداخت نکند در مقابل تفلیس را به روسیه واگذار نماید، و از آنجا که گرگینخان نتوانست به موقع قروض خود را پرداخت کند، روسها شهر تفلیس را اشغال کردند. و ژنرال سیسیانوف به حکومت گرجستان منصوب شد و گرگینخان به اتفاق خانواده و اعیان شهر به سنپترزبورگ تبعید شدند. بدینترتیب گرگینخان مجبور شد در تاریخ جمادیالاول ۱۲۱۵ هجری قمری (۱۸۰۰ میلادی) معاهدهای را با دولت روسیه منعقد کند که برطبق مواد آن خود و خانوادهاش از حکومت گرجستان صرفنظر کردند و پل اول امپراتور روسیه سمت تزار گرجستان را نیز به دست آورد. این اقدامات گرگینخان و رفتار دولت روسیه خشم و اعتراض مردم گرجستان را برانگیخت. شاهزاده الکساندر (اسکندرمیرزا) برادر گرگینخان، در همراهی با این خشم مردم درصدد برآمد تا زمینه انقلابی را در گرجستان علیه روسها فراهم آورد، اما حکومت دستنشانده روسیه در تفلیس از این اخبار مطلع شد و ژنرال کولیسوف و لازاروف را مأمور سرکوبی این نهضت نمودند،[۱] توضیح آنکه از ۱۲۱۵ هجری قمری (ژانویه ۱۸۰۱) با فرمان پل، گرجستان رسماً ضمیمه امپراتوری روسیه گردید. در ۱۵ شوال ۱۲۱۵ (مارس ۱۸۰۱) قتل پل به سیاستهای نسبتاً مسالمتآمیز او خاتمه داد. و با جلوس الکساندر اول بار دیگر سیاست توسعهطلبانه پطر تجدید شد. او دستور داد سازمانهای ملی محو و زبان روسی را در آن ناحیه جانشین زبان گرجی نموده و آزادی مذهب را از میان بردارند.» (اداره انتشار اسناد، ۱۳۷۲:، ص ۱۴، ۱۳، ۱۲)
۱ ـ در ناسخالتواریخ جلد قاجاریه در مورد وقایع گرجستان و مینویسد: گرگینخان که پس از ارکلیخان به حکومت گرجستان رسید از بیم سپاه ایران سر به متابعت روسیان نهاد و الکساندرمیرزا، برادر گرگینخان از تفلیس فرار کرده به درگاه شهریار ایران پناه جست. گرگینخان طوق فرمانبرداری سیسیانوف و قوای روس را بر گردن نهاد و روزی چند برنیامد که گرگینخان نخجیر گرگ اجل گشت و پس از آن قرار شد ده ده فال عیال گرگینخان و خانواده او را به تختگاه روس بفرستند و طهمورثمیرزا پسر او نیز فرار کرده به درگاه شهریار آمد. (ناسخالتواریخ، جلد قاجاریه، در ذکر وقایع سال ۱۲۱۸)
مرحوم میرزا صادق وقایعنگار مروزی نیز به تفصیل در مورد وقایع گرجستان مطالبی به تحریر کشیده. (ن.ک به: میرزا صادق وقایعنگار مروزی، تاریخ جنگهای ایران و روس، آهنگ سروش، گردآورنده حسین آذربه، به اهتمام امیرهوشنگ آذر، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹، صص ۷۷ تا ۸۰).