همانطور که قبلاً اشاره شد، سلطان محمد سلجوقی اولین کسی بود که در دوره سلجوقیان به حکومت گنجه رسید. او را برکیارق پادشاه سلجوقی برادرش در سال ۴۸۶ قمری به این سمت منصوب کرد. «سلطان محمد تا سال ۴۹۸ که به سلطنت رسید، حکومت گنجه را به مدت ۱۲ سال در اختیار داشت و علاوه بر آن بر شام، دیاربکر، آذربایجان، مغان، و گرجستان نیز حکم میراند». (میرخوند، ۱۳۷۵: صفحه ۶۸۲، ۶۸۰)
«سلطان محمد در هنگام حکومت خود بر گنجه به تحریک مؤیدالملک فرزند خواجه نظامالملک طوسی علیه برادرش برکیارق طغیان کرد. و از این جهت بود که برکیارق مؤیدالملک را که وزیرش بود از کار برکنار و برادر او فخرالملک را به وزارت منصوب کرد، و از این رو مؤیدالملک که از وزارت معزول شده بود با (اونر) که یکی از غلامان خاص ملکشاه بود طرح دوستی ریخت و او را برانگیخت که ادعای سلطنت کند. اوُنر در هنگام لشکرکشی در ری براثر حمله یکی از اسماعیلیان از پا درآمد و بدینجهت مؤیدالملک که نتوانسته بود وسیله (اُونر) برکیارق را از سلطنت سرنگون کند به گنجه به پیش سلطان محمد حاکم آنجا رهسپار شد و او را بار دیگر به جنگ با برادرش سلطان برکیارق تحریک کرد. سلطان محمد بر روی هم ۵ بار با برادرش جنگید و در تمام آنها از سلطان برکیارق شکست خورد و در آخرین جنگ نیز که در خوی اتفاق افتاد سلطان محمد شکست خورد و به طرف گنجه رفت، اما بالاخره در جمادیالاخر سال ۴۹۶ میان دو برادر صلح افتاد و شام، دیار بکر، آذربایجان، مغان و گرجستان به سلطان محمد تعلق گرفت و ممالک دیگر به سلطان برکیارق تعلق یافت.» (همان: صفحه ۶۸۰، ۶۷۹، ۶۷۸)
«پس از مرگ برکیارق در جمادیالاخر سال ۴۹۸ هجری در بروجرد، وقتی سلطان محمد پسر ملکشاه به جای برادرش اعلام پادشاهی کرد، صدقه و ایاز که غلامان ملکشاه بودند با او مخالفت کردند، سلطان محمد به جنگ آنها رفت و مخالفان خود را شکست داد.» (همان: صفحه ۶۸۱) «در زمان سلطنت سلطان محمد در قفقاز، گرجیان به رهبری داود چهارم سر به شورش برداشتند. سپاهیان داوید چهارم به همراهی ۴۵ هزار تن از جنگاوران قبچاق و به همراهی سپاهیان شروان علیه دشمن مشترک دست به پیکار زدند و لشگریان سلجوقی را شکست دادند و ۴ هزار تن را اسیر کردند و از پرداخت باج به دولت سلجوقی سر باز زد. داوید ابتدا شهر تفلیس و سپس شکی و آنگاه گنجه را متصرف شد. این واقعه در اواخر سلطنت سلطان محمد و در سال ۵۱۰ هجری رخ داد و بدینترتیب گنجه به تصرف داوید چهارم درآمد.» (رضا، ۱۳۸۲ : صفحه ۵۲۵) «سلطان محمد در ۲۴ ذوالحجه سال ۵۱۱ وفات یافت. او سی و هفت سال و چهار ماه و شش روز عمر کرد و مدت سلطنت او ۱۲ سال و شش ماه بود.» (میرخوند، ۱۳۷۵: صفحه ۶۸۲) «سلطان محمد پسر خود محمود[۱] را به جانشینی خود تعیین کرد. محمود ابتدا به جنگ عموی خود سلطان سنجر رفت ولی شکست خورد و از آن زمان نام محمود را پس از نام سلطان سنجر[۲] در خطبهها خواندند.» (همان: صفحه ۶۸۳) «در سال ۵۱۶ هجری طغرل برادر کوچک محمود فرزند محمد سلجوقی در اران سر به نافرمانی برداشت.» (رضا، ۱۳۸۲: صفحه ۵۲۷) «سلطان محمود سلجوقی در سال ۵۱۷ هجری به جنگ گرجیان که در اواخر سلطنت پدرش در سال ۵۱۰ هجری، گنجه (اران) و همچنین شروان را به تصرف درآورده بودند رفت و عاقبت سلطان محمود سلجوقی شروان را به تصرف درآورد و شماخی را گرفت و در نتیجه بر گرجیان شکست افتاد. سلطان محمود مدتی در شروان ماند و سپس عازم همدان شد.» (همان: صفحه ۵۲۶)
«سلطان محمد سلجوقی در پانزدهم شوال ۵۲۵ در همدان درگذشت. پس از مرگ محمود، برادرش طغرل فرزند محمد فرزند ملکشاه به حکم سلطان سنجر به سلطنت نشست و پس از مرگ او مسعود[۳] برادرش به سلطنت رسید.» (میرخوند، ۱۳۷۵: صفحه ۶۸۹)
«سلطان سنجر که او را سلطانالسلاطین میگفتند و از حدود کاشغر تا یمن، حجاز و از مکران تا اران و آذربایجان نام او را در خطبه میخواندند.» (همان: صفحه ۶۸۳) «در ۲۶ ربیعالاول سال ۵۵۲ در مرو درگذشت و با مرگ او دوران حکومت سلاطین بزرگ سلجوقی که از فتح (دندانقان) در سال ۴۳۱ و روی کار آمدن طغرلبیگ آغاز شده بود، به پایان رسید و از این پس تا نیمه قرن هفتم هجری، اغلب ولایات در دست امیران محلی قرار گرفت. با ضعف دولت سلجوقی، اتابکان قدرت یافتند که در آغاز وابسته به دودمان سلجوقی بودند و رفته رفته جای خود را به غلامانی دادند که از نظر خاندانی با سلجوقیان فاصله داشتند.» (رضا، ۱۳۸۲: صفحه ۵۲۶)
۱ ـ سلطان محمود پسر سلطان محمد فرزند سلطان ملکشاه سلجوقی، پادشاهی زیباصورت و نیکوسیرت بود و او به دو دختر داماد عم خود سلطان سنجر گردید و از هر کدام پسری پیدا کرد. به مرغان شکاری و سگان تازی رغبتی تمام داشت و گویند چهارصد سگ شکاری با قلاده زرین داشت، پس از وفات پدر، در سال ۵۱۱ در عراق به سلطنت رسید و در ۱۵ شوال ۵۲۵ هجری در همدان درگذشت. (ن.ک به: خاوند شاه بلخی، پیشین، صص ۶۸۸، ۶۸۹).
۱ ـ سلطان سنجر سلجوقی در بیست و ششم ربیعالاول سال ۵۵۲ درگذشت. تولد او در سنجار شام در سال ۴۷۹ روی داد و به همین جهت ملکشاه او را سنجر نام نهاد. سلطان سنجر در سال ۵۱۱ هجری پس از مرگ برادرش سلطان محمد به تخت نشست و هفتاد و دو سال و نُه ماه عمر کرد، بیست سال از قبل برادران خود برکیارق و سلطان محمد در خراسان حکومت کرد و چهل و یک سال به استقلال حکم راند. (ن.ک به: همان، ص۶۸۸).
۲ ـ سلطان مسعود پسر محمد فرزند ملکشاه سلجوقی پادشاهی بخشنده بود و با گوشهنشینان الفتی داشت. در سال ۵۲۹ به سلطنت رسید و در اول رجب سال ۵۴۷ در همدان درگذشت، مدت سلطنت او ۱۸ سال و سن او ۴۵ سال بود.» (ن.ک به: همان، صص ۶۹۲ و ۶۸۹).