امیر تیمور پسر امیر ترغای در ۲۵ شعبان سال ۷۳۶ در یکی از قراء شهر کش و شهر سبز در جنوب سمرقند، بر سر راه بین این شهر و بلخ متولد شد. (اسماعیلی، ۱۳۷۱: صفحه ۱۴۷) و در روز چهارشنبه ۱۲ ماه رمضان ۷۷۱ و در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید. (همان: صفحه ۲۶) در تاریخ ۱۷ رمضان ۸۰۷ در سن ۷۱ سالگی درگذشت. (همان: صفحه ۱۶۱)
در این بخش به حوادثی که در مناطق شمال غربی ایران و در ارتباط با ایالات آذربایجان و اران (گنجه) رخ داده اشاره خواهد شد و از فعل و انفعالات نظامی و سیاسی در این منطقه یاد خواهد گردید. ضمن اینکه تأکید این نکته ضروری است که منطقه مورد نظر ما، یعنی منطقه اران که شامل ولایات مختلف از جمله، بیلقان، قرهباغ، بردعه، شمخور و گنجه بود، در دوران تیمور و جانشین او شاهرخ همواره تحت تابعیت تیموریان قرار داشت، ضمن آنکه همواره اران و قرهباغ و متعاقب آن گنجه اران مقر جلوس و حضور تیمور بود و فرزندانش از طرف او بر این منطقه حکم میراندند که در صفحات بعد به حکومت دو تن از فرزندان او بر این منطقه در جنوب و شمال رود ارس اشاره خواهد شد. این نکته را نیز باید در اینجا مورد اشاره قرار داد که امیران جلایری و خاندانهای قرهقوینلو و آققوینلو نیز در این مناطق با تیمور و جانشینان او به جنگ پرداختند که در این بخش و در بخش مربوط به قرهقوینلو و آققوینلو نیز به آن اشاره میگردد. اولین هجوم تیمور پس از سقوط حکومت ایلخانیان و در اوان حکومت جلایریان به منطقه اران و آذربایجان و ایالات شمال غربی ایران، در سال ۷۸۸ صورت گرفت، و این در زمانی بود که خبر یورش توقتمشخان را که از اعقاب فرزندان جوجی بود به اران و آذربایجان شنید و بدینترتیب در سال ۷۸۸ به صوب آن منطقه حرکت کرد.
«به تیمور خبر دادند توقتمشخان به سرداری ۱۲ شاهزاده جوجینژاد از دشت قبچاق[۱] از راه دربند به اران و تبریز آمده شهر مذکور را ویران و غارت کرده و به کشتار مردم پرداخته و از طرفی سلطان احمد جلایر[۲] از سلسله جلایریان نیز به تبریز آمده است، و بر اثر این اخبار بود که تیمور در سال ۷۸۸ فرمان تجهیز سپاه داد و به طرف شمال غرب ایران حرکت کرد. سلطان احمد جلایر با شنیدن خبر حرکت تیمور مجال قرار نمانده و فرار نمود. تیمور متعاقباً وارد تبریز شده، تابستان را در تبریز بود و در پاییز از آب ارس گذشته و به نخجوان و اران وارد شد، او آنگاه از اران متوجه تفلیس شد و ملک بقراط[۳] (بگرات) پادشاه گرجیان را اسیر کرد و پس از غارت شهرهای گرجستان به ولایت شکی رفت. هنگامی که تیمور در قرهباغ اران بود، حکومت گرجستان را مجدداً به بگرات داد و خود به بردعه[۴] اران رفت. در زمستان که تیمور در بردعه بود مجدداً خبر حرکت توقتمشخان از اولوس جوجی به قصد غارت و حمله بر ممالک ایران را شنید و به او گفتند که فوجی از سپاه بیگانه را در آن سوی رود کُر[۵] (یعنی مقابل اران که در جنوب رود کُر میباشد) دیدهاند، در جنگی که بین قوای تیمور به فرماندهی پسرش میرانشاه[۶] و لشگریان بازماندگان جوجی به فرماندهی توقتمشخان رخ داد، لشگریان توقتمشخان شکست خوردند. تیمور دستور داد تا اسیران آنها را از اران به دشت روانه کردند. در این هنگام تیمور متوجه گوگجه تنگیز[۷] گردید. در همین هنگام تیمور قلعه النجق[۸] در نزدیکی نخجوان را از دست گماشتگان سلطان احمد جلایر بیرون آورد و تصمیم به سرکوبی قرهمحمد ترکمان پدر قرهیوسف قرهقوینلو گرفت و باروبنه خود را در (الاتاغ)[۹] نهاد. تیمور در پائیز ۷۸۹ مناطق شمال غرب ایران را ترک کرد.» (میرخوند، ۱۳۷۵: صفحه ۱۰۴۶، ۱۰۴۵، ۱۰۴۴، ۱۰۴۳)
تیمور پس از آنکه مجدداً در سال ۷۹۲ به قبچاق حمله کرد و توقتمشخان از برابر او گریخت. در پانزدهم رجب سال ۷۹۴ مطابق با پیچیئیل در گرمای تابستان، لشگرکشی مجدد خود را به سوی ایران آغاز نمود. تیمور در روز دهم رجب سال ۷۹۵، حکومت آذربایجان، ری، دربند، باکو، شروانات و گیلان را به پسر ارشد خود داد. تیمور در اواخر رجب سال ۷۹۶ به اوچ کلیسا آمد و لشگریان خود را به گرجستان و خود در ۲۱ ذیقعده همان سال به گرجستان رفت. تیمور در ۷ جمادیالاول سال ۷۹۷ مجدداً به جنگ توقتمیشخان رفت و دشت قبچاق را غارت کرد.» (همان: صفحه ۱۰۷۱، ۱۰۷۰، ۱۰۶۹، ۱۰۶۸، ۱۰۶۳، ۱۰۶۰، ۱۰۵۹)
تیمور در سال ۷۹۸ چون شنید که کارهای پسر ارشدش میرانشاه از اعتدال خارج شده متوجه تبریز شد و سپس از ارس گذشته در قراباغ اران اُتراق نمود.
در زمستان سال ۸۰۲ تیمور همچنان در قراباغ اران بود. او قاصدی پیش گرگین پادشاه گرجستان فرستاد و طاهر پسر سلطان احمد جلایر را طلب کرد ولی چون پادشاه گرجستان خواسته او را قبول نکرد، تیمور به گرجستان حمله کرد و ولایت او را غارت کرد.» «تیمور در اوایل ذیحجه سال ۸۰۳ پس از فتح دمشق و بغداد به تبریز آمد و از ارس گذشت به نخجوان آمد و از قلعه النجیق که تازه فتح شده بود، بازدید کرد. در این هنگام به او خبر دادند که ایلدرم بایزید به تحریک سلطان احمد جلایر و قرهیوسف قرهقوینلو قصد حمله به متصرفات او را دارند. اما با تحرکات سپاه تیمور ایلدرم بایزید پشیمان شده و تقاضای صلح کرد. آنگاه تیمور از ارس گذشت به نخجوان آمد و آنگاه سپس به سوی اران بازگشت و از گنجه و بردع گذشته روز سهشنبه ۲۱ ربیعالاخر سال ۸۰۴ در اواسط آذرماه در قراباغ فرود آمد. او قصد داشت در اوائل بهار به دشت قبچاق حمله نماید. (همان: صفحه ۱۱۰۲، ۱۱۰۱، ۱۰۹۶)
تیمور در ۱۴ ربیعالاول سال ۸۰۶ پس از خرابی و ویرانی گرجستان، مجدداً به قرهباغ و اران بازگشت و شهر بیلقان (نزدیک گنجه) را که مدتها پیش خراب شده بود از نو ساخت. پس از آن تیمور امیرزاده خلیل سلطان فرزند خود را بر حکومت بیلقان، بردع، گنجه و سرتاسر اران و ارمنستان و گرجستان و طبرسران نامزد کرد.
و بالاخره تیمور در ۱۷ شعبان سال ۸۰۷ هجری فوت کرد. سن او ۷۱ سال بود و ۳۶ سال سلطنت کرد و ۲۶ فرزند و نبیره از خود به جا گذاشت. (همان: صفحه ۱۱۲۲، ۱۱۱۳)
۱ ـ قبچاق. دشت قبچاق به اقلیم ششم در کنار صحراها و علفزارهای نیکو بر شمال بحر خزر افتاده است و در او عمارات و بلاد و قراء اندک است و اکثر ساکنان آن صحرانشیناند، از بلاد مشهورش خزر که آن صحرا را بدو باز خوانند و دشت خزر گویند و برطاس، سوار، محتال و سرای باتو و سریر درازش یک ماه راه بود و اکثرش زمین هامون است و ارتفاعش (منافعش) اندکی غله و جاورس و دیگر حبوب صیفی بیشتر و بهتر باشد، انگور و میوه و پالیز نادر بود و پنبه هیچ نبود، اما چون علفزار نیکو دارد، دواب و مواشی فراوان باشد و معاش اهل آنجا از ایشان بود، هوایش سرد است و آبش از عبور و آبار و از جبال آن، ارناق و کرماق مشهور است.» (ن.ک به: نزهتالقلوب، پیشین، صص ۳۵۸ و ۳۵۹).
۱ ـ در مورد سلطان احمد جلایر، آخرین پادشاه سلسله جلایریان در صفحات قبل در بخش مربوط به این خاندان به شرح وقایع سلطنت او پرداخته شد، ولی نظر به اینکه امیر تیمور در اشغال مناطق غربی و شمال غربی ایران که از متصرفات جلایریان بود، برخوردهایی با پادشاهان این سلسله داشته است، بنابراین در شرح اقدامات امیر تیمور گورکانی در این مناطق اجباراً از جلایریان نیز سخن به میان خواهد آمد.
۲ ـ بقراط را در گرجستان بگرات مینامند و بگراتی نام سلسلهای از خاندانهای بزرگ گرجستان است.
۳ ـ در مورد منطقه بردعه در صفحات قبل توضیح داده شده و بر اهمیت این منطقه در تاریخ اساطیری و باستانی ایران مستندات لازم ارائه شده است.
۴ ـ ناحیه بین کُر و ارس، همانطور که در صفحات قبل هم اشاره است، را اران دانستهاند و اعراب چون اران بین دو رود بزرگ کُر و ارس بود آن را جزیره هم میگفتند و بعدها و از آغاز سلسله صفویه، بیشتر بدون ذکر نام اران از شهرهای مهم آن، مانند قرهباغ، بیلقان، گنجه، بردعه و شمکور یا شمخور نام برده شده است که در بین این شهرها به تدریج گنجه اهمیت باستانی و تاریخی خود را بازیافت و سپس در زمان صفویه کلاً منطقه اران را ایالت بیگلربیگی قره باغ به مرکزیت گنجه نام نهادند.
۱ ـ میرانشاه فرزند ارشد تیمور. (ن.ک به: میرخوند، پیشین، ص۱۱۲۵).
۲ ـ گوگجه تنگیز یا دریاچه سوان در ۶۰ کیلومتری شمال شرقی ایروان قرار دارد. حمدالله مستوفی در مورد آن مینویسد: «بحیره (دریاچه) گوگچه تنگیز به ولایت آذربایجان و حدود ارمن، آبی خوش دارد، چنانکه اهل آن حدود از آن خورند و نسبت به دیگر بحیرات شور و تلخ نیست، دورش ۲۰ فرسنگ بود.» (ن.ک به: حمدالله مستوفی، نزهـﺔالقلوب، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۲، ص۲۴۱).
۳ ـ النجیق از قلاع شهر نخجوان است. (ن.ک به: همان، ص۸۹).
۴ ـ الاتاغ، الاتاق، علفزار بسیار نیکوست و آبهای فراوان و شکارگاههای بسیار دارد و ارغونخان مغول در آنجا سرای ساخته است. (ن.ک به: همان، ص۱۰۱).