پس از پایان جنگ جهانی دوم که هزینههای انسانی و مالی زیادی را روی دست حکومت شوروی گذاشت، برای بازسازی دوباره کشور به نیروی کار کمخرج نیاز وجود داشت از این رو برای این منظور استثمار بردهوار زندانیان و مهاجران از جمله نقشههای غیرانسانی نظام استالینی برای سرکوبی نارضایتیهای مهاجران اردوگاههای فرقه دمکرات در جمهوری آذربایجان بود که به هر بهانه ای آنها روانه اردوگاههای کار اجباری در دورترین نقاط شوروی میشدند.
گولاگ، اداره مرکزی اردوگاههای کار اجباری، از سالها پیش، به دستور استالین برای همین منظور به وجود امده بود که در برنامههای پنج ساله شوروی، در جریان صنعتی کردن کشور، نقش ویژهای را برعهده داشت.
سولژنیتسین در کتاب خود «مجمعالجزایر گولاگ» مینویسند که اردوگاهها را از روی مکان جغرافیایی نامگذاری نکرده بودند، بلکه سلیقه به خرج داده بودند و نامهای شاعرانهای بر آنها نهاده بودند، مانند گورلاگ که مخفف «گورنیلاکر» به معنی «اردوگاه کوهستانی» است، در واقع در نوریلسک؛ برلاگ که مخفف «بهرهگاووی لاگر» به معنی «اردوگاه ساحلی» است، واقع در کولیما؛ مینلاگ، رچلاگ، دوبروفلاگ، اوزرلاگ، استپلاگ، لوگلاگ، کامیشلاگ و … که همه از همین نوع معانی دارند و من وارد جزئیات آنها نمیشوم. به مجموعه همه اینها میگفتند گولاگ که از حروف اول چند کلمه روسی درست شده و معنی آن «اداره کل اردوگاههای کار تأدیبی» است. برلاگ در کولیما مجموعهای از زندانهای کار یا اردوگاههای مربوط به زندانیان خائن به وطن، دشمنان خلق، مخالفان حزب و حکومت شوروی و جاسوسان بود … یا برای مثال استپلاگ واقع در کازاخستان (قزاقستان) برای دزدان، آدمکشان، کمفروشان، محتکران، چاقوکشان، عرقخورها و روسپیهای خلافکار بود (فتحاللهزاده، ۱۳۸۶: ۱۱۶-۱۱۷).
در اتحاد جماهیر شوروی همه تصمیمات از روی نقشه و برنامه گرفته میشد؛ تعداد زندانیان و اینکه به کجاها باید فرستاده شوند، هم براساس برنامه بوده است و همه اینها از قبل تعیین میشد. مثلاً کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی تعیین میکرد که جمهوری آذربایجان باید ۲۰ هزار زندانی تحویل بدهد که در این خصوص جمهوری آذربایجان به خاطر وجود هزاران ایرانی مهاجر برجستگی ولعآوری برای مقامات شوروی داشت. این اردوگاهها از نظر شرایط سخت اقلیمی و کاری نیز به دو منطقه عمده تقسیم میشدند:
الف ـ اردوگاههای کار آسیای میانه
ب ـ اردوگاههای کار سیبری