خانه / مقالات / اوضاع اقتصادی گنجه

اوضاع اقتصادی گنجه

«گنجه پس از باکو بزرگ‌ترین مرکز صنایع در (جمهوری آذربایجان) است حدود 6 درصد محصولات صنعتی در گنجه تولید می‌شود، پاره‌ای از صنایع سنگین نیز از جمله آلومینیوم گنجه در این شهر مستقر شده‌ است، صنایع سبک گنجه را کارخانه‌های بافندگی، قالیبافی، پنبه پاک‌کنی، مجتمع تولید پوشاک و غیره تشکیل می‌دهد، صنایع محصولات غذایی شامل کارخانه روغن‌نباتی، بسته‌بندی گوشت، تولید کره و پنیر کارخانه آرد، محصولات قنادی، نوشابه‌سازی و غیره است».

 http://oldganja.aznet.org/reserve.htm

در مورد منطقه آران که امروز به جمهوری آذربایجان مشهور است نیز لازم به اشاره است که آران دارای زمستان‌های سردتر و بارندگی کمتر نسبت به غرب قفقاز است. مهم‌ترین محصولات این ناحیه را برنج، پنبه، چای، مرکبات، انواع میوه و سایر محصولات نیمه‌استوایی تشکیل می‌دهد. ایجاد تاکستان‌های انگور و پرورش کرم ابریشم از دیگر فعالیت‌های اقتصادی این منطقه به شمار می‌رود. این منطقه در آمار اعلام‌شده در دهه 1970 بزرگ‌ترین تولیدکننده (زیرعنوان نام جمهوری باکو) شوروی سابق شناخته شد و میزان محصول انگور در سال 1984 به بالاترین رقم آن یعنی حدود 2 میلیون تن رسید. محصولات دیگر این منطقه علاوه بر برنج، پنبه و انگور که نام برده شد عبارتند از گندم، سیب‌زمینی، پیاز، میوه، تره‌بار و سیب درختی. از جمله تولیدات کشاورزی دیگر این منطقه می‌توان از حنا، زیتون و زعفران نام برد. آماری از تعداد دام و محصولات دامی این منطقه به طور جداگانه اعلام نشده و آمار داده شده در غالب آمارها (جمهوری باکو) می‌باشد که براساس آمارهای سال 1987 تعداد حدود 2 هزار رأس گوساله و حدود 5500 رأس گوسفند و 31 هزار مرغ اعلام شده است.» (اداره انتشارات اسناد، 1372، صفحه 61 و 62)

درباره جغرافیای تاریخی گنجه نیز باید یادآوری کرد که تاریخ دقیق ایجاد شهر گنجه معلوم نیست، تعدادی از مورخان بنیان شهر را در سده‌های دوم تا چهارم پیش از میلاد می‌دانند http://oldganja.aznet.org/reserveاین دوره مصادف است با دوران شاهنشاهی اشکانیان.[1] گنجه سال‌ها در زیر فرمانروایی شاهان اشکانی و ساسانی بود تا اینکه در اواسط قرن هفتم میلادی به تصرف سپاهیان اسلام درآمد. این دوره مصادف است با دوره پادشاهی آخرین شاهنشاه ساسانی یعنی یزدگرد سوم. البته براساس روایت تاریخی دیگری، ساخت و تجدیدبنای گنجه مربوط به سال 859 میلادی (245) قمری، یعنی تقریباً 200 سال بعد از فتح آن توسط اعراب است. براساس این روایت تاریخی، گنجه را محمد بن خالد در سال 245 قمری در ولایت اران بنا نهاد و به قولی طبق آنچه مینورسکی در کتاب تاریخ شروان و دربند آورده، محمد بن خالد شهر را در سال 245 بازسازی کرده است». و ساختن آن در محلی که سه تپه منفرد قرار داشته با توجه به اینکه این گونه تپه‌های منفرد[2] از نظر باستان‌شناسان، اغلب باقی‌مانده شهرها و قلعه‌های باستانی است، بنابراین قدمت شهر گنجه تا دوران باستان مورد تأیید قرار می‌گیرد.

گنجه به‌تدریج به موازات بردعه که کرسی اران بود توسعه و پیشرفت نمود تا اینکه پس از حملات روس‌ها به اران در زمان مرزبان ‌بن مسافر از سلسله سالاریان در سال‌های 332 و 333 هجری بردعه ویران شد و «از این پس گنجه مهم‌ترین شهر اسلامی اران شناخته شد و در سال 340 هجری شدادیان در گنجه حاکم شدند». (رضا، 1382، صفحه 474)

«گنجه از آن پس به رونق و توسعه خود ادامه داد تا اینکه در زمان حمله مغول در سال 626 به کلی ویران و سوخته شد.» (دولت آبادی، وبلاگ شهربراز صفحه 1)

از گنجه در تمام دوره ایلخانی یعنی از سال جلوس هلاکوخان در سال 655 هجری تا 736 هجری یعنی در حدود 81 سال نامی برده نشده است، تا اینکه در کتاب نزهت‌القلوب حمدالله مستوفی که در حدود سال 745 هجری تألیف شده از گنجه مجدداً نام برده می‌شود و شهر به تدریج رو به رونق می‌گذارد و اعتبار خود را در اران به دست می‌آورد.

پیشرفت و توسعه‌ شهر گنجه طوری بود که در دوره صفویه، بار دیگر گنجه به عنوان مرکز و کرسی قره‌باغ (اران) مطرح شد و به صورت شهری بزرگ درآمد. تا آنجا که یکی از نویسندگان و وزرا عصر صفویه به نام محمد معصوم بن خواجگی اصفهانی که در سال 1056 در زمان سلطنت شاه عباس دوم (1077 ـ 1052) قمری به عنوان وزیر از طرف شاه عباس دوم به اران(قره‌باغ) رفته و در گنجه ساکن شده بود، در توصیف گنجه نوشته است:

«… که من بنده حقیر را چون محرومی از درگاه عالم‌پناه روی داد به حسب قسمت ازلی به وسعت آباد گنجه که از اقلیم پنجم است، ساکن گردید. آن بلد طیبه که همیشه از اثر لگدکوب عوام و لئام با خاک یکسان بود، بحمدالله که این زمان نمونه رشک جنان گشته، عرصه بافسحتش با ساحت جنت‌ دم مساوات و خاک عنبرآگینش با نافه تتار، حرف مبارات می‌زند، طول آن سرزمین که به مساحت درآمده یک فرسخ و عرض آن نیم‌فرسخ است و در آن عرصه یک کف زمین، بی‌باغ، بهشت آیین نیست و در هر خانه سکان او از نهر عظیم بهری دارند، بر کناره هر جویی درختان راست چون خیال قامت معشوق که بر جویبار دیده عاشق نشیند و به هر گلبن بلبلان چون بیدلان که بی‌یار گل‌اندام شکایت هجران کنند و در دامن لاله خود روی سبزه چون خط دلفریب خوبان سرزده… چون در ساحت آن بستان که نمونه‌ای از ریاض جنان بود نزول کردم و به شرف خدمت آستان معظم امیر کامکار و یگانه خوانین ذوالاقتدار، شیر غرین صرامت و نهال چمن شهامت، یکه‌تاز میدان بسالت انگشت‌نمای معرکه شجاعت، آن که انوار بزرگی از اسرة میمونش لامع و آثار دولتمندی از جبین منیرش واضح و دلایل سعادت، رفعت شأن ارجمندش ناطق و فحایل دولت از پیشانی نجدتش شارق است.

جوانبخت بادا و پیروز رای

  توانا و دانا و رزم‌آزمای

مبارز الایاله و الاقبال، مرتضی قلی خان زیاداوغلی مصاحب قاجار حفظ الله تعالی شأنه رسیدم، آن عرصه مینو سرشت را از یُمن معتدلش به مرتبه‌ای معمور و آبادان دیدم، چنانچه فتنه جز در چشم خوبان نمایش نداشت و پریشانی جز در زلف بتان ظاهر نمی‌شد، رعایای آن دیار در مهد استراحت آسوده….

نسیم عیش می‌یابد دماغم
مگر باد بهشت آنجا گذر کرد

  خیال گنج می‌بیند چراغم
که چندین خرمی در من اثرکرد

(خواجگی اصفهانی، 1368، صفحه: 317، 318)

1 ـ نکته قابل توجه در همه نوشته‌ها و گفته‌های رسانه‌های باکو و جمهوری جعلی باکو که در کتاب‌های تاریخی آنان به تحریر درمی‌آید، تأکید بر حرف‌های بی‌محتوا و بی‌سند علمی و تاریخی و جعل واقعیت های تاریخی است، به طوری که درهنگام اشاره به احتمال بنا گنجه در قرن دوم پیش از میلاد تا قرن چهارم میلادی از شاهنشاهان ایران در این دوره یعنی دوران اشکانیان و ساسانیان نام نمی‌برند.

1 ـ در این مورد ن ک به مینورسکی، تاریخ شروان و دربند، ترجمه محسن خادم، تهران، دائره‌المعارف اسلامی، 1375، ص 28.

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

تلگراف شهيد ثق‍ة‌الاسلام به محمدعلي‌شاه

تلگراف توبيخي علماي نجف وقتي به محمدعلي‌شاه رسيد او بر عناد و لجاجت خود افزود. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *