نصیر پایگذار
( ـ ۱۳۱۱)
نصیر پایگذار در سال ۱۳۱۱ در شهر مرند دیده به جهان گشود. ایشان تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر مرند و دانشسرای مقدماتی را در شهر تبریز به پایان رسانیده و به عنوان معلّم در شهر مرند شروع به کار کرد. ایشان در سال ۱۳۴۲ از دانشکده ادبیات تبریز در رشته زبان و ادبیات فرانسه موفق به اخذ مدرک لیسانس شد. در سال ۱۳۶۱ از آموزش و پرورش به افتخار بازنشستگی نائل آمد. مدّت ۱۰ سال در دانشگاه آزاد به طور قراردادی در سمت مختلف از جمله تدریس تربیت بدنی مشغول به خدمت بود.
ایشان سرودن شعر را از کلاس پنجم ابتدایی شروع کرد و اغلب انشاءهای خود را به صورت منظوم مینوشت. وی در اشعار خود از صنعت جناس بهره فراوان برده است به طوری که دکتر منوچهر مرتضوی هر یک از اشعار جناس او را یک شاهکار دانسته و تأکید میکند که جناس فارسی نصیر در نوع خود بیبدیل است. آثار نصیر پایگذار عبارتند از: قیزیل سالخیمی (مجموعه اشعار ترکی)، ناردانلار (ابیات و جناسهای دوبیتی)، کلیات دیوان ترکی، اشک اسب، کلیات دیوان فارسی، رسّام (ترکی). (کلیّات دیوان نصیر، ۱۳۹۰: ۱۰)
استخر سهند
گشت این استخر اکنون پرستاره، نور باران محفل ما پر شده امروز از والاتباران آری اینجا هست استخر سهند شهر تبریز آب نی بلکه گلاب آوردهایم از چشمهساران شهر ما از دولت کوه سهندش چون بهشت است در زمستان نیز دارد عطرِ یاد نوبهاران وه! چه اسم بامسمی هست استخر سهندش مظهر پاکی و اوج افتخار کوهساران عطر و بوی دیگری دارد در اینجا غنچه گل! میکند در هر گلستانش غزلخوانی هزاران شهر ما اندر دل خود آتشی جاوید دارد زین سبب مرد و زنِ شوریدهدل دارد هزاران پهلوانان و یلان نامور پرورده تبریز چون خیابانی فراوانند اینجا سربداران دارد اندر آسمان پروین و شمس و ماه رخشان شهر ما شهری است شهره بر دیار شهریاران میهمانان عزیز ما که صاحبخانه هستند شهر ما هم نیست دیگر شهر ما، شد شهرِ یاران زنده و جاوید ایران عزیز ما که هر روز گوی سبقت میرباید از همه چابکسواران جان «نصیرا» در ره میهن فدا باید نمودن در ره میهن فراوانند اینجا جاننثاران |
(کلیات دیوان فارسی نصیر پایگذار، ۱۳۹۰: ۴۴)