در جریان عدالتخواهی و مهاجرت علمای تهران به قم و تحصن آنها، ثقهالاسلام با ارسال تلگرامهایی به علما و مظفرالدینشاه، ضمن حمایت از خواستههای مهاجران خواستار بازگرداندن آنها به تهران شد.
(کسروی ۱۳۶۳ ش، صص ۱۱۳ ـ ۱۱۶)
مظفرالدینشاه که از زمان ولیعهدی در تبریز از نزدیک با علمای شهر تبریز و به ویژه با ثقهالاسلام آشنا بود، در جواب نامه علمای آذربایجان، به محمدعلیمیرزا نوشت: «ولیعهد، به جنابان مستطابان حاجیمیرزا آقا مجتهد، آقای امام جمعه، آقای حاجمیرزا محسنآقا، آقامیرزا صادقآقا، مجتهد و آقای ثقـهالاسلام، الطاف ما را برسانید، به همه التفات داریم و همی است که به شفاعت و توسط شما استدعای علمای آذربایجان را در معاودت دادن علمای تهران قبول فرموده مشیرالدوله، وزیر امور خارجه را برای معاودت دادن آنها روانه کردیم…». (محمد ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ص ۲۹۷)
این جواب و قبول شفاعت مظفرالدینشاه در بازگرداندن علمای مهاجرت کبرا، از اهمیت و موقعیت علمای آذربایجان حکایت میکند.
هر چه حرکت عدالتخواهی علما و مردم به پیش میرفت، صفبندیها و اختلافنظرهای اساسی بین نیروهای حاضر بیشتر میشد و این تفکیک نیروها پیش از آنکه در تهران بروز کند در تبریز و آذربایجان به منصه ظهور رسید.