خانه / مقالات / مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبایی

مبارزات شهید آیت‌الله قاضی طباطبایی

حسین صدیقی

آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی فرزند حاج سیدمیرزا باقر در سال 1293ش / 1331 ق در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی علوم دینی را از والد ماجد خود حاج سید باقر و عموی گرامی‌اش میرزا اسدالله در مدرسه طالبیه تبریز فراگرفت.[1] در سال 1316 شمسی هنگام قیام مردم تبریز و مخالفت برخی از علما از جمله میرزا باقر قاضی، پدر آیت‌الله محمدعلی قاضی طباطبایی، با سیاست‌های اسلام‌ستیزی رضاشاه به همراه پدر به تهران و سپس مشهد مقدس تبعید گردید.

در سال 1318 شمسی برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم مشرف گردید و از محضر آیات عظام سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدصدرالدین صدر، گلپایگانی، حسین بروجردی و عبدالنبی عراقی و امام خمینی کسب فیض کرد[2] و در سال 1328 راهی نجف شد و نزد علماي برجسته­اي نظير مرحوم آيت­الله­العظمي عبدالحسين رشتي، ميرزا باقر زنجاني، بجنوردي، سيدمحسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي و شيخ محمدحسين كاشف­الغطاء به کسب علوم ديني پرداخت.[3]

آیت‌الله قاضی طباطبایی در سال 1331 شمسی مجدداً به تبریز مراجعت نمود و در تبریز نماینده تام‌الاختیار امام خمینی بود. از این رو مسئولیت سنگینی را برعهده داشت.[4]

با شروع نهضت امام خمینی در سال 1341 در رأس علمای مخالف حکومت پهلوی در آذربایجان قرار گرفت و در سال 42، رهبری مبارزه علیه رژیم پهلوی را در تبریز به عهده گرفت که رژیم شاه ایشان را به همراه برخی دیگر از علمای تبریز در ارتباط با قیام پانزده خرداد و اعتراض به دستگیری امام خمینی، در زندان قزل‌قلعه محبوس نمود. پس از گذشت چند ماه ساواک دستور آزادی وی را از زندان به التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران صادر کرد.[5]

چند روز بعد امام خمینی نامه‌ای به مناسبت آزادی آیت‌الله قاضی طباطبایی خطاب به ایشان ارسال داشتند که متن آن چنین است:

«خدمت ذی‌شرافت حضرت مستطاب حجت‌الاسلام والمسلمين آقای سیدمحمدعلی قاضی (دامت برکاته)، به عرض می‌رساند مرقومه شریفه که حاکی از صحت مزاج شریف و حاوی تفقد آن‌جناب بود، موجب تشکر گردید. از آزادی جنابعالی کمال خرسندی حاصل گردید. از خداوند متعال دوام توفیقات آن‌جناب را در اعتلای کلمه طیبه اسلام خواستارم. مرجو آنکه در رمضان استجابت دعوات حقیر را از دعای خیر فراموش نفرمایید».[6]

آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از اقامت اجباری در تهران به تبریز مراجعت می‌نماید و مورد استقبال گسترده مردم این دیار قرار می‌گیرد. امام خمینی در نامه‌ای بازگشت آیت‌الله قاضی طباطبایی به تبریز را به اهالی آذربایجان تبریک می‌گوید: «… پس از تبریک ورود جنابعالی، دام برکات و موفقیت سرکار را در اعلاء کلمه حق و ازهاق باطل از خداوند متعال خواستارم».[7]

آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از بازگشت به تبریز، مجدداً توسط ساواک دستگیر و در 29 مردادماه 1343 به تهران منتقل می‌شود. در تهران به سبب فشارها و ضربات روحی و جسمیِ ناشی از زندان، در بیمارستان مهر تهران بستری می‌شود. امام خمینی پس از اطلاع نامه‌ای بدین‌مضمون برای ایشان ارسال می‌دارند.

«حضرت حجت‌الاسلام والمسلمين آقای قاضی تبریزی (دامت برکاته) تهران بیمارستان مهر

از تجدید بی‌عدالتی متأثر. اصلاح امور مسلمین را از خداوند تعالی خواستار و رفع نقاهت جنابعالی را خواهانم. خمینی».[8]

آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از بهبودی نسبی همچنان در تهران تحت نظر بود. امام خمینی در سخنانی که در مخالفت با لایحه مصونیت مستشاران نظامی آمریکا (کاپیتولاسیون) ایراد می‌فرمایند به محبوس‌شدن آیت‌الله قاضی طباطبایی اشاره می‌کند: «باید نفوذ ایرانی‌ها قطع بشود باید مصونیت برای آشپزهای آمریکایی، برای مکانیک‌های آمریکایی، برای اداری آمریکایی، اداری و فنی‌اش، مأمورین، کارمندان اداری، کارمندان فنی، برای خانواده‌هایشان مصونیت باشد، لکن آقای قاضی در حبس باشد».[9] آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از چند روز اقامت اجباری در تهران، به عراق تبعید شده و پس از گذشت یک سال و نیم به ایران مراجعت می‌نماید.

با طرح لايحه انجمن­هاي ايالتي و ولايتي كه براساس آن به زنان حق رأي داده مي­شد و قيد اسلام از شرايط انتخاب­شوندگان و انتخاب­كنندگان حذف مي­شد و به­جاي قسم به قرآن، قسم به كتاب آسماني كفايت مي­كرد، [10]مورد مخالفت علمای حوزه علميه قم، مراجع تقليد خصوصاً امام­ خميني قرار گرفت. بر همين اساس علماي تبريز، اعلاميه­هايي را صادر كردند كه آيت­الله قاضي از جمله امضاءكنندگان آن اعلاميه­ها بود.[11]

بازگشت ایشان به کشور تقریباً مقارن شد با ورود امام خمینی به نجف. در اولین اقدام آیت‌الله قاضی طباطبایی طی تلگرافی ورود امام خمینی را به نجف تبریک گفت و امام خمینی در پاسخ نامه ایشان چنین مرقوم نمودند: «… به عرض عالی می‌رساند مرقوم شریف که حاوی تبریک تشرف حقیر به عتبات مقدسه بود، موجب تشکر گردید. از خدای تعالی ادامه فیوضات حضرتعالی را در اعلای کلمه طیبه اسلام مسئلت می‌نمایم…».[12]

آیت‌الله قاضی طباطبایی در سال 47 به جرم مخالفت با رژیم اسرائیل، دستگیر و به کرمان و زنجان و بافت تبعید شد. در سالهای 56 و 57 ایشان رهبری و هدایت انقلاب را در تبریز عهده‌دار بودند. چنان‌که در گزارش ساواک آمده است

«محمدعلی قاضی طباطبایی در مسجد شعبان تبریز، مردم را علناً علیه مقدسات ملی و میهنی تحریک می‌نماید، به‌طوری که در مورخ 24/9/1357 به حاضرین اظهار می‌داشت هرکس جاوید کد 66[شاه] بگوید، باید دهانش را ببندید. ضمناً در داخل مسجد به دستور نامبرده اعلامیه‌ای الصاق نموده بودند که نحوه ساختن بمب و مواد آتشزا و چگونگیِ تکنیک آنها را آموزش می‌داد».[13]

آیت‌الله قاضی طباطبایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاشهای گسترده‌ای جهت پاکسازی اشخاص وابسته به ضدانقلاب از ادارات و دستگا‌های دولتی تبریز ازجمله رحمت‌الله مراغه‌ای (ااستاندار آذربایجان شرقی) که مورد حمایت حزب خلق مسلمان بود و همچنین بازگشایی کارخانه‌هایی که براثر جریانات اوایل انقلاب به تعطیلی کشیده شده بود، به عمل آورد. ایشان که طی حکمی از طرف حضرت امام به عنوان امام جمعه و نماینده تام‌الاختیار امام در تبریز منصوب شده بود،[14] در دهم آبان 1358 شمسی، مصادف با عید سعید قربان، نماز عید را اقامه و در خطبه نماز به این مسئله اشاره می‌کند که «مرا تهدید به قتل می‌کنند، من از شهادت نمی‌ترسم و آماده‌ام و از خدا می‌خواهم».[15]

در همان روز بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل توسط مسعود تقی‌زاده از اعضای گروهک فرقان در خیابان مورد حمله قرار می‌گیرد[16] و به آرزوی دیرینة خود که همان شهادت در راه اسلام باشد، می‌رسد و نامش به عنوان اولین شهید محراب در تاریخ زرین انقلاب اسلامی ثبت می‌شود.

آیت‌الله قاضی بارها گفته بودند «ای کاش من هم مثل استاد مطهری روزی شربت شهادت بنوشم».[17]

امام خمینی به مناسبت شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی در پیامی به مردم، آن را مصیبتی بزرگ دانست که نشانه شکست حتمیِ دشمنان اسلام و کشور و عجز و ناتوانی و خودباختگی آنان است متن پیام امام خمینی چنین است: «با كمال تأسف ضايعه ناگوار شهادت عالِم مجاهد، حجت‌الاسلام والمسلمين، آقاى حاج سيد محمدعلى قاضى طباطبايى ـ رحمة اللَّه عليه ـ را به عموم مسلمانان متعهد و علماى اعلام مجاهد و مردم غيور مجاهد آذربايجان و خصوص بازماندگان اين شهيد سعيد تسليت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابى براى مجاهدين راه حق و اسلام خواستارم.

ملت عزيز برومند ايران و آذربايجانيان غيرتمند عزيز بايد در اين مصيبت‌هاى بزرگ، كه نشانه شكست حتمى دشمنان اسلام و كشور و عجز و ناتوانى و خودباختگى آنان است، هرچه بيشتر مصمم، و در راه هدف اعلاى اسلام و قرآن مجيد بر مجاهدات خود افزوده و از پاى ننشينيد، تا احقاقِ حقِ مستضعفين را از جباران زمان بنمايند.

عزيزان من، در انقلابى كه ابرقدرتها را به عقب رانده و راه چپاولگرى آنان را از كشور بزرگ بسته است اين ضايعات و ضايعات بالاتر، اجتناب‌ناپذير است.

ما بايد از كنار اين وقايع با تصميم و عزم و خونسردى بگذريم؛ و به راه خود ـ كه راه جهاد فى سبيل اللَّه است ـ ادامه دهيم.

شهادت در راه خداوند زندگى افتخارآميزِ ابدى و چراغ هدايت براى ملت‌هاست. ملت‌هاى مسلمان بايد از فداكارى مجاهدين ما در راه استقلال و آزادى و اهداف مقدسه اسلام بزرگ الگو بگيرند و با پيوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشكنند، و به پيش به سوى آزادگى و زندگى انسانى بروند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين و رحمت و مغفرت براى شهداى راه حق و شهيدِ سعيد طباطبايى خواستارم».[18]

آیت‌الله خامنه‌ای شهادت شهدای محراب تبریز را نشانه عظمت و دینداری مردم آذربایجان‌ و بخشي از موتور اصليِ حرکت انقلابیِ ملت ایران قلمداد نمودند و در همین زمینه فرمودند:

«نشانه عظمت انقلاب و ديندارى در آذربايجان، هم، شهداى عالى مقام اين استان، شخصيت‌هاى برجسته علمى و سياسى آنجا، روحانيون والامقام و دو شهيد محراب است. در شهرهاى ديگر هم شهداى محراب داشته‌ايم، اما در تبريز دو شهيد محراب داريم؛ مرحوم شهيد «قاضى» و مرحوم شهيد «مدنى» أعلى الله مقامهما. اين، موتور اصلىِ حركت اساسى يك ملت است».[19]

[1] .  زندگانی و مبارزات  آيت­ الله قاضي طباطبائي،رحیم نیکبخت و صمد اسمعیل زاده .- تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1380. چ اول،‌ ص 96.

[2] مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی.- تبریز : آذربایجان، 1375 . ج 4، ص212.

[3] .  محمدتقی قاضي طباطبايي، زندگي­نامه آيت ­الله قاضي طباطبايي، نسخه خطي، ص 1.

[4]. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، مفاخر آذربایجان، ص212.

[5] رحیم نیکبخت و صمد اسمعیل­زاده، زندگانی و مبارزات  آيت­ الله قاضي طباطبائي، ص205.

[6]. همان

[7]. همان، ص206

[8]. صحیفه امام، ج 1، ص369.

[9]. همان، ص421

[10] .  حمید روحانی، تحليلي بر نهضت امام خمینی، تهران:‌ دفتر انتشارات اسلامي، چ 15، 1361، ص166.

[11] . اسناد انقلاب اسلامي،‌ ج 3، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1374، ص 47.

[12]. رحیم نیکبخت و صمد اسمعیل­زاده، زندگانی و مبارزات آيت­الله قاضي طباطبائي، ص220.

[13] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده آیت­الله قاضی طباطبایی، شماره بازیابی1008، ص20

[14] .  طیبه صادقی، «شهادت آيت­الله قاضي طباطبايي اولين شهيد محراب توسط منافقين»، مجله انقلاب اسلامي و دفاع مقدس «اميد انقلاب» آبان 1385، شماره 372، ص14.

[15]. طيبه صادقي، همان

[16] . روزنامه كيهان، 13/8/1358، ص 1.

[17] . روزنامه رسالت، شماره 1394، ص 4.

[18]. صحیفه امام، ج10، صص421-420.

[19]. بيانات مقام معظم رهبری در ديدار مردم آذربايجان شرقى‏ ۲۸/۱۱/۱۳۸۱

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

تلگراف شهيد ثق‍ة‌الاسلام به محمدعلي‌شاه

تلگراف توبيخي علماي نجف وقتي به محمدعلي‌شاه رسيد او بر عناد و لجاجت خود افزود. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *