خانه / مقالات / فرمان جهاد با اشغالگران میهن

فرمان جهاد با اشغالگران میهن

قشون چندهزار نفری روسیه وارد آذربایجان شده، تبریز را اشغال کردند. روس‌ ها که به شهر ریختند، دنبال رهبران و سر دسته‌های مقاومت می‌گشتند… ژنرال استارسلسکی؛ (فرماندۀ ارتش روس) طیِّ انتشار اعلامیه‌ای از مجاهدان خواست  که بالفور اسلحه را به زمین گذارند. سپاهیان روس، سنگرهای داخلی شهر را تخریب می ‌کردند و «باغ شمال» را مرکز ستاد خود قرار داده بودند. «ثقه الاسلام» که استعمارگران خارجی و به خصوص نیروهای روس را به خوبی می شناخت و از ماهیّت آن ها آگاهی داشت، در این ایّام به هیچ وجه از مواضع خود عقب تر نمی رفت و مردم را به انحای مختلف به مقاومت و ایستادگی  فرا می خواند. او برای جلوگیری از خونریزی بیشتر با کنسول روس و انگلیس مذاکره کرد و به دلیل نفوذ عوامل بیگانه و جنایت آن ها در تبریز، ثقه الاسلام عید همان سال را طیِّ بیانیه ای تحریم کرد:

عید آمد و افزود غمم را غم دیگر ماتم زده را عید بود ماتم دیگر

در این ایّام پر محنت، ثقه‌‌الاسلام مرجع رفع مشکلات و تیره ‌روزی‌ های مردم بود. وی در برابر تجاوز قوای روس، آرام نگرفت. او در برابر حوادث تلخی چون تبعید شیخ ‌علی اصغر لیل‌آبادی و تخریب خانۀ یوسف مجاهد و برخی موارد مشابه دیگر،‌ از میللر؛ (کنسول روس) خواست پاسخگوی این اقدام های غیرانسانی و غیراخلاقی شود و چون پاسخ قانع‌کننده ای دریافت نکرد، طیِّ نامه ای به نیکلای دوم؛ تزار روسیه از این اقدام نیروهای روس شکایت کرد… میرزا همچنین با ارسال نامه هایی به مراجع عظام تقلید درشهر نجف و کربلا، جریان تجاوز نیروهای روس را توضیح داده و درخواست کمک کرد.

نیروهای روس که انتظار این همه مقاومت و ایستادگی را نداشتند به کارهای وحشیانه ای از غارت گرفته تا دست درازی به ناموس مردم پرداختند و با حمله به مردم غیور تبریز، نزدیک به شصت نفر از مردم را کشته و گروهی را زخمی کردند… امیر حشمت؛ ( مسئول نظمیّۀ تبریز) از ثقه‌‌الاسلام اجازه و فتوای شرعیِ مبنی بر مقابله با قوای متجاوز روس خواست، میرزا فتوا را صادر کرد… امیر حشمت به کمک قوای خود و مجاهدان به مقابله برخاست… سربازان روس با مقاومت شدید روبه رو شدند… جمعی از روس ‌ها کشته و مجروح شدند… هزار نفر از مجاهدان در ارک؛ (محل مصلّای کنونی) موضع گرفته و در مقابل چهارهزار قشون روسی مجهز به توپ ایستادگی می‌کردند… این زد و خورد چهار روز طول کشید و روس‌ ها با بر جای گذاشتن  ۸۵۰  نفر کشته، از شهر بیرون رانده شدند… از جانب مجاهدان نیز افراد زیادی کشته و زخمی شده بودند… ثقه‌‌الاسلام برای جلوگیری از قتل نفوس و ایجاد امنیّت، به تلاش برخاست و چندبار با کنسول روس و انگلیس مذاکره کرد. قرار بر این شد که مجاهدان اسلحه را بر زمین گذارند یا از شهر بیرون روند. چون این شروط اجرا شد، روس ‌ها با اقدام به نیرنگ، قوای تازه ‌نفسی را که در راه داشتند، وارد شهر کرده و شهر را به توپ بستند… با آغاز جنگ از جانب روس ها، ثقه الاسلام در گفت و گو با ضیاءالدّوله و نمایندگان انجمن دستور داد که برای دفاع از خود جنگ کنید…. مردم شبانه شهر را ترک کنند… در این میان با بروز حادثه ای، نیروهای روس، فشار خود به ثقه الاسلام را به اوج رساندند؛ حادثه چنین بود که یکی از سربازان روس از اردوگاه گریخته و در خانۀ ثقه الاسلام پناهنده می شود، «مردم می گفتند این مرد روسی می خواسته مسلمان بشود؛ به هر حال در نتیجه یک هنگ قشون روس خانۀ ثقه الاسلام را محاصره کرده و مانع دخول و خروج افراد خانواده شدند، می گویند حتّی راه آب و نان را هم به آن ها بستند. عاقبت مخبرالسّلطنه کنسول روس و رئیس قشون را ملاقات نمود و به هر زبانی بود آن ها را متقاعد کرد که دست از محاصرۀ خانۀ ثقه الاسلام بردارند».

پس از بروز اوج وحشی گری نیروهای روس، گروهی از هواداران به ثقه الاسلام گفتند: شما چه می ‌کنید؟ گفت: کار خودم را به خدا وا می‌گذارم… پس از وخیم شدن اوضاع تبریز، برخی از بزرگان شهر برای نجات جان خود، هر کدام در گوشه ای پنهان شدند امّا میرزا کماکان در کنار مردم ماند و مانند قبل به این سخن خود تأکید کرد: …راضی‌ ام مرا در سیبری به شکستن سنگ چخماق وادار کنند، اما بیرق روس در این مملکت نباشد…

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

شهید ثق‍ه‌الاسلام در صف حامیان مشروطه

زنده‌‌نام ثقـ‍ه‌الاسلام، عالمی اسلام‌شناس و متفکری آزادی‌خواه بود که نه‌تنها آرزوی استقلال و آزادی ایران …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *