خانه / مقالات / محمدعلي‌شاه مصمم براي نابود كردن مشروطه

محمدعلي‌شاه مصمم براي نابود كردن مشروطه

اگرچه محمدعلي‌شاه از همان ابتداي استقرار مشروطه با كراهت و بدبيني مشروطه را به ظاهر پذيرفت، اما هميشه مي‌خواست به هر قيمتي كه هست مشروطه را زير پا بگذارد و براي همين دنبال بهانه‌اي كافي بود، تا اينكه در سال 1325 پس از ترور ميرزاعلي‌اصغرخان اتابك به دست جوان تبريزي با قضيه بمب انداختن به شاه، روابط محمدعلي‌شاه با مجلس تيره‌تر شد و تمام بهانه‌هاي لازم براي عملي كردن نيرنگ‌هاي شاه آماده شد. با علني‌شدن مخالفتِ محمدعلي‌شاه با آزادي‌خواهان مابين مشروطه‌خواهان و اهالي تبريز نيز اختلاف و انشعاب‌ها بيشتر شد و از آن پس در تبريز دو دسته قوي «مشروطه‌خواه» و «مستبد» به وجود آمد. (اوراق پراكنده تبريز، ص 132) و عاقبت اين اختلاف‌ها منجر شد به آن كه «لياخوف» بنا به دستور استاد خود، محمدعلي‌شاه را تشجيع به نابود كردن اساس مشروطه كرد. شاه كه باطناً از مشروطه و مشروطه‌خواه ناراضي بود سر تسليم پيش آورد و در قدم اول ناگهان با يك وضع وحشت‌انگيز با توپ و توپخانه و سرباز و قزاق از مقر سلطنت بيرون آمد- در حالي كه شاپشال و لياخوف اين دو عمله مزدور با شمشيرهاي آخته در يمين و يسار كالسكه شش اسبه او بودند- از ميدان توپخانه گذشته به سوي باغشاه حركت كرد. (زندگي‌نامه ثقـ‍ة‌الاسلام، صص 339 ـ 340؛ قيام آذربايجان و ستارخان، صص 57 ـ 59)

اگرچه شاه در ظاهر، به بهانه دور شدن از گرماي تهران عازم باغشاه شد، اما در حقيقت مي‌خواست باغشاه را لشگرگاه خود قرار دهد و با آسودگي و اطمينان به اجراي مقاصد شوم خود بپردازند. (زندگي‌نامه ثق‍ة‌الاسلام ، ص 345)

      زعماي ملت با اين حركت شاه متوجه شدند كه شاه درصدد مخالفت با مجلس و مشروطه است اما باز اميدوار بودند و احتمال مي‌دادند با مكاتبه و مجامله نگذارند رشته ارتباط به كلي گسيخته شود.

چنان كه فرشي در آخرين نامه خود از مجلس به ثق‍ة‌الاسلام مي‌نويسد: «ما سه نفر را كه محرك و مفسد تشخيص داده بوديم توقيف كرديم و شما به ملت بگوييد كه غرض مخالفت با اساس مشروطه نيست و مانع از هيجانات مردم شويد … اما مطمئناً اين مرد مملكت را با رفتار خود به باد خواهد داد…». (زندگي‌نامه ثقـ‍ة‌الاسلام، ص 350)

با آمدن تلگراف‌ شاه با عنوان «راه نجات» كه نقض عهد و خلاف سوگند شاه را آشكار مي‌كرد، تلگراف‌هاي متعددي به انجمن‌هاي سراسر كشور و به مراجع نجف مبني بر حمايت از مشروطه‌خواهان در برابر محمدعلي‌ميرزا مخابره شد.از طرف علماي تبريز نيز تلگراف مفصلي به خود شاه مخابره شد، اما هيچ كدام از اينها فايده‌اي نبخشيد و محمدعلي‌شاه نه‌تنها از نقشه خود منصرف نشد بلكه وقتي در باغشاه مستقر شد، بخت و دولت را قرين ديد و با همراهي «لياخوف» از مجلس خواست تا چند نفر از روزنامه‌نگاران و ناطقان و واعظان سخنوري كه با نوشته‌ها و سخنان حكمت‌آميزشان مردم را از خواب غفلت بيدار مي‌كردند از ايران تبعيد شوند. اين اشخاص عبارت بودند از:

  1. ميرزا جهانگيرخان (مدير روزنامه صوراسرافيل)
  2. ملك‌المتكلمين
  3. سيدمحمدرضا مساوات (مدير روزنامه مساوات)
  4. سيدجمال الدين واعظ اصفهاني
  5. بهاء‌الواعظين و دو يا سه نفر كه اسامي آنها به اختلاف ذكر شده و درخور اعتماد نيست.(قيام آذربايجان، صص 73 ـ 75) مجلس چون اوضاع را چنين ديد علناً با شاه به مبارزه برخاست و نامه بسيار مستدل و تكان‌دهنده و در عين حال قانوني به شاه نوشت ولي اين نامه كه برخلاف روحيه مستبدانة او بود وی را بيشتر عصباني كرد و براي اجراي آخرين تصميم خود مصمم‌تر ساخت. (قيام آذربايجان، ص 73 ـ 75؛ تاريخ مشروطه، ج 2، ص 606)

خبرهاي ناگوار تهران توسط تلگراف‌هاي نمايندگان آذربايجان به تبريز مي‌رسيد و اين اخبار اوضاع را در تبريز متشنج‌تر مي‌كرد، به طوري كه در اين چند روز قبل از به توپ بسته شدن مجلس، افراط‌گران مشروطه‌خواه با تفنگ و بمب قصد جان دو تن از مخالفان سرشناس يعني ميرهاشم و مجتهد را مي‌كنند و اين حوادث آنها را نسبت به مشروطه بيشتر بدبين مي‌كند.

دیگر آنکه از ايالات و ولايات كشور جواب‌هاي آتشين در حمايت و همراهي با مشروطه‌خواهان مي‌رسید مردم آذربايجان نيز با شنيدن اين اخبار وعده دادند كه با نيروي 30 هزار نفري و يا 50 هزار نفري به زودي به تهران حركت خواهيم كرد اما متأسفانه بيش از آنكه نيروهاي ملي عازم تهران شوند كار از كار مي‌گذرد.

اگرچه رؤسا و واعظان مردم را به سكوت و تأمل دعوت مي‌كردند اما مردم آذربايجان خون حميت و غيرت در وجودشان به جوش آمده بود و از هر طرف به طرف تلگرافخانه مي‌آمدند و فرياد مي‌زند: يا مرگ يا مشروطه.

بالاخره مجاهدان آذربايجاني منتظر فرصت نمانند و در روز هفدهم جمادي‌الاول، سيصد نفر سوار مسلح از تبريز حركت كرده به باسمنج رفتند.

ستارخان و باقرخان از نخستين كساني بودند كه داوطلبانه پاي در اين ميدان مقدس گذاشتند و با پنجاه سوار حركت كردند و محمدقلي‌خان آقبلاغي نيز با عده‌اي از سواران قره‌داغ، كه اغلب از خويشاوندان خودشان بودند، به حمايت از دارالشوري رهسپار باسمنج شدند.

در حالي كه تبريزيان در جوش و خروشِ حمايت از مشروطه و در تدارك رفتن به تهران بودند تا با دشمنان آزادي بجنگند، ناگهان متوجه شدند كه شاه نقشه اصلي خود را در تبريز عملي كرده است و تبريزيان ناچار هستند در شهر خود بمانند و با دشمنان مشروطه پيكار نمايند. اين نقشه با محوريت مجتهد و رفتن او به انجمن اسلاميه و تحريك مردم براي پشتيباني از محمدعلي‌ميرزا اجرا شده بود.

شهيد ثق‍ة‌الاسلام در «مجمل حوادث يوميه» در اين مورد مي‌نويسد: «روز 19 ماه، مجتهد را با جاه و جلال به اسلاميه بردند و به علما رقعه نوشته و دعوت كردند و مرا دعوت نكردند و من نيز ابداً توجهي به آن جانب نكردم و درِ خانه خود بستم و نشستم و طبق خبر واصله در يك روز 96 توپ بزرگ به مجلس و مسجد سپهسالار زده‌اند».

در تاريخ مشروطه نيز آمده است: مجتهد رسماً در اسلاميه نشسته است مجتهد به پشتيباني ميرهاشم و تفنگچيان دوه‌چي با مشروطه درفش دشمني برافراشته و دانسته شد از محمدعلي‌ميرزا دستورهايي گرفته است و با او همبستگي دارد.

زنده‌ياد ثق‍ة‌الاسلام در آن اوضاع بحراني دل‌نگران و متشنج در 22 جمادي‌الاول 1326 نامه‌اي به برادرانش نوشته است كه با جملات اعتراض‌آميز شروع مي‌شود: «نمي‌دانم چه مي‌نويسم؟ اين مشروطه‌طلبان بلايي به سر مشروطه آوردند كه جان عالم را سير كردند، در عرض اين مدت هر چه گفته شد كه ترك انقلاب نمايند و حرف‌هاي خارج از اندازه نزنند به گوش احدي فرو نرفت، روزنامه‌چي، ناطق، هر چه خواست گفت و نوشت و از تعبيرات و مهملات و غيره و غيره مضايقه نكردند».

در همين نامه صحبت از تلگراف خصوصي شاه به علما و جمع شدن مردم در خانه مجتهد و تير خوردن ميرهاشم و جمع شدن عده‌اي در تلگرافخانه و هتاكي آنها و رفتن مجتهد به انجمن اسلاميه و حركت قشون ملي به باسمنج اطلاعات خوبي ارائه مي‌دهد و گزارش دقيق بحران‌هاي به وجود آمده را مي‌نويسد و مي‌افزايد: «فعلاً مشروطه در نهايت ضعف است بلكه اسم هم نمي‌توان گفت».

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

تلگراف شهيد ثق‍ة‌الاسلام به محمدعلي‌شاه

تلگراف توبيخي علماي نجف وقتي به محمدعلي‌شاه رسيد او بر عناد و لجاجت خود افزود. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *