خانه / مقالات / نگاهی به قیام 29 بهمن تبریز

نگاهی به قیام 29 بهمن تبریز

موسسه تاریخ و فرهنگ دیارکهن

حسین صدیقی محقق و نویسنده تاریخ انقلاب اسلامی

به مناسبت سالگرد 17 دي 1314 و سالروز اصلاحات ارضي، مقاله­ ی سراسر توهين‌آميزي در روزنامه­ اطلاعات با نام مستعار احمد رشیدی مطلق عليه امام خمینی نوشتهشد. در اين مقاله قيام عظيم 15 خرداد 1342، توطئه­ استعمار سرخ (حزب توده) و سياه (روحانیت) معرفي شده بود. نویسنده این مقاله امام خمینی را مردی ماجراجو، بی­اعتقاد، وابسته به مراکز استعماری، و شهرت­طلب توصیف کرده بود. و ایشان را به عنوان سید هندی معرفی نموده بود «که مدتی در هندوستان به سر برده و در آنجا با مراکز استعماری انگلیس ارتباطی داشته است».[1]

به دنبال انتشار اين مقاله در روزنامه­ اطلاعات، شهر قم حالتي غيرعادي به خود گرفت. بازار و بسیاری از مغازه‌های شهر تعطیل شد، صدها نفر از علما، فضلا و طلاب حوزه به همراه جمع كثيري از مردم به سوي منازل مراجع رفتند و از مراجع خواستند تا اين اقدام توهین­آمیز روزنامه اطلاعات را تقبیح نمایند و تعدادي از علما و مراجع قم در سخنراني­هاي خود، به حمايت از امام و محکوميت اهانت به ساحت ايشان پرداختند. در روز 19 دي ماه شهر قم نسبت به این اهانت به كلي تعطيل شد و اعتراضات شكل گسترده‌اي و خشونت‌آميز به خود گرفت. شعار مرگ بر شاه و درود بر خمینی بت­شکن در سرتاسر فضای قم طنین­افکن شده بود كه با برخورد مأموران، دست كم 5 نفر به شهادت رسيده و دهها تن زخمي شدند.[2]

چهل روز بعد مردم شجاع و روحانیون مبارز تبریز با صلاحدید آیت‌الله قاضی طباطبایی تصمیم گرفتند که مراسم اربعین شهدای قیام 19 دی مردم قم را در مسجد قزلی «حاجی میرزا یوسف» برگزار کنند. [3]به همین مناسبت اطلاعیه‌ای از سوی 11 تن از علمای مبارز تبریز، سيد محمدعلي قاضي طباطبائي، سيد حسن انگجي، جعفر الاشراقي، سيد يوسف الهاشمي، عبدالحميد شربیاني، عبدالمجيد واعظي، عبدالحسين غروي، كاظم دينوري و عبدالله سرابي صادر و از مردم خواستند که در مراسم مذکور شرکت نمایند.[4] این اعلامیه در بیشر اماکن عمومی ‌شهر نصب گردید.

یکی دیگر از این اعلامیه­ها با عنوان «آذربایجان به پا می‌خیزد» بود که در شهر تو زیع گردید. آقای شریعتمداری به همین مناسبت اعلامیه‌ای منتشر کرد که آن نیز در سطح وسیعی پخش شد. در اعلامیه روحانیان تبریز 29 بهمن روز عزای عمومی ‌و در اطلاعیه آقای شریعتمداری این روز تعطیل عمومی اعلام شده بود. «تلفیق میان تعطیلی و عزا قضیه را بسیار تشدید کرد».[5]

در پی فراخوان علما‌ی مبارز تبریز از صبح همان روز بازار، مغازه‌ها و اماکن تعطیل شده و مردم جهت شرکت در مجلس ختم به طرف مسجد قزلی (حاج میرزا یوسف) به راه افتادند.[6]

ساعت 9 صبح بود که مردم در مقابل مسجد اجتماع نموده و نیروهای انتظامی به فرماندهی سرگرد مقصود حق‌شناس رئيس كلانتري 6 تبريز، به مردم اعلام می‌کند که متفرق شوند، اما مردم توجهی به اخطارهای او نمی‌کنند. در همین اثنا درِ مسجد توسط حق‌شناس بسته شد و توسط وی به مسجد اهانت شد.[7] تعدادی از جوانان به طرف سرگرد حق‌شناس حرکت می‌کنند و از او می‌خواهند تا درب مسجد جهت برگزاری مراسم باز شود. هیچ‌کس به فریادهای «پراکنده شوید!» او توجهی نمی‌کند و او با لحن تند و زشتی خطاب به جوانان می‌گوید: «نمی‌شود! در این طویله باید بسته بماند!» با سخنان توهین‌آمیز او مردم به حرکت درآمدند، درگیری آغاز شد. نیروهای شهربانی شروع به تیراندازی کردند. اولین شهید آن روز «شهید محمد تجلا» بود که توسط مأمورین شهربانی به شهادت رسید.

مردم خشمگین جنازه خون‌آلود شهید را برداشته و در خیابانها با شعار مرگ بر شاه و درود بر خمینی به حرکت درآمدند. قیام آغاز شد و شعار «زنده‌باد خمینی» به اوج رسید. جمعیت به طرف افراد پلیس هجوم بردند و ماشین‌‌های پلیس را آتش زدند.

در مدت کوتاهی تمام شهر به قیام برخاست. در این درگیری مردم خشمگین تمام اماکن مظاهر رژیم، بانک‌های صادرات، سینماها، مشروب‌فروشی‌ها، کاخ جوانان، دفاتر حزب رستاخیز و ادارات را مورد حمله قرار دادند. شهر به کلی از دست نیروهای انتظامی خارج شده بود که ارتش وارد صحنه شده و مردم، هدف رگبار گلوله قرار گرفتند، تعدادی مجروح و جمعی به شهادت رسیدند و از طرف مقامات رژیم در شهر حکومت نظامی برقرار گشت. [8]

در این قیام 14 نفر شهید، 118 نفر مجروح، 581 نفر دستگیر،[9] 4 سینما، 2 هتل، 3 دستگاه تانک و تعدادی اتومبیل شخصی به آتش کشیده شدند.[10]

بعد از حادثه خونبار تبریز شاه هیئتی را به ریاست ارتشبد شفقت (استاندار جدید آذربایجان شرقی) مأمور رسیدگی به اوضاع شهر کرد. هیئت اعزامی با علمای تبریز دیدار کرد و قول داد که مأموران دولتی را تنبیه کند. پس از گزارش هیئت اعزامی، به دستور شاه مقامات محلی استان آذربایجان شرقی از کار برکنار شدند اما این جابه­جا­یها هیچ­گونه تأثیری در آرامش اوضاع عمومی تبریز نداشت.

حضرت امام خمینی به مناسبت قیام حماسه‌آفرینان تبریز در هشتم اسفند 1356 پیامی خطاب به اهالی آذربایجان صادر نمودند: سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز!. .. درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با «فریاد مرگ بر شاه» خط بطلان بر خرافه‌گویی‌های او کشیدند! امام خمینی به مردم تبریز تسلیت دادند من نمی‌دانم به چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت‌کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتل‌عام‌‌های پی‌درپی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوق‌های تبلیغاتی معلوم می‌شود که جنایت‌ها پیش از تصور ما است.

امام خمینی به مردم نوید پیروزی دادند من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می‌دهم، نوید پیروزی نهایی. حضرت امام پیشگامی مردم آذربایجان را یادآور شدند که : شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه­دادن به خودکامگی و خودسری سلاطین جور به پا خاستید و فداکاری کردید». امام خمینی افزودند: «به خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صدای ضدشاهی و ضدرژیمی بلند است و بلندتر خواهد شد.

امام خمینی با اشاره به هدایت مبارزات توسط روحانیون گفتند: «پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند برای انتقال از این ضحاک زمان به اهتراز درآمد و ملت اسلام یک‌دل و یک‌جهت به پاس مکتب حیات‌بخش قرآن، آثار این رژیم ضداسلامی و مروّج زردشتی را محو خواهد کرد. الیس الصبح بقریب؟!»

معظم‌له به مردم آذربایجان اطمینان دادند «که در این راه حق و استقلال و آزادی‌طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند.» و قیام آنها مورد حمایت «شهرهای بزرگ چون شیراز، اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق ـ سلام‌الله علیها ـ و تهران بزرگ» قرار خواهد گرفت. ایشان به اعزام هیئت رژیم به آذربایجان اشاره کرده و فرمودند: «از قرار مسموع هیئتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بی­خبری شاه را از این جنایات اعلام کند و آن کسی که احتمال آن را بدهد کیست جز سازمانی‌ها [ساواکی‌ها] لذا هیچ‌کسی نباید باور کند».[11]

متن پیام امام خمینی چنین است:

«بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏

19ربیع الاول 98

سلام بر اهالى شجاع و متدين آذربايجان عزيز! درود بر مردان برومند و جوانان غيرتمند تبريز! درود بر مردانى كه در مقابل دودمان بسيار خطرناك پهلوى قيام كردند و با فرياد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر گزافه‏گويي­هاى او كشيدند! زنده باشند مردم مجاهد عزيز تبريز، كه با نهضت عظيم خود مشت محكم بر دهان ياوه­گويانى زدند كه با بوقهاى تبليغاتى انقلاب خونين استعمار را كه ملت شريف ايران با آن صددرصد مخالف است «انقلاب سفيد شاه و ملت» مى‏نامند و اين نوكر اجانب و خودباخته مستعمِرين را نجات­دهنده كشور مى‏شمارند.

مردَكى نجات­دهنده كشور است كه مخازن بزرگ ثروت اين ملت مظلوم را دو دستى تقديم اجانب نموده، و آن پول ناچيز را كه مى‏گيرد تقديم مى‏كند و در مقابل، آهن­پاره‏هايى مى‏گيرد كه هيچ دردى از ملت دوا نمى‏كند! آن شخصی نجات­دهنده است كه با مصونيت­دادن اتباع اجانب، كشور را از حيثيت ساقط و به شكل مستعمره عقب­افتاده درآورده است! مردَكى حافظ آزادى ملت است كه در سرتاسر كشور، احدى را حق يك كلمه حق­گويى و انتقاد نمى‏دهد و پليس ننگين­اش بر سر اين ملت مظلوم سايه افكنده! شاهى عدالت‏گستر است كه در هر چند گاهى، با قتل عام، ملتى را به عزا مى‏نشاند!

من نمى‏دانم با چه زبانى به اهالى محترم تبريز و به مادران داغديده و پدران مصيبت كشيده تسليت بگويم؛ با چه بيان اين قتل عامهاى پى‌درپى را محكوم كنم. من از مقدار جنايات و عدد مقتولين و مجروحين اطلاع صحيح ندارم ولى از بوقهاى تبليغاتى معلوم مى‏شود كه جنايتها بيش از تصور ما است. با اين وصف، شاه افراد پليس را كه به قتل عام به دلخواه او دست نزده‏اند به محاكمه مى‏خواهد بكشد. خاطرة بسيار أسف‏انگيز قم هنوز ما را در رنج داشت كه فاجعه بسيار ناگوار تبريز پيش آمد كه هر مسلمى را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.

من به شما اهالى معظم آذربايجان نويد مى‏دهم، نويد پيروزى نهايى. شما آذربايجانيان غيور بوديد كه در صدر مشروطيت براى كوبيدن استبداد و خاتمه­دادن به خودكامگى و خودسرى سلاطين جور به پا خاستيد و فداكارى كرديد. استبداد محمدرضا خان پهلوى و پدر روسياهش روى سلاطين مستبد را سفيد كرد. تاريخ ايران به ياد ندارد اين چنين سفاكى و قتل عام پى­درپى را كه به دست اين ياغى سفاك انجام مى‏گيرد. تاريخ مشروطيت به ياد ندارد اين چنين مجلس سنا و شورا را كه اهالى محترم متدين آذربايجان را مشتى اوباش و بى‏دين معرفى كنند؛ از مجلسى كه دست­نشانده شاه است بيش از اين توقع نيست. اكنون بعد از آن همه كشتار و جنايات تبريز و آن همه خونخواريهاى شاه، مشتى سازمانى ]ساواکی[  را با كارگران مجبور با سرنيزه، در گوشه و كنار كشور به راه انداخته تا با عربده­كشيدن و به نفع دستگاه جنايت و خيانت تظاهرات به راه انداختن، مى‏خواهند لكه‏هاى ننگ را از سر و صورت اين مستبد خونخوار شستشو كنند؛ غافل از آنكه با آب زمزم و كوثر هم محو نخواهد شد. تاريخ، رنجهاى ملت و ستمكارى و جنايات اين پدر و پسر را ضبط كرده و در فرصتى منتشر خواهد كرد.

من الآن كه مشغول نوشتن اين غمنامه هستم، نمى‏دانم كه به برادران عزيز تبريزى ما چه مى‏گذرد. آيا شاه به جنايات خود ـ و لو موقتاً ـ خاتمه داده است يا نه؟ آيا مى‏خواهد

پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سركوبى كند كه نفس­ها قطع شود؟ لكن بايد بداند كه دير شده؛ ملت ايران راه خود را يافته و از پاى نمى‏نشيند تا جنايتكاران را به جاى خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از اين دودمان سفاك بگيرد.

با خواست خداوند قهار، اكنون در تمام كشور صداهاى ضد شاهى و ضد رژيمى بلند است، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانيون ارجمند، براى انتقام از اين ضحاك زمان، به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام ـ يكدل و يك­جهت ـ به پاس از مكتب حيات‏بخش قرآن، آثار اين رژيم ضد اسلامى و مروّج زرتشتى را محو خواهد كرد.أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَريبٍ؟!

اهالى معظم و عزيز آذربايجان ـ ايّدهم اللَّه تعالى ـ بدانند كه در اين راه حق و استقلال و آزادى­طلبى و در حمايت از قرآن كريم تنها نيستند؛ شهرهاى بزرگ چون شيراز، اصفهان، اهواز و ديگر شهرها و مُقدم از همه قم مركز روحانيت و پايگاه حضرت صادق ـ سلام اللَّه عليه ـ و تهران بزرگ با آنها هم­صدا و هم­مقصد، و همه و همه در بيزارى از دودمان پليد پهلوى شريك شمايند. امروز شعارها در كوچه و برزن هر شهر و هر ده، «مرگ بر شاه» است و هرچه عمال كثيف كوشش مى‏كنند كه جنايات را از مركز اصلى كه شاه است منحرف و به دولت يا مأموران متوجه كنند، كسى نيست كه باور كند.

عجب آنكه از قرار مسموع هيئتى از دستگاه به آذربايجان آمده است كه بي­خبرى شاه را از اين جنايات اعلام كند و آن كس كه احتمال آن را بدهد كيست جز سازماني­ها و اعضاى مجلسين كه آنها هم احتمال نمى‏دهند و تظاهر به خلاف مى‏كنند.

از خداوند تعالى اصلاح امور مسلمين و رفع شرّ اشرار و محو آثار اين دودمان را خواهانم. والسلام عليكم و رحمه اللَّه.

روح­اللَّه الموسوي الخمينى‏»[12]

حضرت امام همچنین مقارن با چهلم شهدای 29 بهمن تبریز پیامی خطاب به ملت ایران صادر نمودند که در آن آمده است: «با فرا رسيدن اربعين مقتولين مظلوم تبريز غم­هاى ملت غيرتمند تجديد مى‏شود. ملت مظلوم ايران بايد در هر چند صباحى پرچمهاى سياه افراشته كنند و در سوگ بنشينند براى جوانان عزيز و عزيزان اسلام كه به دست عمال آمريكا و به امر شاه در خاك و خون كشيده شدند. و هنوز چشمها گريان و دلها بريان است…». امام در این پیام از ملت ایران خواستند که به خاطر «… مصيبت بزرگى را كه بر برادران تبريزى ما وارد شد، اربعين آن را در سوگ هستيم، و ملت ايران نيز در آن روزبا عزاى عمومى خود به ملت­هاى آزاد جهان بفهمانند كه ما با چه شرايطى زندگى مى‏كنيم». [13]

آیت‌الله خامنه‌ای در بیاناتی که در دیدار با مردم آذربایجان ایراد فرمودند ضمن تجلیل از این حركت انقلابی، مبتكرانه و تأثیرگذار مردم هشیار و وفادار آذربایجان و تبریز فرمودند: «آن کسانی که این حادثه را به‌وجود آوردند، خواستند نگذارند این حادثه زنده بماند، باید فراموش بشود؛ ناگهان از یک نقطة دوردست از قم، یعنی از تبریز، مردم به ‌پا می­خیزند و آن حادثة قم را زنده نگه می­دارند. این‌جور نبود که چهلم [حادثة نوزدهم دی] را خود مردم قم بگیرند، تبریز گرفت. دستگاه جبّار و طاغوت، متوحّش شد، عکس‌العمل ناشیانه‌ای در مقابل مردم تبریز انجام داد، عدّه‌ای شهید شدند. تبلیغاتی که آن روز کردند، تبلیغات بسیار ناشیانه و غلطی بود؛ خواستند ماست‌مالی کنند. قضیّه گذشت، چهلم مردم تبریز را مردم یزد به ‌پا داشتند. ببینید، این پیوستگیِ بخش­های مختلف کشور [است]؛ بعد این تسلسل راه افتاد. مبتکر شماها بودید در اقامة اربعین‌های شهیدان انقلاب، بعد این جریان به راه افتاد؛ یزد و شیراز و بوشهر و بقیّة نقاط کشور».[14]

ایشان همچنین قیام تاریخی ۲۹ بهمن مردم تبریز، را دارای درسها و عبرتهای متعدد دانستند و اولین درس قیام ۲۹ بهمن، را «نمایش ویژگی‌ها و خصلت‌های برجسته مردم تبریز و آذربایجان» غنوان نمودند.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: ایمان عمیق دینی، غیرت دینی، شجاعت، موقع­شناسی و اقدام به­هنگام، پیشرو و صف­شکن ­بودن، و انجام کارهای نوآورانه در راه اهداف، خصلت‌های برجسته مردم تبریز و آذربایجان است، که حادثه ۲۹ بهمن آنها را مجسم کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه­ای، دومین درس قیام ۲۹ بهمن را، «نشان دادن پیوستگی و ارتباط بخش­ها و اقوام مختلف کشور» برشمردند و گفتند: اقوام مختلف ایرانی، به واسطه حاکمیت ایران اسلامی، در زیر پرچم اسلام و نام زیبای ایران قرار گرفته‌‌اند و همه دارای پیوستگی و اتصال با یکدیگر هستند و این، همان نقطه‌ای است که بدخواهان ملت ایران، بر روی آن متمرکز شده‌‌اند و می‌خواهند اقوام ایرانی را مقابل هم قرار دهند.

ایشان همة مردم و مسئولان را به هشیاری در قبال این موضوع فراخواندند و خاطرنشان کردند: هیچ­گاه نباید پیام اتحاد و همدلی و همگامی قیام ۲۹ بهمن از یاد برود.

آیت‌الله خامنه­ای، «معجزه اراده ملت» را پیام سوم قیام ۲۹ بهمن تبریز دانستند و تأکید کردند: این قیام نشان داد که هیچ مانع و قدرت بزرگی نمی­تواند در مقابل اراده راسخ یک ملت، مقاومت کند.[15] رهبر انقلاب اسلامی به دو ویژگی ممتاز مردم آذربایجان و تبریز اشاره كردند و فرمودند: «مردم تبریز همواره آغازكننده بوده و ابتكار عمل را در دست داشته‌‌اند و قیام 29 بهمن سال 56 نیز از همین موارد بود، زیرا اگر مردم تبریز این كار بزرگ را انجام نمی‌دادند، سلسله اربعین‌ها در كشور ایجاد نمی‌شد.

ایشان با اشاره به استمرار این ویژگی‌ها در مردم آذربایجان و تبریز افزودند: امروز هم جوانهای عزیز تبریز كه نه امام، نه دفاع مقدس و نه باكری‌ها را دیده‌اند، با همان استقامت و بصیرتی در صحنه حاضر می‌شوند كه جوان تبریزی در 29 بهمن سال 56 در میدان حاضر شد».[16]

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در دیدار مردم آذربایجان­شرقی در 28 بهمن ماه سال 1386 با اشاره به اینکه خاطرة مجاهدت آزادمنشانه و‌ هشیارانه‌ مردم آذربایجان از حافظه‌ ملت ایران پاک نخواهد شد و 29 بهمن سال 1356 یکى از این خاطره‌هاست، عنوان کردند: شما در شناسنامه‌ تاریخى خودتان چه در دوران تاریخ گذشته، چه در دوران بعد از انقلاب، چه در دوران جنگ تحمیلى و چه تا امروز از این­گونه حوادث بسیار داشته‌اید. البته تاریخ سرتاپا افتخار مردم عزیز آذربایجان در یک نقاطى اوج می­گیرد که یکى از این نقاط همین 29 بهمن است…

ایشان افزودند: «اگر بخواهیم این حادثه را برگردانیم بر روى روحیات مردم و خصوصیات مردم آذربایجان، نتیجه این می‌شود که این مردم هم شور و هیجان دارند، هم شعور و هوشیارى سطح بالا دارند؛ می‌دانند چه کارى اهمیت دارد و کى‌ اهمیت دارد؛ هم شجاعت و غیرت کافى دارند که این کار را ولو بسیار خطر داشته باشد، انجام بدهند؛ مردمى هستند بیدار، بیدار؛ بیدارى که شما شعارش را می­دهید؛ بنده با همة وجود این شعار را قبول دارم، از سالها قبل هم گفته‌ام. من در مقابل شعار شما به عنوان تصدیق این حرفها عرض می­کنم: آذربایجان اویاخسان، انقلابا دایاخسان».[17]

[1]. روزنامه اطلاعات، 17/10/1356، ص7

[2]. علی شیرخانی، حماسه­ی 19 بهمن 1356 قم، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، 1377، ص19.

[3] علی شیرخانی، حماسه 29 بهمن تبریز، (خاطرات حجت­ الاسلام نجف­زاده)، تهران، مرکر اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص17

[4]. همان، ص228.

[5] . هدایت­الله بهبودی، تبریز در انقلاب، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1385، ص20

[6]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج3، ص33

  1. 3. حماسه 29 بهمن تبریز، پیشین، خاطرات حجت­الاسلام نجف­زاده، ص18

[8] -حماسه 29 بهمن تبریز،صفحات متعدد

[9].  بهبودی، پیشین، صص239- 245

[10]. ر. ک  به روزنامه­های کیهان 7/12/1356و روزنامه اطلاعات 30/11/1356

1-صحیفه امام ،ج3،صص353-355

[12]. صحیفه امام، ج 3، صص 353-355.تصویر دست خط امام خمینی در ضمیمه کتاب درج شده است.

[13]. صحيفه امام، ج‏3، ص 359-362 .

[14] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان به مناسبت قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز 28/11/92

[15]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان به مناسبت قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز 28/11/92

[16] . همان

[17] ‏بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم آذربایجان‏ به مناسبت روز 29 بهمن‏ 28/11/86

درباره‌ی abbasi

همچنین ببینید

تلگراف شهيد ثق‍ة‌الاسلام به محمدعلي‌شاه

تلگراف توبيخي علماي نجف وقتي به محمدعلي‌شاه رسيد او بر عناد و لجاجت خود افزود. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *